عاشقانه های فاطیما

#ارنست_همینگوی
Канал
Эротика
Политика
Музыка
Искусство и дизайн
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала عاشقانه های فاطیما
@asheghanehaye_fatimaПродвигать
790
подписчиков
20,9 тыс.
фото
6,39 тыс.
видео
2,93 тыс.
ссылок
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا عشق گلایه دلتنگی اعتراض ________________ و در پایان آنچه که درباره‌ی خودم می‌توانم بگویم این است: من شعری عاشقانه‌ام در جسمِ یک زن. الکساندرا واسیلیو نام مرا بنویسید پای تمام بیانیه‌هایی که لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
.

این را بدان که همیشه عاشقت هستم
گاهی تو را فراموش می‌کنم چنان که
تپش قلبم را فراموش می‌کنم،
اما قلبم همواره می تپد...!

#ارنست_همینگوی


@asheghanehaye_fatima
#ارنست_همینگوی از سرطان، مالاریا، ‌التهاب کبدی، دیابت، شکستن ستون فقرات و جمجمه، دو سانحه‌ی هوایی و خونریزی کبد و کلیه جان سالم به در برد ولی در نهایت خودکشی کرد!
آدم‌ها را این چیزها نمی‌کشه...
بی‌دفاع شدن در مقابل رنج، غم و بیماری می‌کشه.
آدما را تنها شدن در مقابل مصیبت می‌کشه.
همینگوی در "پیرمرد و دریا" مینویسه:
"آدم برای شکست آفریده نشده.
آدم ممکنه از بین بره اما شکست نمی‌خوره.."

@asheghanehaye_fatima
.

آنچنان شجاع و ساکتی
که فراموشم شد رنج میکشی...

#ارنست_همینگوی
#کافه_تنهایی

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاید در طول روز بتوانی بعضی چیزها را فراموش کنی،
ولی شب،
داستان فرق می کند...


#ارنست_همینگوی

@asheghanehaye_fatima
بکوش که هر چه عمیق‌تر نفس بکشی، طعم راستین طعامی را که می‌خوری، دریاب و چون می‌خوابی، عمیق به خواب برو. با تمام توان خود بکوش تا آنجا که ممکن است زنده باشی و زندگی کنی، چون می‌خندی از عمق جان قهقهه بزن و چون خشمگینی، خشم خود را به نهایت ابراز کن. مرگ بر در است.

#ارنست_همینگوی


@asheghanehaye_fatima
▪️

#ارنست_همینگوی از سرطان، مالاریا، ‌ التهاب کبدی، دیابت، شکستن ستون فقرات و جمجمه، دو‌سانحه‌ی هوایی و خونریزی کبد و کلیه جان سالم به در برد ولی در نهایت خودکشی کرد! آدم‌ها را این چیزها نمی‌کشه، بی دفاع شدن در مقابل رنج، غم و بیماری می‌کشه. آدما را تنها شدن در مقابل مصیبت می‌کشه .همینگوی در پیرمرد و دریا مینویسه ؛ آدم را برایِ شکست آفریده نشده. آدم ممکنه از بین بره اما شکست نمی‌خوره .

@asheghanehaye_fatima
بدترین چیزی که می‌تواند در جریانِ عشق ‌ورزی اتفاق بیفتد این است که انسان خودش را گم کند و فراموش کند که خودش نیز موجود گران ‌بهایی‌ست!

#ارنست_همینگوی

@asheghanehaye_fatima
این را بدان که همیشه عاشقت هستم. گاهی تو را فراموش می‌کنم چنان که تپش قلبم را فراموش می‌کنم. اما قلبم همواره می‌تپد.

از نامه‌‌های عاشقانه به مارلین
#ارنست_همینگوی



@asheghanehaye_fatima
.
بکوش که هر چه عمیق‌تر نفس بکشی، طعم راستین طعامی را که می‌خوری، دریاب و چون می‌خوابی، عمیق به خواب برو. با تمام توان خود بکوش تا آنجا که ممکن است زنده باشی و زندگی کنی، چون می‌خندی از عمق جان قهقهه بزن و چون خشمگینی، خشم خود را به نهایت ابراز کن. مرگ بر در است.

#ارنست_همینگوی


@asheghanehaye_fatima
این را بدان که همیشه عاشقت هستم. گاهی تو را فراموش می‌کنم چنان که تپش قلبم را فراموش می‌کنم. اما قلبم همواره می‌تپد.

از نامه‌‌های عاشقانه به مارلین 💌
👤#ارنست_همینگوی


@asheghanehaye_fatima
-زن داری؟
-نه، امیدوارم بگیرم
عصبانی گفت: خیلی خری، مرد که نباید زن بگیرد!
-چرا؟ سینیور ماجیوره
با عصبانیت گفت: مرد نباید زن بگیرد. نباید ازدواج کند، اگر قرار باشد همه چیز را از دست بدهد، نباید دستی دستی خودش را توی مخمصه بیندازد. مرد که نباید خودش را توی هچل بیندازد و دنبال چیزهایی باشد که آن‌ها را بعدا از دست می‌دهد.
-حالا چه الزامی دارد که از دست بدهد؟ 
سرگرد گفت: به هر حال از دست می‌دهد. از دست می‌دهد پسر با من بحث نکن!
شنل خود را پوشید و کلاهش را بر سر گذاشت. یک راست آمد به سراغ من و دست گذاشت روی شانه‌ام و گفت: شرمنده‌ام نباید گستاخی می‌کردم. زنم تازه مُرده! مرا ببخش.

#ارنست_همینگوی / مردان بدون زنان
ترجمه: اسدالله امرایی


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima

کتاب پیرمرد و دریا کتابی است برای یک عمر زندگی. پیرمرد و دریا نام رمان کوتاهی است از ارنست همینگوی، نویسنده سرشناس آمریکایی. این رمان در سال ۱۹۵۱ در کوبا نوشته شد و در ۱۹۵۲ به چاپ رسید. پیرمرد و دریا واپسین اثر مهم داستانی همینگوی بود که در دوره زندگی‌اش به چاپ رسید. این داستان، که یکی از مشهورترین آثار اوست، شرح تلاش‌های یک ماهیگیر پیر کوبایی است که در دل دریاهای دور برای به دام انداختن یک نیزه‌ماهی بسیار بزرگ با آن وارد مبارزهٔ مرگ و زندگی می‌گردد. نوشتن این کتاب یکی از دلایل عمده اهدای جایزه ادبی نوبل سال ۱۹۵۴ به ارنست همینگوی بوده‌است.


🎴 دانلود فایل صوتی کتاب
https://t.me/cafe_tanhaee_archive/292


#کتاب_صوتی
#پیرمرد_و_دریا
#ارنست_همینگوی


@asheghanehaye_fatima
Adamkosh ha
T.me/BookTop
کتاب صوتی

آدمکش ها یک داستان کوتاه و اکشن است که ذهن خواننده را درگیر خود می کند. در این داستان ابهام های زیادی وجود دارد؛ یک نمونه از آن این سوال است که چه کسی داستان را روایت میکند؟

📕 آدمکش ها
✍🏻 #ارنست_همینگوی
🎙 بهروز رضوی

@asheghanehaye_fatima
می‌دانم که شب مثلِ روز نیست؛
می‌دانم که همه چیز فرق می‌کند. موضوع‌های شب را نمی‌توان در روز بیان کرد، برای این‌که دیگر وجود ندارند، و شب ممکن است برای مردمانِ تنها، همین‌که تنهایی‌شان آغاز شد، وحشتناک باشد.

📘 کتاب وداع با اسلحه
👤 #ارنست_همینگوی


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



همه ما در وجودمان ترک هايى داريم، اين گونه است كه نور به درونمان می تابد.



#ارنست_همینگوی
..

دختری به کافه آمد ...
و تنها، پشت میزی نزدیک پنجره نشست...
بسیار زیبا بود ...
و چهره‌ای داشت به تازگی سکهٔ تازه ضرب شده
البته هرگز سکه‌ای با نسوج صاف ...
و پوست باران خورده ضرب نشده است.
مو‌هایش، به سیاهی پر زاغ،
صاف و اریب روی گونه‌هایش ریخته بود...
نگاهش کردم و آرزو کردم ...
که او را هم در داستان ...
یا هر جای دیگری جا بدهم...
هر بار که با مدادتراش ..
مدادم را تیز می‌کردم ...
و تراشه‌ها پیچ و تاب خوران ...
توی نعلبکیِ زیر مشروبم می‌ریختند ...
به آن دختر چشم می‌دوختم...
دیدمت‌ ای زیبا‌رو...
و دیگر از آنِ منی...
حال چشم به راه هرکه خواهی گو باش...
و چه باک که من هرگز دیگر نبینمت؟
تو از‌آنِ منی ...
و سرتاسر پاریس از‌آنِ من است...
و من از‌آنِ این دفتر و قلمم.

#ارنست_همینگوی


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima

▪️

هرکس در دنیا باید یکی را داشته
باشد که حرف‌های خود را با او بزند
آزادانه و بدون رودربایسی و خجالت !
به راستی انسان از تنهایی دق می‌کند !

#ارنست_همینگوی
@asheghanehaye_fatima



 
- زن داری؟
- نه، امیدوارم بگیرم
عصبانی گفت: خیلی خری. مرد که نباید زن بگیرد.
- چرا؟ سینیور ماجیوره
با عصبانیت گفت: مرد نباید زن بگیرد. نباید ازدواج کند، اگر قرار باشد همه چیز را از دست بدهد نباید دستی دستی خودش را توی مخمصه بیندازد. مرد که نباید خودش را توی هچل بیندازد و دنبال چیزهایی باشد که آن ها را بعدا از دست می‌دهد .
- حالا چه الزامی دارد که از دست بدهد؟
سرگرد گفت: به هر حال از دست می‌دهد. از دست می‌دهد پسر با من بحث نکن .
شنل خود را پوشید و کلاهش را بر سر گذاشت. یک راست آمد به سراغ من و دست گذاشت روی شانه‌ام و گفت: شرمنده‌ام نباید گستاخی می‌کردم. زنم تازه مُرده. مرا ببخش!

#ارنست_همینگوی
کتاب #مردان_بدون_زنان
@asheghanehaye_fatima




گاز اتاق نشیمن را خاموش و دمپایی هایم را با پا به گوشه ای پرتاب کردم و خودم را روی تخت انداختم.
این بِرت بود که همیشه می توانست گریه ی من را در بیاورد. سپس به راه رفتن او در خیابان و سوار ماشین شدنش در چند لحظه پیش فکر کردم.
این فکر حالم را بهم زد.

خیلی راحت است که آدم موقع روز به همه چیز بی اعتنا باشد،
اما شب همه چیز فرق می کند...

خورشید همچنان میدمد
#ارنست_همینگوی
Ещё