#قوامالسلطنه#ابوالفضلعباسیبانی - ۲۱ بهمن ۱۳۹۹
احمدقوام (۱۲۵۲-۱۳۳۴ تهران) فرزند ابراهیم معتمدالسلطنه و نوه محمد
قوامالدوله
#آشتیانی و برادر کوچک تر وثوقالدوله ملقب به
قوام
السلطنه، یکی از ۱۵ نخست وزیر برخاسته از
#اراکبزرگ ،سیاستمدار ایرانیِ پایان دوره قاجار و روزگار پهلوی بود که پنج بار نخستوزیر ایران شد (دو بار در پایان دوران قاجار و سه بار در زمان حکومت محمدرضا پهلوی).
دوره نخست:۱۴ خرداد ۱۳۰۰ – ۱ بهمن ۱۳۰۰
دوره دوم : ۳۱ خرداد ۱۳۰۱ – ۲۵ بهمن ۱۳۰۱
دوره سوم: ۱۳۲۱- ۱۳۲۱
دوره چهارم: ۱۳۲۴ - آذر ۱۳۲۶
دوره پنجم: ۲۵ تیر ۱۳۳۱ – ۳۰ تیر ۱۳۳۱
قوام
السلطنه همچنین لقبِ
#بدیعالزمان را در سال ۱۲۹۸ خ ، بهسبب سرودن قصیدهای در وصف بهار، توسط محمدحسین بشرویهای (بدیعالزمان فروزانفر) به وی پیشنهاد نمود.
در اینجا مطلبی از جناب
#مرتضیدرویش که مقایسه ای کرده بین سفر اخیر رئیس مجلس با سفر
قوام به روسيه که عیناً تقدیم میکنم با این توضیح که طی گفتگویی که هم اکنون با جناب درویش داشتم خاطره ای از یکی از بستگانش که در این سفر همراه
قوام بوده ذکر نمود بدین شرح که
قوام به هیئت همراهش توصیه کرده بود که دیرتر از زمان مقرر وارد سالن دیدار با استالین شوند و با اینکه سیگاری نبوده از همراهان جعبه سیگار میگیره و توصیه میکنه وقتی سیگاری بر لب نهاد کسی برایش فندک روشن نکند! که این دو ترفند سیاسی موجب میشه استالین هم جلوی پای
قوام بلند بشه و هم برایش فندک روشن کنه!
و اما ماجرای سفر به روسیه از قلم جناب درویش:
یکی از بزنگاههای تاریخ در دوره پس از جنگ جهانی دوم بود که طبق توافق انگلیس و روسیه ، قرار بود سربازان هر دو کشور متجاوز ایران را ترک کنند اما روسیه حاضر به ترک ایران نبود.
قوام به روسیه رفت و به شوروی وعده داد که قصد دادن امتیازهای نفتی شمال ایران به روسیه را دارد اما تاکید کرد با توجه به اینکه مجلس در زمان اشغال ایران نمی تواند تشکیل شود و چنین قانونی را تصویب کند، از روس ها خواست ایران را ترک کنند تا زمینه دادن این امضاها فراهم شود. هم چنین احمد
قوام پذیرفت که سه تن از سران حزب توده و نزديك به شوروى ایرج اسکندری، فریدون کشاورز و مرتضی یزدی را در کابینه خود وارد کند.
بازگشت
قوام از مسکو با پایان یافتن عمر مجلس چهاردهم همزمان بود و این دوران فترت به شکلی دست
قوام را برای اقدامات بعدی باز گذاشت.
لذا دو روش کاملا متضاد را در سیاست خارجی به کار گرفت: ابتدا با دستگیری سیاستمداران طرفدار انگلیس همچون سید ضیا طباطبایی، علی دشتی و جمال امامی موجبات خوشحالی روسها را فراهم آورد؛ اما در روش دیگر از حسین علاء، نماینده ایران در سازمان ملل خواست تا طرح شکایت ایران از روسها را تسلیم سازمان ملل نماید.»
در نهایت نیز همانگونه که مد نظر
قوام بود، این شکایت تاثیر خود را گذاشت و روسها را به امضای توافقنامه با ایران وادار کرد: «استالین به سادچیکف، سفیر ویژه خود در تهران پیغام داد که نارضایتی شوروى در خصوص طرح شکایت ایران در سازمان ملل را به
قوام ابلاغ نماید... بالاخره در بامداد ۱۵ فروردین ۱۳۲۵
قوام و سادچیکف بعد از ساعتها مذاکره در سفارت شوروی بر سر یک پیشنهاد سهمادهای به توافق رسیدند. بر مبنای این پیشنهاد نیروهای شوروی ظرف پنج تا شش هفته خاک ایران را ترک میکردند و دو کشور با تشکیل شرکت مختلطی که ۴۹ درصد سهام آن به ایران و ۵۱ درصد آن به شوروی تعلق میگرفت و ظرف هفت ماه آینده هم به تصویب مجلس پانزدهم میرسید بر سر نفت شمال به توافق میرسیدند. این پیشنهاد تاکید داشت که آذربایجان مسئله داخلی ایران است و باید با مشارکت دولت و مردم آذربایجان حل و فصل شود.»
سرانجام «رئیسالوزرا» پرده نخست سناريوى خود را با این جمله به پایان میبرد که «امضای توافقنامه، شروع بازی
قوام با احساسات جاهطلبانه روسها در منطقه خاورمیانه بود؛ بازیای که قرار بود نتیجه رفتار برد – برد ایران و شوروی باشد؛ اما آینده چیز دیگری را ثابت کرد.»
پس از تخلیه ایران توسط روسیه، مجلس تشکیل شد و با امتیاز دادن به روسیه مخالف کرد و
قوام به آهستگی روسیه را در این ماجرا شکست داد.
شوروى اواخر ارديبهشت ١٣٢٥ آذربايجان را ترك كرد.
#سربلندایرانوایرانی@arakology#آگاهی ، آغاز
#خردمندی است.
https://www.instagram.com/p/B41oFh_AILv/?igshid=58exuc42nnzi