Смотреть в Telegram
↩️ اشک‌های یک پیرزن برای دین نیاکانی‌اش 💠 کنت دوگوبینو، نویسنده‌ی فرانسوی که در دوره‌ی قاجار به ایران آمده بود، در سفرنامه‌ی خود به خاطره‌ای شگفت‌انگیز اشاره کرده است. 💠 او نوشته است هنگامی که یکی از دوستان زرتشتی‌اش در حال گذر از کوچه‌ای بود، پیرزنی جلویش را گرفته و او را به خانه‌اش دعوت می‌کند. سپس، با چشمانی اشک‌آلود به آن زرتشتی می‌گوید: «افسوس! من می‌خواستم شما را لحظه‌ای در خانه‌ام نگه دارم چون خبر دارم که شما از دینی بسیار عالی پیروی می‌کنید که دین اجداد من بوده است. در گذشته پدرم نیز گهگاه به یاد این دین پاک که جز نام آن چیزی نمی‌دانست، می‌گریست و من هم مثل او درباره‌ی آنچه شما اعتقاد دارید شکی ندارم، ولی مطمئنم بهتر از اسلام است.» 💠 جالب‌تر آنکه این رویداد در مقطعی از تاریخ رخ داده است که زرتشتیان دقیقا در اوج بیچارگی، نگونبختی، ستم‌دیدگی و ناآگاهی از دین خود به سر می‌برده اند؛ روزگاری که بیش از هزار سال از اوج رواج و شکوهمندی این کیش گذشته بود اما گویا هنوز یادمان آن دوران در دل و اندیشه‌ی بسیاری از ایرانیانِ به‌زور مسلمان‌شده زنده بوده است. بهدین تیرداد نیک اندیش 🔥 @AshemVohu2581 🔥
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств