#هنر▫️نقاشی های من نمایش تصاویری هستند که هیچ چیز را پنهان نمیکنند، تداعی کنندهٔ رموز و اسراراند و زمانی که مخاطب با آنها مواجه می شود از خود یک سوال ساده میپرسد: این چه معنی می دهد؟ نقاشی های من هیچ معنای خاصی نمی دهند چرا که اسرار نیز معنای خاصی ندارند. آن ها ندانستنی هستند!
#رنه_ماگریت▪️سورئالیسم یا فرا واقعگرایى جنبشى در هنر و ادبیات است که طى دهههاى ۱۹۳۰ – ۱۹۲۰ در فرانسه شکل گرفت. بناى این مکتب ادبى و هنرى بر اصالت خیال، رویا و تداعى آزاد و تصورات ضمیر ناخودآگاه است. واقعیت برتر نزد هنرمندان سوررئالیست نه تصاویر و ترکیبات عالم واقعى و مادى بلکه توهمات، تداعى ترکیبات و تصورات نامتجانس و غیر معقول ناخودآگاه است. این جنبش بر خلاف
#دادائیسم که نگرشى
#نهیلیستى دارد داراى نگرشى مثبت است، اگر چه هر دو جنبش ضد عقلانى هستند.
به گفته «آندره برتون» نظریه پرداز جنبش سوررئالیسم، هدف از این جنبش رفع تناقض و مشکلات پیشین خیال و واقعیت به نفع یک «واقعیت برتر» یا «واقعیت ناب» است. هدف سوررئالیستها این است که نیروى تخیل خود را از نظارت و کنترل عقل و اراده، خارج و از هر قید و بند منطقى رها سازند تا از ثمره تداعىهاى ذهنى خیالى و مکاشفههاى توهمى خود در حالتهاى مختلف در خواب و بیدارى و خلسه، بتوانند مضامین و شکلهاى جدید و نوظهورى را براى آفرینش و خلق اثر هنرى خویش به دست آورند.به بیان دیگر سوررئالیسم در هنر مبنى است بر پویش و کند و کاو در سرتاسر قلمرو
#تجربه_انسانى و بسط و گسترش عرصه واقعیات منطقى از طریق نظم بخشیدن به واقعیت غریزى و رویایی.
گفته شده است که سوررئالیسم زبان حل تشنجات و آشفتگىهاى دنیاى معاصر است. نوعى دعوت به
#عصیان و
#فریاد_اعتراضى بر ناهماهنگى تمدن جدید و این خود حاصل شرایط پس از جنگ جهانى اول و ادامه جنبشهاى دادائیسم و فوتوریسم است.
جنبش سوررئالیسم طى دو جنگ جهانى به فراگیرترین و بحث برانگیزترین جنبش زیبایى شناسانه بدل شد و سرتاسر اروپا را فرا گرفت. سوررئالیسم با تاکید بر تخیلات نامتعارف و بیانى تغزلى رویکرد جدیدى را جایگزین فرمالیسم، کوبیسم و انواع مختلف هنر انتزاعى کرد.
هنرمندان سوررئالیست رویکردهاى متمایزى را در کارهایشان نشان دادهاند.
در این نوع از اسلوبهاى سنتى چون واقع نمایى براى نمایش دنیاى آشفته، وهمآمیز و رویایى استفاده مىشود،دور نماهاى خیالى که در آن چیزهاى غیرمتجانس در کنار هم قرار گرفتهاند. پارههاى تشریح شده موجودات که به صورت پدیدههاى غریب از نوبه ترکیب درآمدهاند، دستگاهها و ساختارهاى صنعتی، موجودات هیولاوار، صور آلی- انتزاعى و تصویرهایى آشفته از این قبیل در این نقاشىها به چشم مىخورند. «رنه ماگریت» نیز به عنوان یک هنرمند سوررئالیست از این دسته است. ماگریت اشیاى نامتجانس را در فضایى پرابهام و به طور غریبى کنار هم قرار مىدهد.
▪️رنه ماگریت معروف به
#فیلسوف_نقاش در روز بیست و یکم نوامبر سال ۱۸۹۸ در بلژیک به دنیا آمد. او چهارده ساله بود که مادرش خود را به رودخانهاى انداخت و خودکشى کرد. این واقعه سبب شد که خانوادهاش به شهر دیگرى براى زندگى نقل مکان کنند.
او نقاش فرا واقعگرا و هنرمند راوی رازهایی چند مجهولی و نویدبخش زبان بصری جدید در قرن بیستم بود. او در میان هنرمندان فراواقعگرا به «انسان نامرئی» شهرت داشت.
ماگریت اشیاء را به جهانی وارد میکند که در آن اشیاء برای خود، چشم دارند. ماگریت دقیقا می دانست که اشیاء عادی را کجا از بعد طبیعی شان خارج کند و طول و عرض و عمق آنها را از ابعاد معمولی خود به نوعی شگفتی غیرطبیعی بدل نماید.
در آثار ماگریت واقعیت و توهم در هم تنیده اند و
#انسان موجودی است معلق در فضایی گنگ و ابهام انگیز و آدم ها همواره در جستجوی هویت و اشیاء در جستجوی جوهره پنهان خویش در جهان معماگونه خود منجمد گشته اند!
«رنه مگریت» در سال ۱۹۲۶ تابلوى معروف و بحث برانگیز خود با نام
#این_یک_چپق_نیست را خلق کرد. تصویر یک چپق (پیپ) برروى بوم نقاشى که بوضوح زیر آن نوشته شده است «این یک چپق نیست» این تابلو در حقیقت نشان دهنده ایده و ذهنیت ماگریت است و سبک سوررئال مختص او را بیان مىکند.چرا که با نگاهى به این تابلو بایداز خود بپرسیم اینجا چه کسى سخن مىگوید؟
#میشل_فوکو فیلسوف فرانسوی در کتابى به همین نام نقدى درباره این تابلو نوشته است که در حقیقت «ماگریت» را شاید بالاتر از یک سورئالیست مىداند و نظریات اورا قابل بحث در مراتب بالاتر از آن میداند.
@art_philosophyyادامه
🔻