فلسفه و هنر

#سیزیف
Канал
Логотип телеграм канала فلسفه و هنر
@art_philosophyyПродвигать
1,95 тыс.
подписчиков
1,01 тыс.
фото
622
видео
26
ссылок
◽#هنر اگرچه نان نمیشود اما شراب زندگیست❤ ◽که میشود وسط وان دچار #فلسفه شد که زیر آب رفت واقعأ خفه شد ◻️نتیجه آمیزش #فلسفه و #هنر زیباییست هبوطِ زیبایی در دنائت دنیا شگرفترین تضاد عالم است که سبب عصیان است و عصیان گرچه پلید، مسبب تعالیست... «هنر اول»
فلسفه و هنر
▪️گفتگوی فوتبالی با #آلبر_کامو فیلسوف و روزنامه نگار الجزایری-فرانسوی در حال تماشای مسابقه باشگاه ریسینگ پاریس به میزبانی موناکو #زیرنویس_فارسی (فرهنگستان فوتبال) @art_philosophyy
▪️#آلبر_کامو فیلسوف فرانسوی گفته بود تنها راه زندگی، مبارزه خستگی‌ناپذیر با پوچی است. پس چرا خودش عاشق فوتبال، این بازی پوچ بود؟

۱۶ اکتبر ۱۹۵۷، آلبر کامو در قلب محله کارتیه لاتَن پاریس در رستورانی در حال صرف نهار بود. در وسط غذا مرد جوانی از دفتر ناشر وی در رستوران ظاهر شد و کامو را از آنچه در رادیو اعلام شده بود مطلع کرد: او برنده جایزه نوبل در ادبیات شده بود.

یک هفته بعد، با کامو در تلویزیون فرانسه مصاحبه‌ای انجام شد. با این‌حال کامو و مصاحبه‌کننده در یک استودیوی راحت ننشسته بودند، تا درباره قدرت کلمات نوشته شده بحث کنند. بلکه آنها میان ۳۵،۰۰۰ نفر جمعیت که در حال تماشای مسابقه باشگاه ریسینگ پاریس، که میزبان موناکو بود، نشسته بودند و در مورد اشتباه دروازه‌بان سؤال می‌شود. کامو از ما می‌خواهد که زیاد به دروازه‌بان سخت نگیریم.

 علاقه کامو به بازی #فوتبال کاملاً شناخته شده است. در ۱۹۵۹، کمتر از یکسال پیش از مرگش، کامو به یک خبرنگار دیگر گفته بود، زمین فوتبال در کنار تئاتر، یکی از دو «دانشگاه واقعی» او بوده است
مشکل اصلی که وی با آن کلنجار می‌رفت ساده بود، زندگی پوچ است. چرا؟ چون افکار ما با «سودای شادی و  منطقی» رشد یافته‌ است، اما اطراف ما توسط «سکوت غیرمنطقی جهان» پر شده است.
همانطور که بکت در نمایشنامه در انتظار گودو می‌نویسد، آدم‌ها «روی قبر به دنیا می‌آیند، نور برای لحظه‌ای سو سو می‌زند، و سپس شبی دیگر آغاز می‌شود.» این نابرابری اصلی، بین آمال و  آرزوهای ما و آنچه واقعیت دارد، چیزی است که زندگی را #بی_معنی می‌کند. 
کامو عاشق این بازی شده بود. مانند بسیاری از بازیکنان بزرگ، او عشقش را در فقر و تنگدستی کشف کرد. کامو در جنگ یتیم شده بود، در یکی از  زاغه های الجزیره توسط مادری تنها و بی‌سواد بزرگ شده بود. مادر بزرگ او دائماً برای بازی فوتبال او را تنبیه می‌کرد، چون کفش‌های مدرسه‌اش را خراب می‌کرد، که هزینه زیادی برای خانواده داشت.اما کامو منصرف نمی‌شد. اولین مرد- داستان زندگینامه شخصی که در زمان مرگش بر روی آن کار می‌کرد- درباره پسر جوانی است به نام ژاک. در دوران بچگی، فوتبال، «قلمرو پادشاهی» ژاک است، و  در دوران بزرگسالی او «شیفته» این ورزش است. ژاک خود کامو بود، که اولین تجربه‌های بازی فوتبال او در زمین‌های سفت و ناهموار الجزیره با «توپ ساخته شده از پارچه‌های کهنه» بود
کامو به عنوان یک بازیکن عالی شناخته می‌شد، هم درون دروازه و  هم در خط حمله. او برای تیم ریسینگ الجزیره به عنوان دروازه بان درون دروازه ایستاد
ولی کمتر از دو ماه زندگی کامو برای همیشه دستخوش تغییر شد. این نوجوان خون بالا می‌آورد، به بیماری سل کشنده دچار شده بود. (عده‌ای از افراد خانواده کامو متقاعد شده بودند که علت آن ایستادن در زمین فوتبال پس از مسابقه در هوای سرد بوده است). بیماری سل نقطه پایانی شد بر تمام امیدهای کامو برای بازی جدی فوتبال، همانطور که بعدها مانعی شد برای ثبت نام در جنگ برای فرانسه و نازی‌ها. ریه‌های او هر روز بدتر می‌شدند، و  او باید تا آخر عمر با این بیماری مبارزه می‌کرد.

ولی عشق کامو به فوتبال هرگز از بین نرفت، در دهه بیست زندگی، زمانی که هنوز در الجزیره بود، دوست داشت تا بازی تیم‌های محلی را تماشا کند
فوتبال جوانی کامو را نورانی ساخته است، و  او در تمام طول عمر خود به تماشای آن ادامه داد، و هر کجا که بدون تیم زندگی می‌کرد احساس ناراحتی می‌کرد
عشق به فوتبال در پس تمام رمان‌های او انباشته است. این نویسنده- این متفکر بزرگ که همه چیز را در #سیزیف تصور می‌کرد- که اعلام کرده بود تنها راه زندگی مبارزه دائمی و خستگی ناپذیر در برابر بی معنایی است- عاشق محض بازی بود. به اندازه شدت و تداوم هر چیز دیگری که دوست داشت، عاشق این بازی بود. چرا؟
این را در نظر بگیرید: چه چیزی بیهوده‌تر از آن که ۲۲ نفر دنبال یک توپ چرمی درون یک مستطیل از چمن برای ۹۰ دقیقه بدوند، و  باور داشته باشند که تعداد دفعاتی که توپ مذکور از خط‌های رنگ شده عبور کنند مهمترین موضوع عمیق و ژرف می‌باشد؟ با هر نوع تحلیل منطقی، فوتبال از پایه و اساس مضحک است. یک تعبیر و  تصور سراسیمه.

اما در تحلیلِ بیهوده و پوچ، اصولاً تلاش #انسان به هر نوعی مسخره است، و تمام معانی پائین‌تر از تصورات است. آنقدر از دور نگاه کنید تا تلاش شما بزرگترین تصویر کیهان شود، و لزوماً هیچ تفاوتی میان دویدن به دنبال #توپ_فوتبال و به دنبال #مسیر_زندگی نیست، یا اولین خانه، یا ریشه کن کردن تبعیض نژادی و...!
تمام هارت و پورت ما خودش از بین می‌رود و در طول زمان فراموش خواهد شد.


@art_philosophyy
🔻