#معنای_مجد#سید_علی_قاضیو بمجدک الذی کلمت به عبدک و رسولک موسی بن عمران(ع).
المجد؛ یعنی عظمت و جلالت و شرف، که از نظر مفهوم همانند شرف است.
اگر گفته شود چه جهتی در آوردن "مجد" در کلام به جای دیگر اوصاف جمیله بوده، گوییم :
جهت آن، اشاره به شرافت کلام و توجه دادن به آن است، همانند فرموده خداوند سبحان:
"ق و القرآن المجید"(ق: 1)
و
"بل هو قرآن مجید فی لوح محفوظ"، (بروج: 21 و 22)
و نیز
"ص و القرآن ذی الذکر" ،(ص: 1)
تبیین این مطلب نیاز به مقدمه ای دارد:
بدان که شرافت
#انسان بر همه حیوانات به دلیل علم اوست،
به همین دلیل معلم
#ملائکه گردید و استحقاق سجود پیدا کرد.
از طرفی شرف
#علم به شرف معلوم آن است،
لذا علم الهی اشرف علوم است
چون معلوم آن، اشرف معلومات است که منظورمان از آن به طور خاص علم
#توحید_ذات است و مرتبه پایین تر از آن در شرف، علم
#اسماء و صفات است که علمی شریف است.
و در آن علمی هم که در مورد تناسب اسمای الهی با افعال آنها وجود دارد مثل شافی برای مریض، و اطعام کننده برای گرسنه، و شنوا برای ندا کننده و مانند آنها ،مجد و مجید را با تکلم و تکلیم، تنها به جهت اشاره به جلال و عزت کلام، تناسب بخشید تا ذهن ضعیف و عقل قاصر دچار تخیل تناسب، بین گوینده کلام و مخاطب کلام نگردد.
آیا ندیده ای که پادشاهان از تکلم با رعایای خود ابا دارند؟
پس چه می پنداری در مورد پادشاه پادشاهان که آسمانها و زمین به عبودیت او اذعان نموده اند.
این نکته سبب تخصیص مجد به کلام است.
و اگر در امثال آن از قبیل
#عظمت و عزت و قدرت و قوت و مانند آن تامل نمایی مناسب تر از
#مجد نمی یابی،
زیرا امری معنوی است که افاده جلال و جمال می کند.
پس تدبر کن!
آیت الله
سید علی قاضی طباطبایی(ره)
کتاب شرح دعای سمات،ص 53 و 54
@apmkadeh