بیایی آرام توی فکرم ریز ریز از توی سرم بیاورمت پایِ قندانِ روی میز پشت به پنجره ی اتاق بریزیمت توی استکان چایم
مثل دانه های هل مثل تکه های دارچین مثل لیمو های امانی که بمانی بریزم و سربکشم تمام #تو را که مثل مزه ی خوبِ چایِ عصر یک روز بمانی برای روزهای سرد پاییزی...
دوستت دارم ... و این سه نقطھ ے ریزِ تھِ حرفهایم نھ اینکھ ابهام باشد ماییم من و تو و دوست داشتن ، کھ دور دور شدیم آنقدر دور تا دست هیچ کسی بھ ما نرسد...