مدیریت تنش در روابط ایران و امارات متحده عربی
#بخش_اولمنبع:
#ابرار_معاصر_تهران نویسند:
#حسین_کبریایی_زادهدیوید میترانی، نظریهپرداز برجسته کارکردگرایان، در بحثِ یافتن راهحل عملی و جهانی برای گسترش صلح، موضوع توسعه همکاریهای فنی و اقتصادی را مطرح کرد. طبق این نظریه، همکاری در یک زمینه فنی بهتدریج همکاری در سایر بخشها را نیز موجب میشود. درواقع، تجربه همکاری در مسائل اقتصادی میتواند ساخت و بافت همکاری در زمینه سیاسی را شکل دهد.
بارزترین مصداق این نظریه در خاورمیانه، همکاری اقتصادی ایران با امارات متحده عربی بوده است، بهطوری که با شروع جنگ ایران و عراق، امارات از معدود کشورهای منطقه بود که با میانهروی، چهره ضد ایرانی به خود نگرفت و حتی در مقابل درخواست صدام حسین درمورد کمک یکمیلیاردی برای ادامه جنگ در اواسط دهه شصت ایستاد. در آن مقطع، این نگاه حاکم بود که مراودات تجاری ایران و امارات سبب انعطافپذیری ابوظبی در برابر
تهران شده است.
اما اکنون چه تفاوتی در شرایط و اقتضائات ایجاد شده است که با وجود حجم بالای مناسبات تجاری و شکلگیری شراکت استراتژیک میان
تهران و ابوظبی، این کشور تغییر رویه داده و به یکی از ناامنترین مقاصد مهاجران و بازرگانان ایرانی تبدیل شده است، تاجاییکه وزیر خارجه باور دارد که رفتار امارات به مسیر غیرقابل برگشت سوق یافته است.
برای پاسخ به این پرسش لازم است در کنار کانونهای قدیمی و سنتی بحران، گسلهای جدید اختلاف مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
گستره منابع و کانونهای بحران در روابط دو کشور طیف وسیعی از موارد زیر را شکل میدهد: پیشینه تاریخی اختلاف عرب و فارس، اختلافات سرزمینی برجایمانده از گذشته، نگاه متفاوت دو کشور به مقوله امنیتسازی (اعتقاد متفاوت به امنیت درونزا و برونزای منطقهای)، مواضع مختلف دو کشور در برخورد با انقلابهای عربی بهخصوص در محیط پیرامونی دو کشور در بحرین و یمن، سیاست هستهای ایران، سیاست ایرانهراسی کشورهای غیرهمسو و فرامنطقهای.
دراینمیان، جعفری ولدانی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان میدارد که اختلاف بر سر جزایر سهگانه قدرت، در مقاطع مختلف، تغذیهکننده سایر کانونهای بحران بوده است.
اما آنچه مشخص است اینکه در مقطع زمانی فعلی، تأثیر عربستان در روابط دو کشور بهعنوان متغیر مستقل قابل ملاحظه است؛ زیرا بحران زمانی آغاز شد که سفارت و کنسولگری عربستان در ایران مورد تهاجم واقع شد و بهسرعت با کاهش سطح روابط فیمابین اوج گرفت.
در این شرایط، سیاست خارجی مبتنیبر اولویت اقتصادی امارات جای خود را به اولویتهای امنیتی داد. تکمیل این چرخه با تحولات خاورمیانه بهخصوص در بحرین و یمن، ابوظبی را مصم کرد وارد چالش جدیای با ایران شود، تاجاییکه وزن عملگرایی در سیاست خارجی امارات کاسته شد و درعوض، تأکید بر هویت عربگرایانه و ایفای نقش تهاجمی در تحولات خاورمیانه به نمادهای سیاست خارجی امارات جدید تبدیل شد.
@asia_west