عاشقانه های فاطیما

#علي_قاضي_نظام
Канал
Эротика
Политика
Музыка
Искусство и дизайн
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала عاشقانه های فاطیما
@asheghanehaye_fatimaПродвигать
789
подписчиков
20,9 тыс.
фото
6,39 тыс.
видео
2,93 тыс.
ссылок
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا عشق گلایه دلتنگی اعتراض ________________ و در پایان آنچه که درباره‌ی خودم می‌توانم بگویم این است: من شعری عاشقانه‌ام در جسمِ یک زن. الکساندرا واسیلیو نام مرا بنویسید پای تمام بیانیه‌هایی که لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..


‌‌‌‌

«جهان کوچک من»
صبر میکنم؛
تا هر زمان که «عشق» تمام و کمال در تو جاری شود.
«ترس» تا ابد از تو دور شود
«هیجان» تا آخر عمر در وجودت باشد
و «نرسیدن» برای همیشه معنایش را در باورت از دست بدهد!
برای دوست داشتنمان،
«زمان» هرگز تصمیم نمیگیرد!
قسم به همان تك تارِ موى سپيدت،
ميانِ خرمنى از سياهى ها،
تا "نفس" دارم كنارت ميمانم،
و زيبايى ات را در هر لحظه و
هر برهه‌ ای از تاریخ که باشیم،
به تماشا مینشینم.

#علي_قاضي_نظام
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شده آنقَدَر محوِ چشمهايش باشى
كه صدايش را نشنوى...؟

#علي_قاضي_نظام

@asheghanehaye_fatima
من به مادَرَت هم حسودى ام ميشود...
موهاى ژوليده ات
صورتِ پُف كرده ات
غُرولندِ اولِ صبحت؛
ديدنِ تمامِ اينها
صبحِ اولِ وقت
آخ كه عجيب ميچسبد!


#علي_قاضي_نظام

@asheghanehaye_fatima
كافيست تصورت كنم!
قلم خودش عاشقانه مينويسد
#علي_قاضي_نظام


@asheghanehaye_fatima
معمولاً ساعت از دوازده شب كه ميگذرد،
پيغامى دريافت ميكنيد با اين تيتر؛
بيدارى...؟
اين يعنى يك نفر روى شما حساب كرده!
خوب فكرهايتان را بكنيد...
باز كردن اين پيغام عواقب دارد!
بايد سنگِ صبور باشيد
بايد حوصله داشته باشيد
بايد خودتان را بگذاريد جاى ارسال كننده ى پيغام!
يك نفر آنطرفِ خط دارد جان ميكَند!


#علي_قاضي_نظام


@asheghanehaye_fatima
گره ميزنم
در خيالم
تمام دوست داشتنم را به تارِ موهايَت...
و ميبافم باهم بودنمان را،
كه باز نمى شود،
مگر با دستانِ تو!
سيزده ات بدر، "دلبر" جان



#علي_قاضي_نظام
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima
حالا يك من مانده و
هزاران سوالى كه بايد راجع به
جاى خالى ات جواب دهم
!
انصاف نبود
رفتنت با خودت باشد و
پر كردنِ جاى خالى ات با من...

#علي_قاضي_نظام


@asheghanehaye_fatima
حرفمان كه ميشد،
استرس تمامِ وجودم را فرا ميگرفت...
نكند از دستش بدهم؟
نكند من بمانم و كوهى از خاطره؟
نكند منى كه بعدِ عمرى دل باختم،بشكند دلم!
نكند تمامِ دو نفره هايمان را با ديگرى تكرار كند؟
تماس هايم بى پاسخ ميماند ومنفورترين صداي دنيا
در گوشم تكرار ميشد؛
"مشتركِ مورد نظر پاسخگو نميباشد"
برايش مينوشتم؛
آدميزاد است ديگر جانم بحث ميكند
فرقى نميكند مقصر كيست
همين كه بحث ميكنيم يعنى،
قلبمان هنوز براى هم ميتپد
يعنى مهم است برايمان كه شبيه يكديگر شويم!
ارسال كردم و خواند
ولي جوابي نداد
باز نوشتم؛
-جانم؟
باز هم خواند و جواب نداد
-عزيز دل...؟
سكوت بود و سكوت!
و هيچ چيز لعنتى تر از بى پاسخ گذاشتنِ پيام نيست
قديم ترها خودمان را قانع ميكرديم كه شايد پيغامم نرسيده باشد
و هى ارسال ميكرديم و ارسال...
حالا اما اين تكنولوژىِ لعنتى همان اندك دلخوشى را هم از ما گرفت و
با وقاحتِ تمام به ما ميفهماند كه ؛
خواند و پاسخ نداد
كه خواند و تحقير كردنِ تو را ترجيح داد
لعنت به تكنولوژى
لعنت به پيغامهاى بى جواب

#علي_قاضي_نظام


@asheghanehaye_fatima
اولين قرارمان،
بامِ تهران بود!
بلندترين مكان را انتخاب كردم،
تا تمام شهر را شاهد بگيرم براى دوست داشتنش
تمامِ شهر اما،
چشمِ ديدنمان را نداشتند...
تمامِ شهر اما،
حسود بودند...
تمامِ شهر عادت به ديدنِ خوشبختى نداشتند!

دوست داشتم برای سالیانی که با تو بوده ام ،به احترام تمام حادثه هایی که در ولیعصر قهقهه زدیم،به خاطر ایستگاه تئاتر شهر و سروده ها و آواز خوانی ات ،بخاطر اولین قرارمان در پارک ساعی،به احترام دستانی که موهایت را نوازش کرد و گوشی که صدای تپش قلبت را شنید ،بخاطر آن پیرمرد که بهمان گفت "خوشبخت شوید" ، به احترام اشک شوقی که بخاطر این جمله در چشمانم حلقه زده بود ، برای تمامی داستان خوانی‌ام در شبهای تاریکت ،برای چشمهایی که در طولِ فیلم سراسر تو را تماشا میکرد ،برای آن بعد از ظهر بارانی تهران و عطر موهایی که مستت کرده بود و آن چاییِ روضه حتی..
به احترام واژه های شعرم و برای دوست داشتنی که یک زمان همه غبطه اش را میخوردند ،
مرا
عاشقانه تر ترک میکردی
همین ...

متن ها به ترتیب:

#علي_قاضي_نظام
#کاف_وفا

پ.ن:

بخش هایی از قسمت سوم مجموعه قسمتِ «عاشقانه های تهران» از دیالوگ باکس، از مهدی جانِ ستوده...❤️

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima


انعكاسِ نورِ خورشيدِ
اولِ صبح در چشمانت
خوشبختي ام را ترسيم ميكند!
چشم باز ميكنى؟
#علي_قاضي_نظام
@asheghanehaye_fatima


خيالت ليوان آبی ست كه هر شب بالای سر ميگذارم
نيمه شب از خواب نداشتنت ميپرم
جرعه ای مي نوشمت
آرامم ميكند
و اين داستان ادامه دارد....

#علي_قاضي_نظام
@asheghanehaye_fatima



به آدمى كه شما را معلق نگه ميدارد
نميتوان دل خوش كرد

بايد فرار كرد از اين نسل آدمها،

اينها شما را به جهنمِ انتظار
عادت ميدهند

تا در بهشتِ خودشان
با خيالِ راحت زندگى كنند ...!

#علي_قاضي_نظام
@asheghanehaye_fatima



يكى تو ميگويى
يكى او
يكى تو ميگويى
يكى او
و آنقدر اين داستان ادامه پيدا ميكند،
كه ديگر
نه تو ميگويى و
نه او!
و نيمى از روابط،
به همين سادگى عقيم ميشوند!
حلقه ى مفقوده ى نسلِ ما،
آرامش است
آرامشى كه گاهى خودمان نداريم،
اما از عالم و آدم انتظارش را داريم
مشكل غرورِ بيجاست
غرورى كه دقيقاً آنجا كه نبايد،
خرجش ميكنيم!
مشكل تنوع طلبى ست!
كه اگر اين نشد،فداى سرمان،
هستند امثالِ اينها و آنها كه جاىِ خالىِ هم را پر ميكنند!
نسلِ ما،
پر از حلقه هاى مفقوده اى است،
كه راستش را بخواهيد،
حوصله ى پيدا كردنش را نداريم!
خودمان را انداختيم داخلِ سراشيبىِ روابطى كه،
ميدانيم به دره ختم ميشود،
اما ترجيح ميدهيم از مسير لذت ببريم!

#علي_قاضي_نظام
@asheghanehaye_fatima



همان اول
وجودم را به خودَش گره زد
گفت تا وقتى "تو" باشى،"من" هم هستم
و اين جمله آنقدر شيرين بود كه اصلاً متوجهِ رفتنش نشدم
و اين جمله آنقدر شيرين بود
كه به وقتِ نبودنش،
آنجاكه هجوم تنهايى،
حوصله ام را از قلم سرازير ميكرد،
به اندازه ى يك عمر برايش نوشتم!
نوشتم از وقت هايى كه دلم تنگ مى شد و
يك "دوستت دارم"ساده ميتوانست دست فاصله را از بيخ گلويم بردارد
نوشتم از وقت هايى كه كلافه بودم و بيشترين انتظارم،
ديده شدن نه،
كمى شنيدن بود
نوشتم از سوال و جوابهاى آدمهايى كه سراغِ جاىِ خالى اش را از من ميگرفتند
نوشتم جاى خالى دست هاى تو را،
قلم كه هيچ،
هيچ دستى، دست هاى من را پر نميكند
نوشتم از معادله اى كه قرار بود دو طرفش معلوم باشند
نه يك معلوم و...
هنوز هم دلم نمى آيد مجهول باشى

#علي_قاضي_نظام
@asheghanehaye_fatima



"تو به من "توجه" نميكنى،
من يك نفر را ميخواهم،كه تمامِ حواسش جمعِ من باشد"
اين را گفت و رفت...
بى خبر از اينكه
تمامِ خيالم
هر صبح
هر شب
هر روز
بى صدا،
پرسه ميزد حوالىِ خيالَش...
سوادِ نوشتن داشتم،
زبانِ گفتن هم،
ترس داشتم اما...
هر چه بود،
بى صدا
در دلم ميگذشت...
سالها بعد،
كنارِ كسى خواهد بود
كه روزى هزاران بار تصدقش رود،
خيالش اما،
جاىِ ديگر پرسه خواهد زد

#علي_قاضي_نظام
@asheghanehaye_fatima




‎يك نفر بايد باشد،
‎كه قبل از گنجشكهاى پشتِ پنجره ات
‎كه قبل از زنگ خوردن ساعتِ تنظيم شده ات
‎نگرانِ چشمهايت باشد
‎كه خواب نمانند...
‎كه صداىِ اولِ صبحت را
‎با دنيا عوض نكند!
‎يك نفر بايد باشد



#علي_قاضي_نظام
@asheghanehaye_fatima



بايد ياد بگيرى
هرطور كه شده
به هر قيمتى،
كه از يك جايى به بعد،
دل بكَنى
از تمامِ آنهايى كه براى نگه داشتنشان كنارِ خودَت جان كَندى!

#علي_قاضي_نظام
@asheghanehaye_fatima




مردها،دردهايشان را دود ميكنند
گوششان را پر ميكنند از موسيقي

كفِ خيابانها را متر ميكنند
گوشه ترين قسمتِ كافه ها را انتخاب ميكنند

سيگارشان بهمن ميشود
همه چيزرا در خودشان حل ميكنند

زنها اما....
موهايشان را...
همه ي زورشان به موهايشان ميرسد...

👤 #علي_قاضي_نظام
ديوارهاى كافه شاهد بودند،
كه چقدر آمدم و
بهشان زل زدم و
تنهايى ام را دود كردم و
تلخ نوشيدم و...
تو را تمنا كردم...!

#علي_قاضي_نظام

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




حرفمان كه ميشد،
استرس تمامِ وجودم را فرا ميگرفت...
نكند از دستش بدهم؟
نكند من بمانم و كوهى از خاطره؟
نكند منى كه بعدِ عمرى دل باختم،بشكند دلم!
نكند تمامِ دو نفره هايمان را با ديگرى تكرار كند؟
تماس هايم بى پاسخ ميماند ومنفورترين صداي دنيا
در گوشم تكرار ميشد؛
"مشتركِ مورد نظر پاسخگو نميباشد"
برايش مينوشتم؛
آدميزاد است ديگر جانم بحث ميكند
فرقى نميكند مقصر كيست
همين كه بحث ميكنيم يعنى،
قلبمان هنوز براى هم ميتپد
يعنى مهم است برايمان كه شبيه يكديگر شويم!
ارسال كردم و خواند
ولي جوابي نداد
باز نوشتم؛
-جانم؟
باز هم خواند و جواب نداد
-عزيز دل...؟
سكوت بود و سكوت!
و هيچ چيز لعنتى تر از بى پاسخ گذاشتنِ پيام نيست
قديم ترها خودمان را قانع ميكرديم كه شايد پيغامم نرسيده باشد
و هى ارسال ميكرديم و ارسال...
حالا اما اين تكنولوژىِ لعنتى همان اندك دلخوشى را هم از ما گرفت و
با وقاحتِ تمام به ما ميفهماند كه ؛
خواند و پاسخ نداد
كه خواند و تحقير كردنِ تو را ترجيح داد
لعنت به تكنولوژى
لعنت به پيغامهاى بى جواب



#علي_قاضي_نظام
Ещё