#ارسالی 🔰🔰حکومتی که ملتش را به گروگان گرفته و همچنان دور خود میچرخد!
✍️رضا علیجانی
شانزده سال پیش زلزله بم فاجعه ای طبیعی برای مردمان جنوب شرقی ایران بوجود آورد. پس از وقوع زلزله، ریچارد آرمیتاژ، معاون وزیر امورخارجه آمریکا گوشی تلفن را برداشت و با محمد جواد ظریف، سفیر ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک تماس گرفت.
وی ضمن ابراز همدردی دولت و ملت آمریکا به مصیبتزدگان زلزله، آمادگی کشورش را برای ارائه کمکهای انسان دوستانه اعلام نمود. مذاکرات آرمیتاژ و ظریف نخستین تماس مستقیم بین مقامات تهران و واشنگتن از زمان قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور بود.
با فاصله ای اندک پیشنهاد کمک انسان دوستانه دولت جرج بوش در آمریکا (که ایران را محور شرارت نامیده بود) مورد پذیرش ایران قرار گرفت.
هشت فروند هواپیمای نظامی آمریکایی در بم نشست و کمکهایش را مستقیم به مردم منطقه رساند. آنها یک بیمارستان صحرایی را هم برای کمک به زلزله زدگان دایر و فعال کردند. آمریکایی ها همزمان به ایران پیشنهاد گفتگو و ارتباط گیری سیاسی نیز دادند که از سوی ایران (حکومتی با ولایت فقیهی آقای خامنه ای و دولت اصلاحات بهریاست محمد خاتمی) رد شد.
اینک شانزده سال پس از آن واقعه با
وضعیتی تقریبا مشابه روبرو شده ایم. فاجعه ای انسانی نه تنها بخشی از کشور بلکه کل مردم ایران و جهان را تهدید کرده است. روابط دو کشور خصمانه تر از پیش است.
اما پیشنهاد کمک مشابهی از سوی دولت آمریکا مطرح شده ولی ولی فقیه حاکم بر ایران آن را به شدت رد می کند و پای اجنه و جنگ بیولوژیک و ساختن ویروس برای ایران و ارسال داروهایی برای تثبیت و شیوع این بیماری و یا اعزام پزشک برای رصد چگونگی پیشبرد جنگ بیولوژیک را پیش کشیده است.
تحریم های اعمال شده توسط طرف آمریکایی بسیار شدیدتر از دوره مشابه است و خصومت دو حکومت در اوج قرار دارد. اما امر مشابه در این دو مقطع زمانی پیشنهاد کمک از سوی دولت آمریکا به ایران است.
در زیر به مرور یک مقاله* در این باره که به مستندسازی بخشی از وقایع آن دوران پرداخته می پردازیم. این مرور نیاز به هیچ شرح اضافه ای ندارد. فقط میتوان نام ها را جابهجا کرد.
نتیجه این مرور جز این نیست که حاکمان ایران و آمریکا روابطشان خصمانه تر شده است. حاکم مطلقه ایران دچار استبداد رای، لجبازی و شاید بتوان گفت زوال عقل بیشتری شده و منافع ملت ایران را بیشتر از هر وقت دیگری گروگان لجبازی های خود کرده که بر یک نگرش عقب مانده و توطئه محور بر جهان استوار شده است.
اکثر نیروهای سیاسی یا سرجای قبلی خود ایستاده اند و یا با تجربه ای فزونتر به سمت عقلانیت بیشتر حرکت کرده اند. عقلانیتی که به نفع ملت ایران است.
حکومت آمریکا که اینک خود گرفتار شخص نامتعارفی است نیز همچنان در مسیر گذشته خود در رابطه با حکومت ایران سیر می کند.
در این میان تنها این ملت ایران هستند که باید هزینه این جدال شوم و استبداد رای، خشک مغزی و لجبازی بیش از پیش حاکم مطلقه خود را بپردازند.
بدون هیچ شرح اضافه ای چکیده ای از این مقاله را در زیر می آوریم. من و شما می توانیم نامها و زمانها را جا به جا کنیم و تغییر بدهیم، مواضع را مقایسه کنیم و در هر مورد به نتیجه گیری بپردازیم. با کمال تاسف نتیجه اما همان دو سه سطری است که در پاراگراف قبل آمد.(این چکیده را در متن مقاله بخوانید....)
جمعبندی:
ملت ما دچار حکومتی شده که دور خود میچرخد و ملت ایران را روز بروز فقیرتر از گذشته می سازد. اینک اما جان و حیات آنها را نیز در این دور باطل بیش از پیش به خطر انداخته است.
جهان پیرامون نیز با روابط ناعادلانه حاکم بر آن به روال سابق خویش طی طریق میکند.
آیا بعد از بحران و فاجعه کووید نوزده ایران و جهان ما همچون گذشته خواهد بود؟ این موضوعی است که در باره آن باید بحث مستقلی کرد.
ب ـــــــــــــ ی
جهت
#عضویت لطفانام کانال را لمس کنید
🆔arteshetehadiranian