عاشقانه های فاطیما

#حسین_صفا
Канал
Эротика
Политика
Музыка
Искусство и дизайн
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала عاشقانه های فاطیما
@asheghanehaye_fatimaПродвигать
791
подписчик
20,9 тыс.
фото
6,39 тыс.
видео
2,93 тыс.
ссылок
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا عشق گلایه دلتنگی اعتراض ________________ و در پایان آنچه که درباره‌ی خودم می‌توانم بگویم این است: من شعری عاشقانه‌ام در جسمِ یک زن. الکساندرا واسیلیو نام مرا بنویسید پای تمام بیانیه‌هایی که لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
همه ی پرتقال های جهان
دوست دارند سینه بندت را

#حسین_صفا
@asheghanehaye_fatima
قاصد روزهای بارانی
پیچ وخم‌های یوش هم هستم
نه فقط بوف کور و سنگ صبور
ابر شلوارپوش هم هستم

افقی نیست،سوبه سو چشمم
رمز شب چیست؟سربه‌سر دهنم
از شنیدنْ بریده‌اند مرا
بیخ تا بیخ گوش هم هستم

چوب در دست و سنگ در مشتم
سگ ولگرد را زدم کشتم
قاتل گربه‌های اشرافی
کاشف مرگ‌موش هم هستم

قیصرم  زارمَمَّدَم، اصلاً
همه‌ی مردهای غیرتی‌ام
شبِ کبریت‌ها تمام که شد
دختر خودفروش هم هستم

چه کسی سر کشید مستت را؟
نیمه‌شب شد گرفت دستت را
چه کسی...؟لا اله الی الله!
مجلس عیش و نوش هم هستم

یونس کلّه‌شقِّ ماهی‌گیر
یوسف زشت‌روی بی‌تعبیر
ازپدر سر بریده اسماعیل
خضر سبزی‌فروش هم هستم

دوش دیدم ملائک آمده‌اند
و در دخمه‌ی مرا زده‌اند
مستحب است غسل، با این‌حال
تاسحر زیر دوش هم هستم

تا کتم رابگیرم از گیره
و بیاویزم از شبی تیره
قاصد روزهای بارانی
پیچ‌و‌خم‌های یوش هم هستم


#حسین_صفا


@asheghanehaye_fatima
Koocheye Akhar
Mohsen Chavoshi
سلام بر آنان که معنی عشق را می‌فهمند و محبوبی ندارند.(جبران خلیل جبران)

ورژن جدید و بازخوانی شده‌ی کوچه آخر از چاووشی

🎤 #محسن_چاووشی
✏️ #حسین_صفا


@asheghanehaye_fatima
زیاد امید ندارم که از تپیدن قلبم،
گلی دوباره بروید
مگر بهار که سر شد،
کنار سنگ مزارم دلی دوباره بکارید

#حسین_صفا

@asheghanehaye_fatima
او که یک چیز نامشخص بود
هی مرا سمت خود کشید، و من
نامشخص به سمت او رفتم
در خِلال همین کشیده شدن
هر چه بیهوده دست و پا نزدم
بیشتر در خودم فرو رفتم
 
او که یک عطر نامشخص داشت
از بهشتی که نامشخص بود
پخش می‌شد به سوی شامّه‌ام
من که چون دوزخی رها بودم
و مشخص نشد کجا بودم
بو کشیدم، به سمت بو رفتم
 
سال‌ها درد نازکی بودم
که به خون آبیاری‌ام کردم
درد نازک عظیم و محکم بود
درد محکم عمیق شد، غم شد
و من از غم بدل به ریگ شدم
و به پای خودم فرو رفتم
 
او که در خود هزار دالان داشت
او که پیچیده بود و تو در تو
او که چیزی نبود غیر از او
به هزاران روش کشیده مرا
من هزاران نفر شدم، آنگاه
به درون هزار تو رفتم
 
کوه بی قراری‌ام یک سو
سوی دیگر محال بودن او
و محالات دیگرش سویی
و خیالات من به دیگر سو:
پس شتابان چهار تکه شدم
وشتابان به چارسو رفتم
 
اوی من! اوی نامشخص من!
نرم حاضر جواب گوش به در!
اگر امشب کسی به در نزد و
در اگر وا نشد، و آن که نبود
اگر از حال من سؤال نکرد
در جوابش تو هم نگو: رفتم
 
با تو رفتم، تو بردی‌ام از هوش
اوی پنهان کاملا خاموش!
متشخص‌ترین سواره ی من!
من به پای خودم، به میل خودم
با تو هر نکته‌ی چموشی را
شیهه در شیهه، مو به مو رفتم
 
سرنوشتم غلیظ و قرمز بود:
دمِ درگاه نامشخص، او
زائری بود و جویِ منتظری
پیش پاهای زائرش مثلِ
خون گوساله‌ای که ذبح کنند
سرخ جاری شدم به جو رفتم

📝#حسین_صفا


@asheghanehaye_fatima
به باد می‌گویم:
دل از وزیدن مُرد
و باد می‌گوید:
دل است و خواهد مُرد
چه در سکون باشد
چه رهسپار شود ....

#حسین_صفا

@asheghanehaye_fatima
بـه تـو ...
نزدیک می‌شود "شـب" من،
نَفَسم بوی مـاه می‌گیرد!

#حسین_صفا
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima
پکی عمیق زد و آنگاه- نگاه کرد به عکسی که،
نه بر حضور تو می‌افزود، نه از جراحت او می‌کاست....

#حسین_صفا


@asheghanehaye_fatima
#حسین_صفا

سبک نکرد مرا چیزی، نه واژگونه شدن از عشق
نه دست و پا زدن از شادی...



@asheghanehaye_fatima
چاقوی کُند بود و به نرمی
آزار داد سينه‌ی ما را
رازی که داشتیم و نگفتیم
زیرا که درد نیز نفهمید
ما هندوانه‌های بریده
دل‌نازکیم و پوست‌کلفتیم.

زيرا كه در نهايتِ اندوه
از هركه لطمه می‌زد و می‌رفت
لبخند را دریغ نکردیم.
لبخند نیز آفتِ ما شد
زيرا كه در نهايتِ لبخند
يك شب بدونِ گريه نخفتيم.


📝#حسین_صفا


@asheghanehaye_fatima
بر خلق‌الله نیز
واجب‌تر است که در نخستین شب قبر
نخستین سوال‌شان از ملائک این باشد:
چه بود آن آه عمیق
که حتی
در مهمانی‌های شلوغ
دست از گریبان ما نمی‌کشید؟

#حسین_صفا

@asheghanehaye_fatima
همه ی پرتقال های جهان
دوست دارند سینه بندت را

#حسین_صفا
@asheghanehaye_fatima
نمی‌توانم
نمی‌توانم

من این فعل را
بارها صرف کرده‌ام
من بارها نمی‌توانم را در آغوش کشیده‌ام
من بارها نمی‌توانم را بوسیده‌ام

من فرزندی از نمی‌توانم دارم



#حسین_صفا

@asheghanehaye_fatima
Dele Maghmoom(Shahrzad)
Mohsen Chavoshi
نیستی اما هنوزم کنارمی
نیستی اما هنوزم اینجایی
روزی صد هزار دفعه می‌میرم
اگه احساس کنم تنهایی

هر کجا رفتی و هر جا موندی
منو بی خبر نذار از حالت
اگه تنها شدی و دلت گرفت
خبرم کن که بیام دنبالت

#محسن_چاوشی
#حسین_صفا
دل مغموم

@asheghanehaye_fatima
چشم‌های تو قوطیِ رنگ‌اند
همه جا را سیاه می‌گیرد
به تو نزدیک می‌شود شبِ من
نفسم بوی ماه می‌گیرد

ما بناهای محکمی بودیم
بولدوزرها خرابمان کردند
بعد از آن هر خرابه‌ای ما را
با خودش اشتباه می‌گیرد

به هوای قدم زدن در شهر
خانه را گاه ترک می‌گفتیم
گاه دیوار کورکورانه
پشت قابی پناه می‌گیرد

مهره‌های سیاه می‌آیند
مهره‌های سفید می‌سوزند
سقف هر خانه‌ی سفیدی را
آسمانی سیاه می‌گیرد

لاک پشتی که راهیِ دریاست
پیش پای تو غرق خواهد شد
چمدانی که رفته قلب من است
که در آغاز راه می‌گیرد

هر درختی که بر زمین افتاد
هرچه گنجشک بود را پَر داد
خون بهای درخت‌ها را باغ
از منِ بی‌گناه می‌گیرد

صبح امروز کاملا تلخ است
می‌توان چای دم نکرد امروز
استکان را که می‌برم به دهان
چای هم طعم آه می‌گیرد

#حسین_صفا

@asheghanehaye_fatima
بر خلق‌الله نیز
واجب‌تر است که در نخستین شب قبر
نخستین سوال‌شان از ملائک این باشد:
چه بود آن آه عمیق
که حتی
در مهمانی‌های شلوغ
دست از گریبان ما نمی‌کشید؟

#حسین_صفا
@asheghanehaye_fatima
همه ی پرتقال های جهان
دوست دارند سینه بندت را

#حسین_صفا

@asheghanehaye_fatima
می‌مُردم از تب، او تب من بود!
او گریه‌های هرشبِ من بود
سیگار گوشه‌ی لب من بود

حَب می‌کنم مُسکنِ خود را
لَم می‌دهم به گوشه‌ی تختم
پُک می‌زنم به تلخی سیگار

من روزهای آخر سالم
من دیدن توام که محالم
خندیدن توام که محالم...

آرام باش قلب صبورم
آرام! تا کنار بیایی
با دردهای گور به گورم

با رنج‌های رنگ به رنگم
با رنگ‌های جور به جورم
رنجور باش قلب سبکبار!

هر شب مقدر است بمانم
تا صبح نیز اگر شده دلتنگ
تا صبح نیز اگر شده بیدار

لرزید و ریخت، ریخت به ناگاه
از دست رفت و آه کشید آه!
خندید مرگِ تازه‌ی خود را

آن‌گاه ناگریز و به اکراه،
با دستِ خود جنازه‌ی خود را
بیرون کشید از دل آوار


#حسین_صفا

@asheghanehaye_fatima
این گلدان را کجای دلم بگذارم
که مشرف به پنجره‌ات باشد
واقعا چه ساعاتی از روز را
به چشمانم اختصاص دهم
که ناودان‌ها و معابر نرنجند از من؟

غمت غمگینم کرده‌است
اما دوستت‌دارم...

#حسین_صفا

@asheghanehaye_fatima
Ещё