#مقاله_اجتماعی #طفلی_به_نام_شادی ...
خرداد۱۳۷۵ مردم ایران پدیده ای را پایه گذاری نمودند که شاید بتوان بعنوان نقطه شکل گیری نوع جدیدی از پدیده های
اجتماعی از آن نام برد.
پدیده ای که از دید تفکرات رادیکال با نام شادی های ورزشی نامتعارف و از جایگاه جامعه شناسی یکی از شاخصهای
اجتماعی بسیار مهم است.
شادی وشاد بودن لازمه زندگی و سلامت
اجتماعی یک جامعه می باشد و رویدادهای غرور آفرین ملی از ورزش گرفته تا سیاست همواره سهمی در این میانه داشته و دارند.
نکته اساسی در این نشاط کاذب
اجتماعی، رفتارهای نامتعارف پررنگ شده است، که در این ایام بسیار ساده و بی ریا ظهور می یابد و ممکن است چالشهای زیادی را برای مردم و مسئولین ببار آورد.
پس از بازی های غرور آفرین والیبالیست ها و به دنبال آن برگزاری انتخابات ۹۶با رنگ و بوی منشعب شده از آن ایام، صعود تیم ملی به جام جهانی تکمیل کننده فضای ملتهب جامعه شد و برخورد آن با تجمعات اعتراضی دیماه۹۶ و رفتار نابخردانه با زیرساختهای شهری و شهروندان، با اشکال جدیدتری پوست اندازی کرد و کم کم به سمت وندالیسم نوین شهری گام برداشت و از شکوه شادی ها کاست و با ورود انشعابات اعتراضی، نشانه هایی از افزایش سطح
#اضطراب_اجتماعی و پایین آمدن آستانه تحمل جامعه را نمایان ساخت.
این هیجانات بحدی غیر طبیعی و خارج از عرف بود که همه صاحب نظران را از تحلیل درست آن وا داشته است.
اما اکنون پس از کسب نتایج خوب تیم ملی و پس از پایان تب و تاب جام جهانی می توان این پدیده ها را از دیدگاه های مختلف
اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی پایش نمود و به برخی رفتار به دور از خرد، خرده گرفت و سعی در ایجاد فضایی برای تخلیه این هیجانات و ترویج فرهنگ بایسته و شایسته شهری و شهروندی گام برداشت.
شاید از دید یک کنشگر
اجتماعی این رفتارها ناشی از مباحث مختلف همچون انباشت هیجانات، اختلافهای سطوح
اجتماعی، سردرگمی ، بی هویتی، نبود انضباط
اجتماعی و از همه مهمتر نبود آموزش مهارتهای فردی در رویارویی با احساسات و خیلی موضوعات دیگر باشد، اما بیشترین چیزی که در این شادی های نامتعارف در منظر هر اندیشمندی است ، حضور همه طبقات
اجتماعی و فراگیر بودن این مبحث است.
از نگاه اقتصادی می توان تحلیلی متفاوت تری برای این موضوع متصور شد:
جامعه ای که دچار فقر شادی است و سطح انباشت
#اضطراب_اجتماعی چون غم، سرخوردگی، استرس، خشم و ... آورده بالایی در شاخصهای سلامت روانی دارد، ذاتا جامعه نیاز به برقراری تعادل است تا عرضه و تقاضا به طور طبیعی آنرا به تعادل برساند.
تقاضای شدید و عدم توجه به آن، «آستانه تحریک
اجتماعی» برای وقوع پدیدههایی مثل
#شادی_خیابانی_فراگیر را به میزان زیادی به سمت محل برخورد هنجارها و ناهنجاری ها سوق داده و بازار داد و ستد کاذبی همچون حباب های ارزی را به جامعه تحمیل می کند .
به عبارت دیگر این جامعه، با کمترین بهانه ای تلاش می کند به بخشی از نیاز خود به شادی پاسخ دهد و
#اضطراب_اجتماعی انباشته را تعدیل کند.
بی مدیریتی در کنترل هیجانات
اجتماعی بصورت خودخواسته از یک سو و برخوردهای سلیقه ای مدیران و متولیان فرهنگی و امنیتی از سوی دیگر، دستاویزی برای شهروندان ملتهب می سازند تا آنرا به کارزاری تمام عیار با ارزشها و محلی برای قدرت نمایی و انتقام جویی تبدیل نمایند و علاوه بر سلب آسایش دیگر شهروندان، محلی برای بروز رفتارهای خارج از عرف تبدیل نمایند.
سه ویژگی خودجوش بودن، تظاهر
اجتماعی داشتن و فراگیر بودن وجه مشترک این دو رخداد است که با اندک تحریکی به یک چالش امنیتی می توانند تبدیل شوند.
این بدان معناست، جامعهای که نیازِ شادیاش با روشهای متنوع پاسخ داده نشده است و سطح انباشت
#اضطراب_اجتماعی اش در حد بالایی قراردارد، اساسا میزان آستانه تحملش کاهش یافته و هر لحظه احتمال تبدیل شدن به یک بمب
اجتماعی را دارد.
شاید بتوان برخی از این معضلات را در ریشه های فرهنگی و تربیتی جامعه دید، ولی آنچه امروزه بیشتر از پیش این رفتار را تحت شعاع خود قرار داده است، نبود عدالت
اجتماعی و ثبات اقتصادی است که شتاب بیشتری به شکل گیری این نوع روشهای تخلیه
اجتماعی داده است.
نکته بسیار مهم اینجاست، که جامعه ای با سطح
اضطراب اجتماعی، همانقدر که با یک بهانه نه چندان قوی مثبت، مستعد شادی خیابانی است، با یک بهانه نه چندان قوی منفی هم مستعد شورش خیابانی است.
بجاست مدیران و تصمیم سازان فرهنگی،
اجتماعی، امنیتی و حکومتی دست به دست هم داده و برای سلامت
اجتماعی و سیاسی کشور، تحولات برجسته ای را در حوزه تخلیه هیجانات به کار گیرند و از برخورد قهری با مسائلی
اجتماعی پرهیز نمایند.
📝 #فرزین_وفائی_نژاد #شهر_من_درد_من@farzinvafaeinezhad@ArakiBass