عاشقانه های فاطیما

#معین_دهاز
Канал
Эротика
Политика
Музыка
Искусство и дизайн
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала عاشقانه های فاطیما
@asheghanehaye_fatimaПродвигать
791
подписчик
20,9 тыс.
фото
6,39 тыс.
видео
2,93 тыс.
ссылок
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا عشق گلایه دلتنگی اعتراض ________________ و در پایان آنچه که درباره‌ی خودم می‌توانم بگویم این است: من شعری عاشقانه‌ام در جسمِ یک زن. الکساندرا واسیلیو نام مرا بنویسید پای تمام بیانیه‌هایی که لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..

تو کتاب "نباید می ماندیم"
#معین_دهاز یه جا خیلی درست میگه:
"در زندگیم سختیهایی را تحمل کردم که پیش از واقعه گمان نداشتم بتوانم.
حتى بعدها، باور نکردم که در آن ماجرا تاب آوردم.
انسان خودش را نمی شناسد، خصوصا قدرتهایش را"

@asheghanehaye_fatima
سلام
اینجا خواب من است یا خواب تو؟
صبح، کداممان تنها می شود...؟


#معین_دهاز


@asheghanehaye_fatima
Dandelion Dance🎨
"رقص قاصدک"

خیره‌ام به قاصدک؛
این گیاه غریب،
که پس از مرگ به راه می‌افتد ..

#معین_دهاز

@asheghanehaye_fatima
تنهاییِ من
تنهاییِ غنچه‌ای‌ست
که زمستان باز شد...

#معین_دهاز🖊🕊🍃



@asheghanehaye_fatima
.
زمان گذشت؛
دریغا
برایِ بوسه‌ها بهانه نداشتیم
برای آنهمه التیام، زَخم نداشتیم ...

#معین_دهاز

@asheghanehaye_fatima
با آخرین کلمه‌هایم
می‌گویم دوستت دارم
سر می‌چرخانی به جستجوی صدا
و مرا نمی‌یابی
من تیک‌تاکِ ساعتِ بی‌عقربه‌ام

حتی از یاد تو هم رفته‌ام
مثل جاده‌ی خاکی
که زیر آسفالت مانده
چرا جاده‌های خاکی اسمی ندارند؟
چرا بر چند تُن آسفالت اسم می‌گذارند؟
سال‌ها بعد
مرا با چه نامی صدا می‌زنی؟
آیا کلمه‌ای خواهد ماند
که با آن "سلام" بسازی
"کجا بودی" بسازم؟
ای دوست، چگونه مرا خواهی یافت؟
من کلمه‌ی دوردستم
از همه جا دورم

***
دیگر کلمه‌ای ندارم
تا نشانی تازه‌ام را با آن بنویسم
پستچی پشتِ در است
و تو هر چه می‌گردی
در را پیدا نمی‌کنی

#معین_دهاز

@asheghanehaye_fatima
دردآورترین تعریف تنهایی مال #معین_دهاز هست، اونجا که میگه:

دلم گرفته
و روی شانه‌های خودم گریه می‌کنم….

#شما_فرستادید

@asheghanehaye_fatima
هیچ‌چیز به اندازه‌ی ساده بودن، شیک نیست.
‌‌
ساده بودن، آسان بودن نیست. خیلی هم دشوار است. تو بی‌نقاب، بی‌پرده و راحت باشی و همزمان، قوی باشی و حس‌گرهایت هم کار کند. دور از تفرعن و تکبر، حرف بزنی. ساده بیایی، ساده بروی. سادگی، شفافیت است و ربطی به ساده‌لوحی و حماقت ندارد. سادگی در خود سکوتی دارد. آدم اگر پُر باشد، دلیلی برای پیچیده نشان دادن خود ندارد، دلیلی برای عوض کردن خود و نقاب‌گرفتن ندارد‌. پیچیدگی‌های ساختگی، همه از ضعف است. فیلسوفی گفته بود: آب را گل‌آلود می‌کنند تا عمیق به نظر برسد.

‌#معین‌_دهاز


@asheghanehaye_fatima
تنها نگرانِ این بودم
که به جُستجوی تو
در دور ترین کوچه ی دنیا
به خانه ات برسم
و تو به جُستجویم رفته باشی
چه غم بار
وقتی نمی دانی
گُم کرده ای
یا گُم شده ای..

#معین_دهاز
🍂🤍
@asheghanehaye_fatima
از پا
افتادیم...
و برگی به پاییز اضافه کردیم...
تنها همین‌قدر بودیم...


#معین_دهاز

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با تو تازه فهمیدم
که قدم‌زدن یعنی چه.
محله یعنی چه.
هوا یعنی چه.
با تو تازه فهمیدم
که روزِ خوب چگونه است،
خوب یعنی چه.
فهمیدم کجا ایستاده‌ام.
چرا ایستاده‌ام

#معین_دهاز

@asheghanehaye_fatima
.

چه کسی می‌تواند چنان نزدیک باشد،
که ترک‌های جان و روانم را ببیند؟

#معین_دهاز
@asheghanehaye_fatima
یه نوشته فوق‌العاده از #معین_دهاز بخونین:

آدم از برهنه شدن خجالت می‌کشد. از اینکه جلوی آدم‌های کوچه و خیابان برهنه باشد. ممکن است پیش کسی بتوانی برهنه شوی، او به تو امنیت بدهد، آرام باشی و خودت باشی، بی‌ پوشش و بی‌ نقاب؛ اما گاهی حتی در خلوت خودت، پیش خودت هم نمی‌توانی بعضی افکارت را عريان کنی. فکرهای تاریک و موذی‌، عقده‌ها، زخم‌ها. من می‌ترسم به آن‌ها فکر کنم. باید پوشیده بمانند. خجالت دارد.

شاید این هم یک تعریف برای خوشبختی است:
کسی را داشته باشی که اجازه دهد تاریک‌ترین فکرهایت را برایش برهنه کنی، بیان کنی، و او همچنان بماند.

#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima
♥️

روز عشق را به کسی که «سوادِ عشق‌ورزی» دارد تبریک می‌گویم. بدون توجه به اینکه الان معشوقِ کسی است یا نه.

قصه‌ها و حکایت‌های عاشقانه‌ی ما، به‌طور ‌معمول، به مرحله‌ی اول عاشقی یعنی به «وصال» می‌پردازند. لابد دراماتیک‌تر است. همین «وصال» هم اغلب محقق نمی‌شود.  فرهاد ‌می‌میرد، کَرَم به آسلی می‌رسد اما از طلسم بی‌خبر است و در روز عروسی آتش می‌گیرد و غیره. مرحله‌ی اول، یعنی آشنایی و تصاحب، موضوع اکثر عاشقانه‌های ماست و کمتر به مرحله‌ی «عشق‌ورزی» رسیدیم. چنان سرگرم تصاحبیم، که وقتی به چنگ آمد، بازی تمام می‌شود. چالشی باقی نمی‌ماند. زوال درست از لحظه‌ی وصال آغاز می‌شود. ضعف عمده‌ی ما، مرحله‌ی نگهداری است. محافظت از عشق را نمی‌دانیم و برای همین، حتی بعید است عشق را فهمیده باشیم. نادر ابراهیمی می‌گفت عشق مثل جامِ بلور است و گه‌گاه باید آن را برق انداخت.

‌#معین_دهاز

@asheghanehaye_fatima
وقتی معشوق دور است،
جای او را خیال می‌گیرد.
آدمیزادی در تخیل بنا می‌شود و با تو می‌خندد، حرف می‌زند، می‌ماند. همه‌چیز بی‌نقص رخ می‌دهد.
حتی او هم تو هستی و "او" واقعا در کار نیست.
به قولی از کیارستمی، تو سوال می‌کنی و تو جواب هم می‌دهی. تو برایش چای می‌ریزی، می‌نشینی و آن چای را می‌نوشی. پس او در خیال تو، هماهنگ با انتظارِ تو رفتار می‌کند. موافق است. با تو صادق است. پاک است. بدترین نکته در ارتباط با غیبت معشوق، همین است. او حضور ندارد، و نمی‌تواند به خودش گند بزند.

#معین_دهاز

@asheghanehaye_fatima
تنها نگرانِ این بودم که به جستجوی تو ،
در دورترین کوچه ی دنیا به خانه ات برسم
و تو به جستجویم رفته باشی....
چه غمبار
وقتی نمیدانی
گم کرده‌ای یا گم شده‌ای؟

#معین_دهاز

@asheghanehaye_fatima
چیزی بگو
حرفی بزن از فردا
اما نه آنقدر تلخ که دلم بلرزد،
و نه آنچنان زیبا که باورم نشود.

#معین_دهاز
@asheghanehaye_fatima
﮼کاش

﮼یک‌بار‌هم

﮼ما‌شکوفه‌می‌دادیم

﮼ما‌که‌این‌همه‌هَرَس‌شده‌ایم...

#معین‌_دهاز


@asheghanehaye_fatima
تجربه‌ی دوست داشتن، یک خوشبختی است.
گاهی حتی فراق، خوش است.
خصوصا اگر از تب‌و‌تاب اولیه عبور کرده باشی. اجازه دهی غبارها بخوابند. آرام بگیری و قبول کنی. عشق به قلب آدم غَنا می‌بخشد. تجربه‌ی این رنج‌ها خوب است و یک گنجینه در ته قلبِ تو پُر می‌کند، اگر درست شناسایی‌اش کنی. آلبر کامو در زمانه‌ی دوری از یار نوشت: "حتی جدا از تو، چیزی در من سکونت داشت." در غیبت معشوق، چیزی از او در تو ساکن می‌شود.
چیزی حتی بهتر از او.
‌‌‌‌
#معین_دهاز

@asheghanehaye_fatima
تو کتاب "نباید می ماندیم"
#معین_دهاز یه جا خیلی درست میگه:

"در زندگیم سختیهایی را تحمل کردم که پیش از واقعه گمان نداشتم بتوانم.
حتى بعدها، باور نکردم که در آن ماجرا تاب آوردم.
انسان خودش را نمی شناسد، خصوصا قدرتهایش را"
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
Ещё