عاشقانه های فاطیما

#جان_یوجل
Канал
Эротика
Политика
Музыка
Искусство и дизайн
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала عاشقانه های فاطیما
@asheghanehaye_fatimaПродвигать
791
подписчик
20,9 тыс.
фото
6,39 тыс.
видео
2,93 тыс.
ссылок
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا عشق گلایه دلتنگی اعتراض ________________ و در پایان آنچه که درباره‌ی خودم می‌توانم بگویم این است: من شعری عاشقانه‌ام در جسمِ یک زن. الکساندرا واسیلیو نام مرا بنویسید پای تمام بیانیه‌هایی که لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
جا ماندم
می‌خواستم پرنده باشم
و پرواز کنم
حال اکنون درخت ام
با عمیق ترین ریشه‌هایم
جا ماندم!

#جان_یوجل


@asheghanehaye_fatima
امروز دنیا را
به دلخواهت، رنگ کن

تابلوی رنگارنگِ غروب خورشید را ببین
یک رنگ هم
      از خودت اضافه کن
مثل بچه‌ها؛ ساده.... پاک.... و زلال

چشمهایت را ببند و یک قصه بساز
دست‌های توی قلبت را سفت بگیر،
رهایش نکن
چون که برای عشق
          زیباترین دلیل، "بودن" است

آغازگر عشق باش
و از پس انداز مهرت
برای همه تکه‌ای کنار بگذار
                             برای انسان


#جان_یوجل
🔃 #مجتبی_نهانی


@asheghanehaye_fatima
من اما مى‌توانستم
‏همه را دوست داشته باشم
‏اگر دوست داشتن را
‏با تو شروع نكرده بودم

#جان_یوجل
@asheghanehaye_fatima
.


عشق،
بی‌دلیل  دوست‌داشتن است

بی‌سَبب  به کسی  دل‌بستن است،

آب‌شدن است
به وقتِ نگریستن به چشمانش

از درون  لرزیدن است
به وقتِ گرفتنِ دَستانش با تمام وجود

حتی  در آغوش‌نَکشیدن است از شَرم

زیرا که در اصل
همان شَرم است  دوست‌داشتن ...






                   #جان_یوجل

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قانونِ خون بشر این است:
از انگور شراب خواهی ساخت
از سنگِ چخماق آتش
و از بوسه‌ها انسان!

#جان_یوجل
برگردان: #علیرضا_شعبانی



@asheghanehaye_fatima
غمی‌ست ناآشنا در من
حسی غریب
فهمیدم در این شهر
یا من اضافی‌ام
یا یکی جایش خالیست...

جان یوجل - شاعر ترکیه‌ای
برگردان: حسین بهروزی

Bilinmedik bir hüzün var içimde,
bir gariplik.
Anladım ki,
ya ben fazlayım bu şehirde
ya da biri eksik.

#Can_yücel
#جان_یوجل
#حسین_بهروزی



@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



بعد از رفتن‌ات تنها خواهم ماند
از تنها ماندن که ترسی ندارم
ولی اگر هوس کنم دست هایت را بگیرم چه ...

بله عزیزم
چه کسی دلتنگ بوی عرق کف دستانت می‌شد
چه کسی می خواست که برسد به انگشتان نازک‌ات
در گذشته‌هایش شاهد یک زندگی شکوهمند نمی‌بود
اگر!!

🔴 #جان_یوجل

🔵 برگردان: #وحید_آقایی

🔶 بخشی از شعرِ "اگر"
@asheghanehaye_fatima

عشق بی‌دلیل دوست داشتن است
بی‌سبب به کسی دل‌بستن است،
آب شدن است
به وقت نگریستن به چشمانش از درون
لرزیدن است
به وقت گرفتن دستانش با تمام وجود
حتی در آغوش نکشیدن است از شرم
زیرا که در اصل همان شرم است
دوست داشتن

#جان_یوجل
حزنی درونم هست؛
پیدا و پنهانِ یک غریبگی
تازه فهمیدم که یا من زیادی‌ام در این شهر
یا کسی اینجا کم است…

#جان_یوجل

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
















دلتنگت شدم 
جدایی قلبم را نشئه می کند 
مور مور می کند 
آن چنان که 
اشتیاق تو 
روحم را نشئه می کند
 
خیلی هم با هم نبوده ایم 
اما تازه در می یابم
حس بودنت
مدت هاست درون مرا گرم کرده
نبودنت 
به یاد که می آورم 
کاردیگر گذشته از تیر کشیدن دل
 
آرزو می کنم 
آغازیدن صبح ها را با نوازش کردنت در خلا 
مدام
عصرها همه کار را کناری نهادن 
و روبرو سخن گفتن با تو 
معاشقه هایمان 
قدم زدن هایمان 
اشتیاق خواستنی ات 
قهر کودکانه ات 
چه سرسخت بودی با دیگران 
وقتی مرا مدافعه می کردی 
و چه نرم بودی 
وقتی با جفتی چشم باریک
خود را به نوازش های دستانم می سپردی
 
با این که رفتنت را هیچ نخواسته بودم 
ناگزیریت را دیدن 
و این را به تو نگفته 
گفتن دیگر برو
هر چه زودتر فراموشم کنی زودتر سعادتمند خواهی شد
 
چه دشوار است 
ندیدنت 
و شاید در مواجهه مان 
سال ها بعد 
از تو نگاهی غریبانه خواستن 
اقناع قلبم 
که عشق تازه را قدغن کرده ام برایش 












..



#جان_یوجل 
@asheghanehaye_fatima



حزنی در درونم هست
پیدا و پنهان
یک غریبگی
تازه فهمیدم که یا من زیادی ام
یا که در این شهر کسی کم است



#جان_یوجل
@asheghanehaye_fatima

.
.


"پرودون" فیلسوف فرانسوی یک جملهٔ معروف داشت :
"مالکیت، دزدی است! "

ولی ملت ما همگی از این هم فراتر می‌رویم
به مواد مخدر "مال" می‌گوییم
صاحب "مال" را هم مالک می‌نامیم
یعنی چیزی می‌شود شبیه قاچاقچی اسرار.

تازه کاش فاجعه به همینجا ختم شود،
قدیم‌ها به فاحشه "سرمایه" گفته می‌شد
به همین دلیل به سرمایه‌دار نیز.....
دیگر خودتان این معمای شرم‌آور را حل کنید.


#جان_یوجل
تورکیه
ترجمه : فرشته درویشوند
@asheghanehaye_fatima



او تو بودی یا تنهایی‌ام بود؟
رو به ظلمات و تاریکی، چشمان زنگار گرفته‌مان را می‌گشودیم
دشنامی از سرِ شب ورد زبانمان
تالارها، بازارها، هنردوستان
تمام همّ و غمم این بود که تو را از میان مردم بیرون بکشم
یقه‌ات آغشته به عطر گل آمونیاک
تنهاییِ من، بانوی ناپاکِ من
هر چقدر به رذالت کشیده شویم
همانقدر بهتر است

پابست میخانه‌های کومکاپی شدیم
پیش رومان انواع شراب‌ها و خوراک لوبیا
درحالیکه پشت سرمان دسته‌ی ماموران و خضرْپاشاها

صبح‌ها لاشه‌ام را در ویرانه‌ها پیدا می‌کردند
دستان رفتگران آنقدر گرم بود
که با دست آنها نوازشت می‌کردم
تنهاییِ من، گیسو جارویی من
هر چقدر متعفن باشیم، همان‌قدر بهتر است

به آسمان نگاه کردم، هواپیمایی سرخ‌رنگ
پر از فولاد، پر از ستاره، پر از انسان
شبی از دیوار عشق عبور کردیم
آنجا که افتادم چنان باز و گسترده بود
که تنها تو را و جهانِ هستی را در برابرم یافتم
به حساب نمی‌آورم چند بار مُردم و زنده شدم
تنهایی‌ِ من، ترانه‌های بی‌شمارِ من
هر چقدر بی‌دروغ زندگی کنیم همان‌قدر بهتر است.



شعر: #جان_یوجل
ترجمه : فرشته درویشوند
@asheghanehaye_fatima

.
حزنی در درونم هست
پیدا و پنهان
یک غریبه گی
تازه فهمیدم که یا من "زیادی ام"
یا کسی در این شهر "کم " است

#جان_یوجل
@asheghanehaye_fatima
.
تو را
چه کسی اسرافت می کند
در حالی که من
به ذره ذره تو
محتاجم ....

#جان_یوجل
حزنی در درونم هست

پیدا و پنهان

یک غریبه گی

تازه فهمیدم که یا من زیادی ام

یا که در این شهر کسی کم است
@asheghanehaye_fatima

#جان_یوجل