@asheghanehaye_fatimaباید که خواب های تو نقاشی ام کنند
عکسی شوم برای تو نقاشی ام کنند
عکسی که من در آن بشوم رد پای تو
آن وقت کفشهای تو نقاشی ام کنند
(در باغ یک کتاب مصور)سوار اسب
پشت درختهای تو نقاشی ام کنند
تا من تو را بدزدم و در صفحه ای که هست
پایان ماجرای تو نقاشی ام کنند
گفتی که سوخت عکس عروسی ما،مگر
در مجلس عزای تو نقاشی ام کنند
کاش آن فرشتگان که گناه تو شسته اند
در خاطر خدای تو نقاشی ام کنند
آن دستها که قالی حسن تو بافتند
بر گرد بوریای تو نقاشی ام کنند
خون مرا به رنگرزان غمت دهند
بر جامه ی جفای تو نقاشی ام کنند
تا از بهشت سر برود برگ و میوه ام
یک دانه زیر پای تو نقاشی ام کنند
ای کاشکی به مجلس تصویر مرگ تو
در بستر تو،جای تو نقاشی ام کنند
امشب کنار کاسه ی زهرم کشیده اند
فردا به کربلای تو نقاشی ام کنند
چون حلقه بر در حرمت با چهل کلید
همکاسه ی گدای تو نقاشی ام کنند
این بار اگر که قافله ام از عدم رسید
با (حلّه ی وفا)ی تو نقاشی ام کنند
چنگ و دفم به هوش بیارند و مست در-
صحن حرمسرای تو نقاشی ام کنند
آهنگران قهر تو خونم کنند و بعد
بر گونه ی حیای تو نقاشی ام کنند
قیچی بزن،تمام مرا تکه تکه کن
کاری مکن جدای تو نقاشی ام کنند
#محمد_سعید_میرزایی