«درد» اين نجاتبخشِ ناسازگار كه در جريان تحول نوعي نقش «هشدار» براي «بقاء» را براي ما بازي ميكند، گاه چنان شديد و طولاني و نفسبُر است كه خود مانعي براي ميل به زيستن ميشود. «اوتانازي» يا «مرگخواهي از درد» محصول همين نامراديِ اين علامت هشدار است. درمانهاي طبي زيادي براي «مهارِ درد» معرفي شده كه فراوان مورد استفاده مردم در سرتاسر جهان قرار ميگيرند. با اين حال، گاهي داروهاي مسكن هم به تنهايي از عهدۀ اين «تيرِ روانسوز» برنميآيند. گاه نيز كاربرد داروهاي مسكن براي بيمار يا جنين ميتواند نگرانكننده باشد. مطالعات روانشناسان ابعاد گستردهتري از حس درد را نشان ميدهند. در برابر يك محرك دردناك معين و با وجود شباهت گنجينۀ ژنتيكي، «ادراكِ درد» يكسان نيست. پيشينۀ زندگي، ميزان تمركز بر درد و خُلقِ بيمار نيز بر «ادراك درد» اثر دارد. اين يافتهها راههاي ميانبر و البته سالمي را براي مهار درد در اختيار درمانگران قرار دادند: «كاربرد مداخلات روانشناختي در مهارِ درد»! اين كتاب ميكوشد راههاي مهارِ درد بر مبناي يك درمان رفتاري نسل سوم به نام «درمان از راه پذيرش و تعهد» را به شيوهاي عملي و البته آسان آموزش دهد. مطالعۀ اين كتاب براي روانشناسان و مشاوران و متخصصين قلمروي «درد» بسيار سودمند است.