آندره برتون و لویی آراگون وقتی که هنوز هر دو دانشجوی پزشکی و همکلاس بودند با یکی دو نفر دیگر از دوستانشان مکتب و جنبشِ سوررئالیسم را به وجود آوردند. این تقریباً در اوایلِ دهۀ ١٩٢٠ بود. اما، تقریباً ده سال بعد، برتون و آراگون میانهشان بههم خورد. آن وقت آراگون از جنبشِ سوررئالیسم جدا شد و به حزب كمونیست پیوست. این بود که سوررئالیستها از آراگون بدشان میآمد. حتی با لقبِ یهودا ازش یاد میكردند. اما آراگون بعد از مرگ آندره برتون با احترام و نوستالژی خاصی از دوران دوستی و همکاریشان یاد کرد. یک موردش در سوگنامهی لطیفی بود که یک هفته پس از مرگ آندره برتون در هفتهنامهی اومانیته نوشت. دیگری هم در نامهای که ده سال پس از مرگ آندره برتون به او نوشت! آن سال آراگون تئاتری از روبرت ویلسون را دیده بود، و این باعث شد که دوران طلایی سوررئالیسم، پاریس آن سالها و دوستش آندره برتون در یادش زنده شوند. آن وقت یک نامهی خیالی به آندره نوشت، که آن هم بسیار لطیف است.
آندره برتون در ٢٨ سپتامبر درگذشته بود، لویی آراگون در ٢۴ دسامبر ١٩٨٢ درگذشت.
عباس پژمان
۷ مهر ۱۴۰۳
@apjmn