مرگ در زمین و هوا جاری است. نفسها تنگ است و آتش از همه جا زبانه میکشد. دیگر این شهر را نمیشناسم. کسانی هستند که فکر میکنند خطوط دقیقی دارند و کسانی دیگر که در نفسها و بادها، در خاکها و فریادها، چون باران روانند.
مرگ، سکوتی ژرف و پرمعنا بود. و زندگی که پر میکشید و گلهایی که می شکفتند. و آسمانی که مثل همیشه آبی بود. و نورهای خوشرنگ آفتاب و زمینهای سر سبز با گلهای سرخ. و سیاهی مرگ از هر سو، در سبز- آبی زندگی غرق میشد و گام به گام میمُرد.
یادداشت زیر به تقاضای خبرنگار خبرگزاری مهر، برای ایشان ارسال شد و امروز 17 آبان 1400با یک عنوان انحرافی، بدون هماهنگی با نگارنده یعنی با عنوان قلابی «وضعیت آنقدرها هم بد نیست، فقط سوءمدیریت داریم» منتشر شد. اعتراض نگارنده بلافاصله به خبرنگار مزبور ارسال شد و به همین جهت مطلب در اختیار خبرگذاری دیگری ؛ عصر ایران، گذاشته و منتشر . تیتر استفاده شده، بدون هماهنگی با نگارنده و باعث انحراف در مباحث مطرح شده که صرفا خود خلاصه و محدود بوده انتخاب شده و این نشاندهنده عدم رعایت اخلاق روزنامه نگاری . مرگ اخلاق رسانهای است.
بخشی از گفتگوی منتشر نشده #خسرو_سینایی با #ناصر_فکوهی / پاسخ به #پرسشنامه_پروست / درباره #هنر، #زندگی، #تاریخ و #مرگ ... از او پرسیدم چگونه دوست دارد بمیرد؟ گفت: شبی بر قایقی سوار شوم به میان دریایی بزرگ بروم، قرصهایی بخورم و به خوابی عمیق فرو روم، اما پیش از آن قایق را به آتش بکشم و همین...