به پختگی که برسی میفهمی خیلی جاها نباید جواب بدهی و نباید به هر دلیلی وارد نبرد با آدمها شوی. به پختگی که برسی میفهمی ضرورتی ندارد با دیگران بابت رفتارها و نظراتشان بجنگی و سعی کنی دیدگاه آنان را تغییر بدهی. به پختگی که برسی میفهمی باید آرام باشی و رها؛ چون توضیحات اضافه و تلاشهای بیهوده، فقط وقت و انرژی تو را تلف میکنند. به پختگی که برسی در مقابل قضاوتها و حرفها خم به ابرو نمیآوری فقط لبخند میزنی و به راهت ادامه میدهی و کار خودت را میکنی
. گفتیم نمیگذره! گذشت گفتیم مگه میشه؟ آره شد گفتیم محال ممکنه! ممکن بود گفتیم باورم نمیشه! باورمون شد گفتیم نمیگذرم! گذشتیم گفتیم نمیبخشم! بخشیدیم گفتیم حرف میزنم! سکوت کردیم گفتیم از پسش برنمیایم! اومدیم گفتیم دیگه طاقت نمیارم! طاقت آوردیم گفتیم تنهایی مگه میشه؟ آره تنهایی شد هرچی گفتیم و فکر کردیم طور دیگهای شد!باور پشت باور یا قوی تر شد یا نابود شد و از بین رفت!این شدن و نشدنها شد تا بشینیم گوشهی زندگی پا رو پا بندازیم بزنیم رو شونهی خودمون افتخار کنیم که میونِ این شدن ها و نشدن ها تبدیل به آدم بهتری شدیم برای این دنیا!