آن سوی
#کودتا در
#سودان و نیم نگاهی به چشم انداز آن "
از زمانی که پروژه موسوم به
#بهار_عربی استارت خورد کشورهای
عربی که در معرض این پروژه قرار گرفته اند شیوه های مختلفی را در برابر موج اعتراضات بکار گرفته اند که هر یک آثار و تبعات مختلفی به همراه داشته است. هر یک از شیوه های اتخاذ شده مدل ها و الگوهای را رقم زده که در یک طیف آن تونس قرار دارد که شاید بتوان از آن به عنوان الگوی یاد کرد که در مقایسه با سایر کشورهای بحران زده از موفقیت نسبی در مدیریت روند انتقالی برخوردار بوده ، اما درست در نقطه مقابل آن کشورهای مانند لیبی، یمن و سوریه قرار دارند که هر یک به دلایل مختلف وارد جنگ داخلی شدند و در میان بین این دو مدل ، مصر قرار دارد شاید بتوان از آن به الگوی بینابینی یاد کرد.
حال که سودان بعد از آغاز موج دوم پروژه موسوم به
بهار عربی در شمال افریقا دستخوش انتقال قدرت شده شاید اولین سوال این باشد که چه چشم اندازی را می توان برای این کشور تصور کرد و کدامیک از الگوها و مدل های تجربه شده از بیشترین احتمال برخوردارند؟
در پاسخ به نظر می رسد مدل مصر از احتمال زیادی برای اجرا در سودان برخوردار است. طبق این مدل ابتدا ارتش با معترضان همراه و همگام شد و سپس بتدریج پایه های قدرت خود را تثبیت کرد و ضمن اینکه در داخل به سرکوب انقلابیون بخصوص اسلام گراهای وابسته به
#اخوان_المسلمین پرداخت در خارج نیز با طرح های همچون معامله قرن همراهی نشان داد که راستگرایان حاکم بر تل آویو و واشنگتن به رهبری
#نتانیاهو و
#ترامپ و همچنین کودتاگرایان حاکم بر ریاض و ابوظبی به رهبری محمد بن زاید و محمد بن سلمان از معماران و مجریان آن به شمار می روند.
بر این اساس به نظرمی رسد هریک ازاین بازیگران آشوب ساز نیز سهم و نقشی در کودتای جاری سودان داشته باشند کما اینکه دست و نقش عربستان و امارات در جریان تحرکات اخیر ژنرال حفتر برای تصرف طرابلس کاملا آشکار و محرز بوده و در عین حال این احتمال جدی وجود که به تدریج دست و نقش این ائتلاف در تحولات الجزایر نیز آشکار شود .
آنچه در این میان قابل تامل است اینکه اعتراضات جاری در سودان و دیگر کشورهای شمال افریقا همچون الجزایر پس از آن آغاز شد که موسسه تحقیقاتی بگین- سادات از در پیش بودن موج دوم
بهار عربی خبر داد .این به هیچ وجه به مفهوم نادیده گرفتن نقش مردم در این خیزش ها و یا نادیده گرفتن عوامل داخلی اعتراضات از جمله ناکارامدی دولت های حاکم در پاسخ به مطالبات مردمی و یا شکاف های اقتصادی و اجتماعی داخلی و همچنین بروز و شیوع فساد در این کشورها نیست بلکه تاکید بر این واقعیت است که رژیم صهیونیستی با همدستی راستگرایان حاکم بر دولت ترامپ و با مشارکت برخی از کشورهای
عربی مانند
#عربستان و
#امارات به بهره برداری از این اعتراضات برای باج گیری از دولت های حاکم ویا تسویه حساب با آنها در صورت مقاومت در برابر باج گیری ها پرداخته اند و وضعیتی را در کشورهای انقلاب زده رقم می زنند که نه تنها هیچ چشم انداز روشن و امیدوارکننده را پیش روی معترضان قرار نمی دهد بلکه حتی وضعیت را نسبت به قبل برای آنها بدتر می کند و این واقعیت تلخی است که در جای جای کشورهای آشوب زده مشاهده می شود.
@asia_west