#حماسه_امام_سجادوقتي وارد شهر شام شدند پيرمردي غافل و فريب خورده، به
امام سجاد علیه السلام نزديك شد و به آن حضرت گفت:
خدا را شكر كه شما را هلاك كرد و امير را بر شما مسلّط نمود.
امام از روي عطوفت و مهرباني بر جهل و غفلت او اشك اندوه و حسرت ريخت و آن گاه به ارشاد و راهنمايي او پرداخت و خود را به او معرفي كرد.
پيرمرد وقتي به اشتباه خود پي برد به دست و پاي آن حضرت افتاد و با بوسيدن پاهاي مباركش اظهار ندامت و توبه كرد و از دشمنانشان تبرّي جست.
البته اين اظهار تولّي و تبرّي به كشته شدن وي به دستور يزيد منجر شد.
با اين حال وقتي كه
امام سجاد عليه السلام در آن ديار وحشت زا يعني در دهان گرگ و زير چنگال خونريز او شروع به سخن گفتن كرد،
چنان حرف زد كه گويا پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در مدينه حرف می زند،
يا علي بن ابي طالب عليه السلام در مركز خلافت خويش سخن مي گويد،
يا حسين بن علي عليهماالسلام در مدينه بر سر مروان فرياد مي كشد.
هيچ چيز او را نترساند.
#آیت_الله_جوادی_آملی @esrapr@apmkadeh