وراثت شاهی، شاه گزینی و انجمن(شماره ۶)
#اشکانی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
۲)شرایط اشکانی
با وجود این، برخی متون ارمنی وجود دارد که مناسب هستند تا پرتوی به تاریخ و ترکیب انجمن گزینشی بیندازند. اما جالب ترین مساله در این است که متون ارمنی از وجود مجمع های مختلف گزینشی خبر می دهند. انجمن گزینشی را به روشن ترین وجهی می توان مشخص کرد منحصراً متشکل از شهسواران است. بنابراین، انجمن مركب از نژادگان موظف به خدمت سپاهیگری، شاید هم سرسپردگان ایشان است. ما چنان انجمن گزینشی را فراخوانده برای انتخاب جاثلیق، باز می یابیم. مسلماً به آدمی این احساس دست می دهد که چنان مجمع گزینشی، بیشتر برای شاه گزینی مناسب است تا انتخاب یک رهبر روحانی. از این رو یک مجمع گزینشی موجود، برای انتخاب بالاترین مقام کلیسایی هماهنگ شده است. این نیروها، متشکل از سواران نژادها، در این جا نوعی از مجلس اعیان را که«انجمن کشوری» نامیده می شود، تشکیل می دهند. در این خصوص آموزنده ترین بخش، فاستوس بیزانسی است. ترکیب تقریباً دیگرگونه ای را «انجمن لشگری» افزایش یافته با شهربها، قضات و نمایندگان پایگان روستایی که فاستوس بیزانسى ذکر می کند، نشان می دهد. در چنان مواردی تأکید می شود که سخن از «تمامی مردان سرزمین ارمنستان» می رود. اصطلاحی فنی به نظر می رسد وجود نداشته باشد اما از آنجا که تصریح می گردد، انجمن کل اهالی را در بر می گیرد، بایستی توجه شود که اصطلاح اختصاری «تمامی نژادگان و روستائیان» در زبان ارمنی وجود دارد. نوع سوم، انجمن کشوری با اسقف ها در عهد مسیحیت است. این مجمع -که به عنوان حالت مهمی قابل توجه است - همچون مجمع متشكل از شهسواران، تحت ریاست مستقیم شاه قرار دارد. در مورد این نوع سوم (شهسواران افزایش یافته با اسقفها) آدمی می تواند پرسان شود که آیا رهبران مغان و روحانیت به زمان پیش از مسیحیت به عوض اسقف های بعدی - اعضای این مجمع نبوده اند؟ گونه دوم، انجمن کشوری همگانی که نه مجلس اعیانی بلکه یک مجلس عام واقعی را نمایندگی می کرد، به نظر می رسد هنگامی که کشور فاقد شاه با شاه ناتوان از انجام دادن مسئولیت هایش به عنوان فرمانروای وقت بوده واقعاً فرا خوانده باشد. با این همه، شرایط چنان مطمئن نیستند تا آن را با چنین تعریف کلی بتوانیم جایگزین کنیم. در مورد شرایط پارتی به طور اختصار می توان اظهار کرد که سلطنت انتخابی به خوبی مدلل است. اما تا چه اندازه، اهمیتی فراتر از سلطنت موروثی داشته، همچنان ناروشن باقی می ماند. محتملاً همیشه چنان بوده که پادشاه نیرومندی، قادر بوده نامزد محبوب خود (کلاً یکی از پسرانش) را به عنوان جانشین به تأیید انجمن گزینشی برساند. انجمن گزینشی معمولاً بایستی مجلسی اشرافی که بالاخص بزرگان پارتی در آن نقش تعیین کننده ای داشتند، بوده باشد. فقط در مواقع اضطراری، در شرایط بسیار حاد، مجلس عامی که هر سه پایگان در آن حضور داشتند، فرا خوانده می شد. ما پیشتر مشاهده کرده ایم که اهالی ارمنستان به نژادگان (به ایرانی آزاتان)، و غیر نژادگان (به ایرانی، شینکان) مردم دون پایه، تقسیم می شوند. این دو پارگی به خوبی با روایات تاسیت، همخوانی دارد زیرا در اینجا تمایزی اصولی میان نژادگان یا ممتازان و مردم دون پایه انجام می گیرد. تاسیت چنین می گوید که ستمگری گودرز - هم برای مردم دون پایه و هم نژادگان - غیر قابل تحمل بوده است. بر خلاف این، خبر که تفاوتی در بین (۱) در آن قایل می گردد سواری سودمند است زیرا تاسیت شرایط سلوکیه را در اینجا بحث می کند. با همه این، دو پارگی موجود قابل توجه است. برای این که (ممتازان) مجلس سنایی متشکل از ۳۰۰ نماینده را تشکیل می دهند که با شرایط دیگر پارتی به خوبی هماهنگی دارد. بنابر این محتمل است سلوکیه بر مبنای الگوی حکومت پارتی و نه چون کشور - شهر یونانی، چنانکه در کل تا حال قابل انگاشت (تصور) به نظر می آمد، اداره می شد.(ص ۱۵۷_۱۶۰)
۱)Plebs و Primores
مأخذ: ویدن گرن، گئو. فئودالیسم در ایران باستان. ترجمه: هوشنگ صادقی. نشر قطره. سال ۱۳۷۸
@atorabanorg