#شوقات🍖به بهانه گران شدن نرخ گوشت
تو قصاّبي سيّد بودوم كه يه پيرزني اومدو واساد يه سوكّه اي. بعدشوم يه جوون آزّادي اومد. جووونه به سيّد گفتا : ببخشيد ميشه 3 كيلو فيله گوساله بكشي ممنون.
سيّد همي طور كه داشتا فيلياعو درّس راسّي ميكرد و آشغالاشا سوا ميكرد به پيرزنه گفت هااا ننه چيشي ماخاي!؟
پيرزنه اومد جلو تو دسّش يه هزاري مچاله و پتّ وپاره بودا گفتاش: همه اينا گوشت بده...
سيّد گفت باااع ننه اي آشغال گوشت ميشه فقط، بدوم؟
پيرزن گفتا بده ننه خير بيني...
او جوونه كه داشت با گوشيش ور ميرفت يهّ مرتبه به پيرزنه گفت : مادر اينا رو واسه ي سگت مي خواي؟
پيرزنه گفت بلندتر مو گوشام نميشنوعه؟
پسره بلندتر گفت: "ميگم آشغال گوشت رو واسه ي سگت ميخواي؟ " من سگم خيلي با مزه فيله مي خوره...
سگ شما چي!؟
پيرزنه كلشا تكون داد ها ها! خو میخوره ديه ننه آدم گسنه سنگوم ميخوره...
جوونه گفت ببخشيد نژادش چيه؟
پيزنه با يه لبخند گفتا: بشش ميگن انسون دوپا سگ كجا بود ننه اصوله دين ميپرسي ازوم ؟ ماخام عوگوشت بلّوم بار بره خودوم !!!
جوونه كه پسر باغيرتي بودا سريع يه تيكه از او فيلياعو ورداشت هشت رو آشغال گوشتاي پيرزنه...
پيرزن گفتا: چتو ميكني رولم . مگه اينا برا سگت ناماخاي ببري؟ جوونه گفت : بله
پيرزنه گفت : ورشون دار بنوم وردار...
ما غذاي سگ نميخوريمون. بعدشوم فيله گوشتيا هشت كنار و آشغال گوشتا ورداشت و رفت...
✍ #مهدی_مجیدی@ArakiBass