🍁🍂#ازتاریخ👣بزرگان در
#دیارمردمانلک💠عزیمت
#سیدمحمدعلیجمالزاده پدر داستان نویسی نوین به
#هرسین 2
💠جمالزاده در سال 1915 (102 سال پیش) همراه علی پاشاخان- از روسای طایفه حاجیزاده کلهر و برادر داوودخان کلهر داماد
#اعظمالسطلنه- و چند سوار دیگر، دو ساعت مانده به غروب از
#کرمانشاه راهی
#هرسین می شوند.
🌘آنها شب را در دو الی سه فرسخی کرمانشاه محلی به نام
#سیاهبید اتراق میکنند.
🌗با روشن شدن هوا(طلوع ماهتاب) به سفر ادامه میدهند و با طلوع آفتاب در محلی به نام
#حاجیآباد چای میخورند و ظهر به
#بیستون میرسند.
💠حکومت
بیستون در دست
#مقتدرالسطنه عموی سردار اجلال بزرگ بوده.
💠جمالزاده
#بیستون را چنین توصیف میکند:
🏔«
بیستون عبارت است از یک کاروانسرای خراب و یک چهل خانه که گویی تلی است از گرد و خاک و خشت های خرده شده، روی هم رفته چهارصد تومان قیمت نباید داشته باشد».
🍱نهار را در منزل آقای
#ساعدنظام پسر عموی سردار اجلال می خورند.
💠او خانه ساعد نظام را چنین توصیف میکند:
🏚«منزل آقای ساعد نظام عبارت بود از یک اتاق گلی بی در و پیکر که با یک نمد چون شست ماهیگیران سوراخ سوراخ مفروش بود».
📜خاطراتسیدمحمدعلیجمالزاده
#ادامهدارد......
@asredelfan