"در جهانی جنون زده هستیم"
دیوانگان و دست نشاندگان حکومت میکنند.
وسربازانی از احمق ها دارند
و بیشعوری و خود کور گری بردگان ادم پرست و بست نشینی کوچه علی چپ جماعت ساکت و منتظر والاترین افتخار است .
کافیست خوب نگاه کنید ؛
در راس حکومتهای این جهان جنون زده حتی یک انسان نخواهید دید
حتی یکنفر/.
شما دوستان صبور ، نوشته هایم را از همین جهان جنون زده میخوانید و در عرصه کوچک بی دروپیکر هزار دالان کشورم ؛ میانه صدها لاشخور حرفه ای که سرامد بقالی خون اند و پیروانی از حلقه بگوشان بی مغز دارند ، من فکر میکنم چه کاری برای ان وطن ویرانه میشود کرد؟!.
نگرانم ،بی اندازه نگرانم و بسیار آشفته
خسته ام ...
خسته و نگران ام ازینهمه اشفتگی در بازار مکاره سیاست و اینده وطن
من قرمساق های شرافت فروش زیادی در درب فاحشه خانه ها دیده ام که اگر به تعارف انها بر دعوت ورود و لجن مال شدن با ناموس های فروشی شان ، لبیک نگویید ، شما را با رکیک ترین الفاظ ناسزا میگویند تا به زعم خود بر پیروزی شان در جذب مشتری و تحقیر ذهنی شرافتمندان ، جشن پیروزی بگیرند …
سهم انها از تن فروشی فاحشگان وناموس هایشان، سکه ناچیزی ست که تمام فخر و موجودیت زندگی انان است انها به همه میگویند اگر شرف !! داری بیا و مثل ما باش یا مشتری ما باش!!…
تاریخ همه انها را میشناسد
و میدانم چرا می افتم یاد اخرین نامه عارف قزوینی به میرزا ابراهیم خان ناهید .
عارف قزوینی ، خیلی سالها پیش ؛ از فضاحت و رذالت رفتار جماعت تاجران کره از خون ملت ، چنان به ستوه امد که بیغوله نشین دره مرادبیک در همدان شد و تنها مونس اش سگی شد که انقدر به دردهای عارف گوش داد تا از شدت دق مرد…
سگ عارف قزوینی از شنیدن دردهای ملت ایران مرد … اما خیلی ها هنوز و هنوز قرنهاست که زنده اند و نمی میرند
عارف از ما فرار کرد تا دیگر ناسزاهای جماعتی که مغزشان در روده هایشان رشد کرده بود را نشنود.
چقدر تاریخ
ما بطرز فجیعی تکراری ست....
در آرزوی ایرانی آگاه، آزاد، آباد
✍یارشاه_بهروز Behrouz
#جاویدشاه_رمز_پیروزی #جاوید_خاندان_ایرانساز_پهلوی #جاوید_شهریارایران_رضاشاه_دوم_پهلوی #کانال_شخصی_یارشاه_دماوند_ایران