آیدای من، تو معجزهای....
تو طلوع کردی و عشق باز آمد، شعر شکوفه کرد و کبوتر شادی بالزنان بازگشت؛ تنهایی و خستگی بر خاک ریخت. من با تو ام، و آینههای خالی از تصویرهای مهر و امید سرشار میشوند.
#احمد_شاملو
مثل خون در رگهای من
#براے_تو_ڪه_میدانے_میخوانی
🌹