Смотреть в Telegram
↩️ موبدان در دربار ساسانی چه می‌کردند و آیا دستگاه دینی آنها زمینه را برای شکست از تازیان فراهم ساخت؟ / بخش 1 از 2 💠 یکی از بیشترین انگ‌هایی که از سوی ایرانستیزان به شاهنشاهی ساسانی و کارنامه‌ی دین بهی زده می‌شود، آنست که موبدان و دستگاه دینی نیرومند آنها در روزگار ساسانی، سبب شکست ایرانشهر از تازیان (مسلمانان) شد. کسانی که چنین افسانه‌ای را بازگو می‌کنند، ستمکاری موبدان در روزگار ساسانی را سبب آن می‌دانند که ایرانیان در برابر تازیان ایستادگی نکردند و همین نیز مایه‌ی فروپاشی ساسانیان در برابر تازیان و سپس گرویدن ایرانیان به کیش تازی (اسلام) شد. اما این سخنان چه اندازه درست اند؟ در پاسخ به این پرسش می‌باید به چهار نکته‌ی کلیدی اشاره کرد: 💠 نکته‌ی نخست: اینکه ایرانیان باستان با آغوش باز به کیش تازی گرویدند، یکی از خنده‌دارترین ادعاهای ایرانستیزان است. درست به وارون این ادعا، بنمایه‌های تاریخی گوناگون بر ایستادگی سرسختانه‌ی ایرانیان در برابر تازیان پافشاری دارند. برای نمونه، در فارسنامه از خیزش‌های مردم شهرهای گوناگون سخن به میان آمده و حتی به خیزش مردم کوره‌ی شاپور برای سومین بار اشاره شده است. همچنین گفته شده است که مردم شهر استخر تا زمان خلافت علی -یعنی تا پس از خلافت دو خلیفه‌ی دیگر- از اسلام آوردن پرهیز می‌کردند، اما با کشتار بزرگی که در این زمان از آنها می‌شود، گرویدن آنان به اسلام فراز می‌گیرد. [1] در تاریخ طبری نیز گفته شده است که حتی عرب‌های ایرانی که ترسایی (مسیحی) نیز بودند، از جان و دارایی خویش گذشتند، اما به کیش تازی نگرویدند. [2] 💠 نکته‌ی دوم: به وارون افسانه‌هایی که طوطی‌وار در این سو و آن سو بازگو می‌شوند، اگر کوشش‌های موبدان در روزگار ساسانی را بدرستی برآیندگیری نماییم، پی به کارنامه‌ی درخشان آنها می‌بریم. [3] آنها در شاهنشاهی ساسانی و به گونه‌ی کلی، نه تنها جایگاهی ستمگرانه نداشته اند، بلکه در برابر کوتاهی‌ها و ستم‌هایی که گاه از سوی برخی پادشاهان رخ می‌دادند، جایگاهی بازدارنده داشته اند. برای نمونه بر پایه‌ی کتاب "تاج"، این موبدان بوده اند که در درازای تاریخ ساسانیان، به گلایه (شکایت) های مردم از پادشاه رسیدگی می‌کردند و اگر نیاز می‌بوده، پادشاه را کیفر می‌داده اند. [4] نیز در تاریخ ثعالبی آمده است که در زمانی که بهرام دوم به خوش‌گذرانی می‌پرداخته و مردم از ستم او به یک موبد گلایه کردند، این موبد کامیاب می‌شود تا بهرام را از خوش‌گذرانی و ستمگری بازدارد و به راهِ دادگری بازآورد. [5] 💠 نکته‌ی سوم: همان سان که گفته شد، یکی از خویشکاری (وظیفه) های موبدان در شاهنشاهی ساسانی، بازداشتن پادشاه از ستم و بیداد بوده است. با این همه، بر پایه‌ی کتاب زین‌الاخبار، هرمز که یکی از واپسین پادشاهان ساسانی و پدر خسروپرویز بوده است، از روی خودکامگی، آیین موبد نشاندن را برمی‌اندازد تا کسی نتواند او را از کاری که می‌خواهد، باز دارد. [6] به گفته‌ی مسعودی، به همین چرایی نیز کشور دچار آشفتگی و دست‌اندازی بیگانگان می‌شود. [7] همچنین ما می‌دانیم که کشور از پس از پادشاهی خسروپرویز نیز دوباره گرفتار آشفتگی می‌گردد و همین آشفتگی به فروپاشی ساسانیان می‌انجامد. از این رو‌، به وارون دروغ‌های ایرانستیزان، می‌توان کمرنگ شدن موبدان در دربار ساسانی را سبب شکست آنها از تازیان دانست؛ نه پررنگی آنها را! 💠 نکته‌ی چهارم: موبدانی که کمابیش چهارسد سال در کنار شاهنشاهان ساسانی بوده اند و جایگاهی کلیدی برای شکوه و شکوفایی ایرانشهر داشته اند، اگر چه کمابیش در پنجاه سالِ پایانیِ این شاهنشاهی به کناره رانده شده بودند، اما با تازش تازیان به ایران‌زمین، به پدافند (دفاع) از هم‌میهنانشان پرداختند. برای نمونه بر پایه‌ی تاریخ طبری، یک موبد پس از نبرد نهاوند، جان شماری از ایرانیان را با دارایی‌هایی که نزد خود داشته، از مرگ می‌رهاند. [8] و یا بر پایه‌ی فتوح‌البلدان، یک موبد که سرپرست شهر دارابگرد بوده است، با دارایی خود، مردم شهر خود را از کشتار به دست تازیان رهایی بخشیده و به دیگر شهرها نیز یاری می‌رساند. [9] اکنون آیا براستی می‌توان گمان کرد که موبدان به سبب ستمگری در شاهنشاهی ساسانی، نزد مردم بدنام بوده اند؟! بهدین تیرداد نیک اندیش 🔥 @AshemVohu2581 🔥
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств