دربارۀ واژۀ طوفان
برخی معتقدند واژﮤ فارسی
توفان صفت است و بهمعنای «غرّان، دمان» است و ربطی به «باد و باران بسیار شدید» ندارد. این واژه صفت فاعلی از مصدر
توفیدن بهمعنای «فریادِ بلند کشیدن» یا «غرّیدن و خروشیدن» است: ز آوازِ گُردان بتوفید کوه / زمین شد ز نعل ستوران ستوه (فردوسی). واژﮤ
توفنده بهمعنای «غرّنده و خروشنده» نیز از همین فعل مشتق شدهاست.
پاسخ:
در تصحیح این دیدگاه، که متأسفانه بهگستردگی در منابع ویرایش زبانی نیز آمده، باید گفت:
۱. در فارسی فعل
توفیدن وجود نداشتهاست و صورت رایج آن
نوفیدن بودهاست
(اینجا را ببینید). درنتیجه،
توفان ربطی به
توفیدن ندارد.
توفان تصرفی است که فارسیزبانان دستکم از سدﮤ یازدهم قمری در املای واژﮤ معرّبِ
طوفان کردهاند. این املا ظاهراً نخستین بار در
برهان قاطع ضبط شده و از آنجا به فرهنگها و منابع دیگر راه یافتهاست.
۲. نگارنده هیچ شاهدی برای
توفان در معنی صفتی نیافتهاست و اینکه در برخی منابع واژﮤ
توفان صفت دانسته شده ظاهراً بر اساسی نیست. به سخن دیگر،
توفان واژهای ممکن است، نه موجود. یعنی میتوان از بن فعل مصحّفِ
توفیدن (توف) و پسوند صفتساز -
ﺎن واژﮤ
توفان را ساخت (بسنجید با
خندان)، ولی ظاهراً تاکنون چنین واژهای ساخته نشدهاست.
۳.
توفنده نیز از همین بن فعلِ مصحّف ساخته شدهاست. قدیمترین شاهدی که نگارنده برای
توفنده یافته از ملکالشعراء بهار است.
۴. در شعر فردوسی نیز باید «بتوفید» را به «بنوفید» اصلاح کرد (
شاهنامه، تصحیح خالقی مطلق، چاپ سخن، دوجلدی، ۱۳۹۳، ج ۱، ص ۲۴۵). در
فرهنگ بزرگ سخن (ذیل
توفیدن) این شاهد فردوسی نقل شده و در آنجا معنی «نوفیدن» در این بیتِ فردوسی «لرزیدن» ذکر شدهاست، نه «فریاد بلند کشیدن» و «غرّیدن و خروشیدن».
۱۳۹۹/۰۷/۰۵
فرهاد قربانزاده
@azvirayesh