میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی وزیر محمدشاه قاجار بود که به دستور وی به قتل رسید.
وی درنثرنویسی سبکی تازه داشت ومنشآت اومعروف است.
اوباتکیه برذوق وفضل خودمسائل عصرخود را با زبان واصطلاحات رایج دردورهی خود در بافتی ادبی به سبک گلستان سعدی ارائه کرد و نثر او بسیارشیرین وآمیخته به شعر و ضرب المثل های مردمی وعربی های لطیف است.
عباراتی کوتاه وجاندار داردکه بعضا موزون ومسجع است،مخصوصا استفاده ازمصطلحات مردمی به نثراو وجهه ای پویاو زنده داده است ودریک کلام قائم مقام سعدی عصرخوداست...
نقل است این(نامه)را که ناگفته پیداست نامه ای عاشقانه است به همسرش که در عتبات بوده نوشته است...
مهربان من دیشب که به خانه آمدم خانه را صحن گلزار وکلبه راطبله عطار دیدم کسی که مایهی ناز ومحرم راز بود گفت قاصد وقت ظهرکاغذی سربه مهر آورده که سربست به طاق ایوان است وگلدسته باغ رضوان...
باکمال شعف وشوق
مهرازسرنامه برگرفتم
گوئی که سر گلابدان است...
ندانستم نامه خط شماست،یا نافه مشک خطا،نگارخانه چین است یانگارخانه عنبرین...
دل میبرد آن خط نگارین...
گوئی خط روی دلستان است.
پرسشی ازحالم کرده بودی ازحال مبتلای فراق که جسمش اینجا وجان درعراق است،چه میپرسی تانه تصورکنی که بی توصبورم بخدا که بی آن جان ِعزیز شهر تبریز برای من تب خیز است بلکه ازملک آذربایجان آذرها به جان دارم.
ازجان وعمر بی آن جان بیزارم...
گفت معشوقی به عاشق کی فتی
توبه غربت دیده ای بس شهرها
پس کدامین شهرازآنها خوشتراست
گفت آن شهری که در وی دلبراست
بلی فرقت یاران وتفریق میان جسم وجان بازیچه نیست.درد دوری هست تاب صبوری نیست رنج حرمان موجوداست راه درمان مسدود...
یارب توبه فضل خویش باری
زین ورطه هولناک برهانم
همین بهترکه چاره این بلا از حضرت جل وعلاخواهم تابه فضل خدائی رسم جدائی ازمیان برافتد و بخت بیدار و روز دیدار بار دیگر روزی شود...
خط : استاد توانا
✍ #محمود_پورهادیhttps://telegram.me/joinchat/BhG_3zwc6l9GVEZnbZhGLw@ArakiBass