Смотреть в Telegram
رسانه‌ی زرتشتی «اَشِمْ وُهو»
☕️ بریده‌ی کتاب 📖🔎 #Study@AshemVohu2581 ↩️ متن سفرنامه‌ی یک آلمانی به ایران در دوره‌ی قاجار که از نیکنامی زرتشتیان و جنایات متوحشانه‌ی مسلمانان بر آنها حکایت دارد: 💠 «پارسیان هند هر سال مقادیر معتنابهی پول برای زردشتی‌های ایران می‌فرستد تا بتوانند باج لازم…
☕️ بریده‌ی کتاب 📖🔎

#Study@AshemVohu2581

↩️ کشتار زرتشتیان جنوب ایران به دست مسلمانان وحشی و نابودسازی کامل آنها به سرکردگی آخوندها در دوران قاجار:

💠 «در زمان ناصرالدین‌شاه قاجار در اطراف برازجان و بسوی جنوب، زرتشتیان بیشماری در روستاهای محصور که همه زرتشتی می‌بودند، زندگی می‌کردند. در حدود 130 سال پیش در یکی از این روستا که اینک به قتلگاه معروف است و نامش حالا مال سیدآل می‌باشد و حدود چهل کیلومتر جنوب برازجان بسوی بوشهر و یمین گناوه واقع است، همه زرتشتی بوده اند. روستای مذکور اکنون تقریبا خالی است و مردم آن آواره شده اند. حدود سی سال پیش شهریار جمشید ورجاوندی از دوستان نگارنده [= رشید شهمردان] و از باشندگان هند که در شرکت نفت ایران در آبادان به کار مشغول بود، روزی با دوستان خویش به عزم گردش در مینی‌بوس سوار و بسوی گناوه حرکت می‌نمایند. هنگام مراجعت به قتلگاه می‌رسند. راننده از مسافران خواهش می‌نماید در اینجا دو ساعت توقف می‌نماییم زیرا منزلم اینجاست و فرزندانم را دیدن کنم. شما هم در اطراف شهر گردش کنید. شهریار می‌گوید من جائی ندارم، راننده او را به منزل می‌برد. شهریار در آنجا هنگام صحبت خود را زرتشتی معرفی می‌نماید. اهل خانه با شعف و سرور می‌گویند مادر بزرگ ما نیز زرتشتی است. فورا پیرزن را از ورود یک نفر زرتشتی خبر می‌دهند. زن کهنسالی با عصا در دست پیش می‌آید. شهریار بلند می‌شود، پیرزن می‌گوید نزدیک میا. نخست سدره و کشتی را نشان بده. شهریار هم چون از مردم هند بوده و بر خلاف جوانان زرتشتی امروزی که پا به سنن دینی زده و سدره و کشتی را از خود دور ساخته اند سدره و کشتی با خود داشته، به او نشان می‌دهد. پیرزن با دیدن سدره و کشتی شهریار را در بغل می‌گیرد و زارزار می‌گرید. پس از آرامش می‌گوید از جوانی تا کنون نخستین بار است که در این سامان به دیدن یک زرتشتی چشمم روشن شده است. سپس می‌گوید اینها همه فرزندان و نوه و نتیجه‌ی من می‌باشند که به اسلام درآمده اند. هنگامی که جوان بودم، روزی یک آخوند برای درآمد خویش به روستای ما وارد می‌شود. چون مسلمانی را در اینجا نمی‌بیند، به راه خود می‌رود. پس از چند ماهی به اتفاق چند نفر قاتل برمی‌گردد و مردان و زنان ما را گرفته، در آن چاه سر می‌بُرند و به چاه می‌اندازند. بسیاری را سر می‌بریدند و بقیه را به اجبار مسلمان می‌نمایند. من فرار کردم و خودم را در محلی پنهان ساختم. پس از رفتن آنها برگشتم و تا کنون تنها من در این محل به زرتشتی‌گری باقی ماندم و بقیه مسلمانند. بسیاری پس از این واقعه با دلی ناشاد از این روستا خارج شدند. این را نیز بگویم که یک سال پیش از واقعه‌ی ما، در سه روستای محصور دیگر اطراف که همه زرتشتی بودند، همین رویداد واقع گردید و پس از کشتار دستجمعی، آنها را نیز به قبول اسلام مجبور می‌سازند

📚 تاریخ زرتشتیان پس از ساسانیان
رشید شهمردان

🔥 @AshemVohu2581 🔥
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств