عاشقانه های فاطیما

.

دور شد
و رفتنش را
جاده یک‌طرفه قضاوت کرد
مانده بودم
میان ترافیک سنگین سکوت جدایی بی برو
برگرد لعنتی
حرکت از پاهای من پریده بود
حرکت از قلب من پریده بود
روی لب‌هایم
رنگ لب‌هایم از این همه حرکت پریده بود
پریدم وسط جاده
جاده از قله پریده بود
تو پریده بودی
و دره
مثل من دهانش باز مانده بودو
مثل من تو در دهانش افتاده بودی و
صدای‌مان به پای کوه نمی‌رسید
می‌خواستم
از تصمیم پیچیده‌ی جاده برگردم
سرعت بالای رفتنت به کشتنم داد


#منیره_حسینی
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima

در زندگی
همیشه انتخاب هایِ بهتری هست
کافی ست از ترسِ تنهایی
به هر تنی ، تَن ندهی ...

#منیره_حسینی

@asheghanehaye_fatima

در زندگی
همیشه انتخاب هایِ بهتری هست
کافی ست از ترسِ تنهایی
به هر تنی ، تَن ندهی ...

#منیره_حسینی


@asheghanehaye_fatima

گفتی:
تو تنهــــــــــا نیستی!
راست میگفتی،
جمعیتی در من
تو را صدا میزد...

#منیره_حسینی

...
از این خانه نمی‌روم
با این که دشمن
به طبقه‌ی اول
دوم
پنجم
دشمن به مرز تخت‌خوابم رسیده است
همیشه با من که با خودم در جنگم
جنگیده‌ای

ملافه را تکان می‌دهم
نسل جنگ نبوده‌ای
که چیزی از صلح بفهمی
جای مرا فتح می‌کنی

زندانم را دوست‌دارم
با زندان‌بان‌های مشکوکش
که دهان‌شان
مثل غارهای توو در توو
بهم باز می‌شود

از این خانه نمی‌روم
درگیرم
با دست‌های بیست ساله‌ی زنی
که سال‌هاست روبروی تو تسلیم است

دست‌هایش!
مرا به رسمیت بشناس
هیچ شهری زیباتر از این نیست
که دست‌نخورده
اشغال شود

#منیره_حسینی

@asheghanehaye_fatima

هنوز عادت نکرده‌ام
به تکرار آهنگی که جای خالی تو را پخش می‌کند
ببین
هر گوشه‌ی روز می‌نشینم و
اندوهی را با سایه‌ی اندوه دیگری اندازه می‌گیرم
در روزهای آفتابی
در روزهای ابری
در روزهای بارانی بی پدر و مادر
در روزهای خراب شوند این روزها
که بویی از عطر روشنایی نبرده‌اند

سلام بر ”یادش بخیر“هایی
که سقف مشترکی نداشتند
اما من از دیوارهای هیچ سقف مشترک
داستان‌های بلندی ساختم
جای دست‌هایت را بر تنم
جای دست‌هایت را در دست‌هایم
جای دست‌هایت را بر موهایم کشیدم و حدس بزن
با چه قدرت تصوری
این همه جای خالی را پر کردم
جای خالی تو
در روزهای آفتابی
جای خالی تو
در روزهای ابری
در روزهای بارانی بی پدر و مادر
در تکرارآهنگی
که مدام جای خالی تو را پخش می‌کند
تنها با اندوهی روی اندوهی دیگر پر می‌شود.

#منیره_حسینی

@asheghanehaye_fatima

رفتـــن
به آن جا که نمی دانی کجاست
و برنگشـتن
به سمت پنجـره ای
که تمام روز تـصویری جز شـــب نداشت
تصمیم مــن بود

تصمیم
اگر حتی با اشتباه گرفته شود
حتی اگر با بـهانه گرفته شود
با شماره ای ناشناس اگر
با گــریه گرفته شود حتی
تصمیم است


نگــاه کن
آن که سال هاست
گـــورش را کنده
و روی خــودش خـاک ریخته است
دلتــنگ تــولدی دیگر است

و دلتــنگیِ آدم های زیـرِ زمین را
از تـَرک های سنگ قـبرشان
می شود فهمـید

#منیره_حسینی
#کتاب_خیلی_چیزها_روشن_میشود
#انتشارات_فصل_پنجم

@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima



تو نیز رفته‌ای
کنار رفتگانی که در من دراز کشیده‌اند
ـ غم آخرم باشدـ
چند بار غم آخرم باشد؟

در عمق این سیاهچاله دست ببر
آغوشی را پیدا نخواهی کرد
دست بردار و تاریکی‌ام را رها کن

همه یک روز می‌روند
فرقی نمی‌کند
تنها آن‌که از همه بیشتر دوستش داری
قدم‌های محکم‌تری برمی‌دارد
و تو از رازی به رازی دیگر
با قلب سنگین‌تری زندگی می‌کنی

#منیره_حسینی
از کتاب : از فراموشی خودم بر‌می‌گردم

نه اینکه دوستت نداشته باشم
اما رد شدن از جاده ای که
صدبااار درآن تصادف کرده ای
کار گاوهاست......


#منیره_حسینی


@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima



دروغ گاهی آن قدر می چسبد که ادامه اش را به خاطرات مان وصله می کنم
ولی عصر زیبایی بود
هنوز برای قدم زدن پایه ای؟

امروز چندم مهر است که خیابان ها مهربان شده اند و لب بام ها خنده ی پرندگانی ست که به اوج خوشبختی فکر می کنند
آیا مهر بود که جلد آغوشت شده بودم؟
یکی از کف دستم دروغ بردارد
فال مرا عاشقانه بگیرد
بگوید امشب چه ساعتی بی قرار می شوم
می بینی
چقدر راحت دروغ به آغوشم چسبیده
است؟
آغوشی که تو را ندارد

باید دست هایم را جمع کنم از چشم هایم بزنم بیرون
بروم سراغ پرندگانی که روی هیچ درختی لانه ای ندارند،
سراغ خودم را بگیرم




#منیره_حسینی
#یادداشت

@asheghanehaye_fatima



آن قدر باخودم حرف می زنم
که سرخودم را می خورم
تبدیل می شوم
به زنی سرخورده
که تمام آدم ها از کنارش می گریزند

باورکن
من هم آن قدر رویاهای رنگی کشیده بودم
که مداد مشکی ام
هیچ وقت تراشیده نشد

من هم یک زنم
باوحشتی از هردست
که برای نوازش
کشیدم و کشیده ای شد
سربه لاک برده و
ازتمام دنیا
رویم را برگردانده ام

#منیره_حسینی

همین که می روی
از سرکوچه بهانه ات را می گیرم
و چند پاکت سیگار
باورکن
بهانه و سیگار
به اندازه ی شنیدن اینکه برنمی گردی
کشنده نیستند

#منیره_حسینی


@asheghanehaye_fatima

موهای روشنم را
روی چشم‌هایت می‌ریختی‌و
با چشم‌بند می‌خوابیدی
می‌خواستی
خواب‌هایت‌ از تاریکی نترسند

بخشی از شعری منتشر نشده

#منیره_حسینی

@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima



باورت نمی شود
دوستت دارم
نام تمام شعرهایی ست
که جمله هایش را با دهان خودم بسته ام
باورت نمی شود
باهمین انگشتان ظریفی که بارها برای تونوشته ام
چه مشت ها که به دیوار اتاقم نکوبیده باشم
آن قدر که حساب عاشقانه هایم
از انگشت های دستم در رفته است
و سطر
سطر شعرهای من
گام های بلند مردی ست
که واژه های غرورم را لگد کرده است

خواننده ی عزیز
بااحتیاط
کتاب مرا ورق بزن
تمام عاشقانه هایم درد می کنند


#منیره_حسینی
از مجموعه ی بی حواس ترین زن دنیا

میگه:تو چرا این‌قدر سختی؟
میگم: ریزش سنگریزه‌هامو نمی‌بینی
همین روزاست که از درون فرو بریزم


#منیره_حسینی

@asheghanehaye_fatima

سرنخ هرسیگارم
زنی ست که دنیا را
از فاصله ی همین دو انگشت می بیند
امروز که نفس هایش
یکی در میان آه می کشند
و سایه اش
سرفه
سرفه کوتاه تر می شود
باید همین حالا
تکلیف زندگی اش را روشن کنم
آن قدر به رگ هایش بنزین بزنم
تا کاری برنیاید
از بغضی که در این انفجار می ترکد

پرده را هرطور که می خواهی
روی جیغ هایم بکش
فرقی نمی کند
بوی گیس های سوخته ام را
باد
ازدرزهای پنجره به تخت خواب تو خواهد آورد

#منیره_حسینی
از مجموعه ی بی حواس ترین زن دنیا

@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima🌸



پنجره ها بعد از دندان هایم چفت شدند
تا حرفی که از دهانم پرید
به کوچه درز نکند
چکار کنم با تنی که مستحق پوسیدن نیست؟
دست هایم را اگر
از روی صورتم بردارم
سیل شهررا می برد
_این سد یک روز می شکند_
و از لباس های بودار تو
سگ های امداد
آب را پاره می کنند
تو را از عمق گریه هایم بیرون می آورند
تورا در عمق خاک دفن می کنند
و پوسیدگی
درست از دندان های دهان لق من شروع می شود


#منیره_حسینی

شنیده ام موی بلند
زنان عاشق را زیباتر میکند ،
برای همین است موهایم را کوتاه کرده ام!
این وصله ها به آغوش تنهایی
من نمی چسبد

#منیره_حسینی

@asheghanehaye_fatima

برای من
که شب ها بیدارو
روزها می خوابم
کاش معشوقه ای بود آن طرف دنیا
که صبح بخیرهایم به او
به موقع می رسید

#منیره_حسینی
@asheghanehaye_fatima

ما خانه نداریم
ماشین نداریم
ما کنج دنج هیچ
جایی را نداریم،
اما
تمام جزیره‌های کوچک
این شهر را
برای یک بوسه
کشف کرده‌ایم..!

#منیره_حسینی

@asheghanehaye_fatima