Смотреть в Telegram
رسانه‌ی زرتشتی «اَشِمْ وُهو»
میهن‌پرستان اسپانیایی شعار می‌دهند: «اسپانیا مسیحی است، نه مسلمان» در اروپا و برای مبارزه با ارتجاع سرخ و سیاه، موج بازگشت به مسیحیت روز به روز بزرگتر می‌شود. ما هم در ایران و برای مبارزه با ارتجاع سرخ و سیاه باید به ارزش‌های تاریخی و فرهنگی اصیل ایرانی…
#Question@AshemVohu2581 🔹 پرسش: چه پیوندی دارند اخه اتئیسم  مکتب سیاسی یا فکری نیست که ربطی  به  ارتجاع داشته باشه اصلا اتئیسم با ارتجاع  هیچ پیوندی نداره لفظ ارتجاع با اتئیست ناهمخوان هست 🔹 پاسخ: 🔸 درود بر شما دوست گرامی. 🔸 کسی نه گفت خداناباوری (آتئیسم) مکتب سیاسی‌ست و نه مکتب فکری؛ خداناباوری هیچ کدام اینها نیست و دقیقا به همین چرایی نیز با ارتجاع سرخ در پیوند است. 🔸 خداناباوری تنها یک باور به عدم وجود خداست؛ یک باور ساده بدون هیچ گونه شاخ و برگی. اما به وارون این نکته، می‌بینید برگه‌های پرشماری در فضای مجازی هستند که همه‌ی کوشش خود را روی گسترش همین یک باوری متمرکز کرده اند که هیچ شاخ و برگ فکری و سیاسی ندارد. 🔸 اکنون، شما چرا پنداشتید این خوب است؟ اصلا می‌دانید چرا خداناباوری برای کمونیست‌ها و دیگر چپ‌ها جذاب است؟ دقیقا به همین چرایی که فرضا پس از نفی اسلام یا نفی مسیحیت، هیچ ساختار فکری جایگزینی را ارائه نمی‌دهد. انسانی نیز که ساختار فکری روشنی نداشته باشد، ذهنش به یک خمیر بازی در دست دیگران دگرگون می‌شود؛ مانند یک کاغذ کاملا سپید که هر کس هر چه بخواهد، می‌تواند رویش بنویسد. 🔸 همسانی آنارشیسم و آتئیسم نیز دقیقا همین است. آنارشیسم هرج‌ومرج را در بُعد سیاسی در گیتی رواج می‌دهد و آتئیسم در بعد فلسفی در مینو. هرج‌ومرج‌گرایی (آنارشیسم) یعنی خلاء سیاسی و خداناباوری به‌تنهایی یعنی خلاء فلسفی. این هر دو نیز ویرانگر اند و مورد علاقه‌ی چپ‌های شیادی که دوست دارند ذهن مردم مانند مومی در دستشان باشد. این موم را چه با خداناباوری و چه هر نگرش بی‌پایه و بی‌مایه‌ی دیگری تولید می‌کنند. 🔸 بگذریم از آنکه خداناباوری در جامعه‌ای چون ایران از بنیاد در بهترین حالتش تنها می‌تواند اسلام را از ضمیر خودآگاه مردم بیرون کند اما هرگز نمی‌تواند این کار را در ضمیر ناخودآگاه مردم انجام دهد. چرا؟ چون اسلام انبوهی از استوره‌ها، ساختارهای فکری، آیین‌ها و اخلاقیات را در درازای 1400 سال در ذهن مردم نهادینه کرده است که در برابرش، خداناباوری نه به استوره مجهز است، نه ساختار فکری، نه آیین و نه مبانی اخلاقی. زیرا خداناباوری تنها یک باور به عدم وجود خداست که معمولا چیزی جز خلاء فکری برای مردم پدید نمی‌آورد. 🔸 برای نسل امروز هم که روزبه‌روز تنبل‌تر می‌شوند، چیزی ساده‌تر از این نیست که خداناباور شوند؛ هم کلاس دارد و هم ساده است؛ تنها عدم باور به خدا نیاز دارد و بس. چنین کسی نیز از یک مسلمان با تسبیح و سجاده به یک مسلمان بدون تسبیح و سجاده دگرگون می‌شود که ظاهرا حتی اسلام‌ستیز شده است اما باطنا ویژگی‌های فکری و اخلاقی‌ای که اسلام در او پدید آورده است را حفظ می‌کند. 🔸 البته این واپسین نکته تنها برای خداناباوران صدق نمی‌کند، بلکه هر کس که به‌درستی به ریشه‌کن‌سازی کامل جهانبینی پیشین خود از هر دو ضمیر خودآگاه و ناخودآگاهش نپردازد یا به جای یافتن یک جهانبینی ساختارمند تازه، خلاء فکری را جایگزین ساختار فکری پیشینش نماید، دچار چنین عارضه‌ای می‌شود. با این همه، این عارضه در میان خداناباوران شایع‌تر است؛ چرا که آنها معمولا به خداناباور شدن بسنده کرده و حتی نمی‌کوشند یک مکتب فلسفی خداناباورانه را جایگزین کیش پیشین خود نمایند. بهدین #تیرداد_نیک‌اندیش ⁉️ #پرسش_و_پاسخ 🔥 @AshemVohu2581 🔥
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств