عصر دلفان

#مهدی
Канал
Логотип телеграм канала عصر دلفان
@asredelfanПродвигать
21,46 тыс.
подписчиков
41,4 тыс.
фото
4,55 тыс.
видео
4,68 тыс.
ссылок
عصر دلفان ارتباط با ما @Asredelfan_admin
К первому сообщению
‍ «کرچوک /kerchouk»

«کرچوک» واژه ای لکی و به معنای خسیس و ناخن خشک است .این واژه بیشتر برای زنان به کار می رود و صفتی منفی است.در مقابل واژه ی «هون هاون» و «دس و د ل واز» داریم که صفتی مثبت و شایسته است.
گاهی هم برای کسانی که کم بضاعت هستند و باید مقتصد و صرفه جو باشند واژه ای مناسب و مثبت محسوب می شود.مثلا می گویند : «فلان ولخرج نیه ئو کرچوکه».ولی در مجموع صفتی منفی است.
این واژه دو جزء دارد ، «کرچ /kerch» + «وک / ouk» .کرچ به معنای بسته و کرخ و جمع شدن است .چنانچه می گوییم : «کلکلم کرچ ایر هاتنه »= انگشتانم (به خاطر سرما یا حالتی عصبی)جمع شده اند. گاه برخی پارچه ها مثلا یک پیراهن که نایلونی باشد، در مقابل آتش جمع می شود که به «کرچ ئور هاتن» مشهور است.گاه پوست دست به خاطر سوختگی اندک جمع می شود که باز با همین اصطلاح بیان می شود.
«وک/ouk»که پسوند است و در اینجا صفت ساز می باشد و بر صفت خساست در وجود کسی دلالت دارد.در مجموع یعنی کسی که نم پس نمی دهد و مهمان نواز نیست و ناخن خشک است و بیشتر برای زنان کاربرد دارد.
رد پایی از «کرچ» در زبان فارسی و دیگر زبانها و گویشهای محلی ایران به همین معنای آن در زبان لکی وجود ندارد ، اما به معانی دیگر با کسر یا فتح یاضم اول یا دوم موجود است و ما را با آن کاری نیست.
در فرهنگ دهخدا آمده است :
وک . [ -وک ] (پسوند) که در تلفظ اوک شود، چون در آخر اسمی درآید افاده ٔ مبالغه کند، چون رموک ، نروک . (یادداشت مرحوم دهخدا).
در زبان فارسی هم نمونه هایی اندک دارد ، همانند : برشتوک = نوعی شیرینی/رموک = بسیار رمنده/ نموک = نم دار و مرطوب.
در زبان لکی پسوند «وک / ouk» معانی متعدد دارد :
«کرچوک» = کسی که کرچی دارد و صفت فاعلی است .در بالاتر توضیح داده شد.
«نروک» که پسوندی نسبی درست میکند و به معنای نرینه ی پیاز است. این شکل از پیاز در حالت نرینه باقی می ماند و به پیاز کامل تبدیل نمی شود .(پیاز نروک»
«مزوک» = صفت و به معنای نازا است.چنانکه در مورد قاطر می گوییم :«حیف قاطر مزوک»
«پیشوک» = گیاهی است که ساقه هایی پیش مانند دارد و «وک» پسوند شباهت است.یعنی گیاهی که مانند «پیش»(ساقه ی خشک شده ی گندم و جو) است.
«بِر بِروک / بروک بروک» = قطعه قطعه و قسمت قسمت و غیر قابل استفاده .این واژه در مورد خمیری که بر آمده و آماده ی پختن نان یا چُرک نباشد و یا شیری که فاسد شده باشد و به اصطلاح لکی بر روی آتش «مچیری» کاربرد دارد. مصدر ان هم «چیریاین / cheryayn» است.
در زبان فارسی کمتر به این پسوند بر می خوریم .اگر هم هست واژه هایی هستند که دچار دگرکونی شده اند ،همانند ابرو که در اصل ابروک بوده است و خلاصه شده و تخفیف یافته است.
در هر صورت این پسوند بر صفتی همیشگی در وجود کسی یا چیزی دلالت می کند و اغلب هم دارای بار منفی است.
در فرهنگ لکی واته ای داریم که می گوید :
هر کی ولا وژ یل یلونه شیرتوک و پیرتوک .....خرونه
در این واته شیرتوک و پیرتوک دو گیاه بی خاصیت و کم ارزش هستند که با پسوند «اوک» ساخته شده اند.
منابع : فرهنگ دهخدا

#مهدی_زینی



@asredelfan
در میان قوم لک همسان دیگر فرهنگها ی ایران زمین در باره ی عدد چهل باورها و آیین هایی وجود دارد.
اشعار فولکلور که عمق باورها و فرهنگ و تمدن هر قوم در آنها نهفته است،نشان دهنده ی اعتقادات و پسندهای مردمان آن قوم است.در شعر فولکلور زیر به ارج و منزلت و تقدس عدد چهل اشاره شده است.
چل گو چل نیم گو چل کریمخونی نخره ریز بیه تا ژیر زونی
گو و نیم گو آویزه هایی است از جنس نقره عموما که زنان لک بر روی جلسقه و سرداری و دمپای شلوار خود می دوزند تا زیبایی را به حد کمال برسانند.در این فولکلور شاعر برای تعداد این آویزه ها عدد چهل را انتخاب کرده است که نشانه ای از بسامد آن در زندگی و تقدس و رواج آن در بین قوم حکایت می کند.
چله گجره و چله کلنگه: چله ی بزرگ:فصل زمستان با چله ی بزرگ آغاز می شود ومدت آن چهل روز است.پس از آن چله ی کوچک شروع می شود ومدت بیست روز طول می کشد.
چله ی کوچک: از چله ی بزرگ سردتر وسختگیرتر است ومی گوید اگر من به اندازه ی تو عمر می کردم وچهل روز بودم پیرزن را پایین اجاق وپیر مرد را بالای اجاق از شدت سرما می خشکاندم.
چله ی ژن زائو:زنان رائو که در ز بان لکی به «زاوارو»موسومند تا چهل روز باید تحت مراقبت خانواده باشند تا از دست آل و جن و بچه عوض کن که از اجنه می باشد در امان باشند.دیده شده است زنانی که در این مدت تنها و تحت مراقبت نبوده اند فرزندشان را اجنه با بچه ی خود عوض کرده اند. اینگونه نوزادان به آلشدی موسوم و تا پایان عمر این اسم بر رویشان می ماند.
چله بِر:دو نوع چله بِر داریم.1.در باور مردم ما تا چهل روز ممکن است چله ی نوزاد با نوزادنی دیگر از انس و جن در گیر شود و به کودک مضرتی وارد شود برای این دفع این مضرت توسط افراد با سواد چله بري نوشته مي شود تا چله ي كودك با چله ي ديگر نوزادان ديگر از انس وجن در گير نشود و آن را به بازوي طفل مي بندند. محتوی چله بِر آیه یا سوره ای از قرآن است با چند جمله ی فارسی.
2. رمانی به طور سنتی قبل از شروع فصل زمستان و آمدن چله ی بزرگ زمینهای کشاورزی که در حال آیش بودند، توسط مردم شخم زده می شدند.با این کار آب و یخ به درون زمین نفوذ می کرد و آن را از هم باز مینمود تا برای بهاره کاری آماده شود.
سر چله:در هنگام از دست رفتن کسی از خانواده عموما زنان دور و نزدیک تا چهل روز از بر سر گذاشتن حنا خود داری می کردند.
چل کچل: یکی از باورهای مردمان لک این است که برای پایان بارندگی شدید بهاری یا اسم چهل کچل را بر زبان می آورند يا آنها رابه صورت چهل قطعه چوب کنار هم می گذارند وبا نخ به هم می بندند.

منابع :آمنه حسن زاده،جايگاه اعداد در فرهنگ مردم ايران با تاكيد بر اعداد هفت و چهل./فرهنگ عامه ی لکی اثر نگارنده/چپرا اثر نگارنده/

#مهدی_زینی




@asredelfan