هرکی به من یه سریال کمدی یا سیتکام پیشنهاد بده که ندیده باشم، یک در دنیا صد در اخرت ایشالا عروسیش😭
( از بین معروفا فرندز و بیگ بنگ و جویی و یانگ شلدون و مالکوم و هایمیم و ناین ناین و کامیونیتی و ای تی و کرید و مدرن فمیلی و سلیکون ولی و کومینسکی و افیس و تد لسو و مام و نیو گرل و بروک گرل و ابت و بری و امیلی رو دیدم)
من به تجربه «ساختن» باور دارم. حس اجزای متفاوت در کنار هم تغییر میکنه و در نتیجه تاثیرشون متفاوته. نودل با چاپستیک همون طعمی که با چنگال میده رو نمیده. شیر کوچیک که از نی میخوریش با شیر بزرگی که میریزی تو لیوان یکی نیست. سوپ با قاشق سوپ خوری یه طعم دیگه میده. شیر کاکائو داغ با جوراب پشمی جلو تلوزیون، همون طعمی که شیر کاکائو داغ بدون جوراب روی میز ناهار خوری میده رو نمیده. ماست توی بشقاب یه طعمه، توی کاسه یه طعم دیگه. هر جزیی در یه تجربه عوض بشه، کل تجربه عوض میشه. هربار با تغییر هر جز، یه تجربه‌ی جدید میسازی. پس اون کافه‌ای که ابمیوه رو با چهارتا یخ میریزه تو فلان لیوان بهت میده فلانقدر تومن، پول تجربه‌ای که داره میسازه رو میگیره؛ نه آبمیوه‌ی توش. آدمی که تفاوت تجربه‌ها رو نفهمه، کم و بیش مُرده.
شماهم اینطوری هستید که وقتی قراره از خونه برید بیرون یا یکی بیاد خونتون، تا اون تایم هیچکاری نمیتونید انجام بدین؟ یعنی اول باید برم بیرون بیام خونه بعد به زندگیم برسم حتی اگه نصف شب باشه
