📜 متن صحبتهای مطرحشده در
#تجمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی در
#روز_دانشجو:
اکنون، در میانهی این خونبار ناهنجار در کجا ایستادهایم؟ نسبت ما با حقیقت چیست؟ اگر در وضعیتی هستیم که هیچ پروژهی سیاسی مترقیای نمییابیم؛ اگر در وضعیتی هستیم که جان مردم به لبشان رسیده و پاسخ هر اعتراضی چماق و گلوله است؛ اگر میبینیم که با وقاحت میخواهند این جنایت و کشتهشدن انسانهای بیگناه را با پرداخت دیه بشویند؛ وظیفهی ما در این میانه چیست؟
ما که بار دیگر در میانهی دوگانهی تاریخی و ارتجاعی خاورمیانه، یعنی استبداد داخلی و استکبار خارجی قرار گرفتهایم، نسبتمان با شهدای روز دانشجو چیست؟ شهدایی که پس از کودتای ننگین ۳۲، پای حقیقت ایستادند، حتی اگر هزینهی پافشاری بر حقیقت، جانشان بود!
آری! حقیقت را همه میدانند، اما چه کسی آن را بر زبان میآورد؟
در شرایطی که همکلاسیهایمان به جای کلاس درس، در دادگاهها و بازداشتگاهها و بازپرسیها و کمیتههای انضباطی در رفتوآمد هستند؛ در شرایطی که صدها کشته و هزاران بازداشتی از اعتراضات ماه گذشته بر جای مانده است؛ در شرایطی که وابستگان نظم منحط جهانی از درد این مردم برای خود کیسه دوختهاند؛ اگر
دانشجویان حقیقت را بر زبان نیاورند چه کسی این صدا را بلند خواهد کرد؟
بدون لکنت باید بگوییم که ترکیب نظم استبدادی با سیاستهای اقتصادی کاسبکارانهی دولتهای مختلف در دهههای گذشته به فاجعهی وضعیت کنونی منجر شده است. اگر کودتای سال ۸۸ به صورت عریان جمهوریت را هدف گرفت، اعتراضات سالهای گذشته ثابت کردهاند که در تمامی این سالها به صورت تدریجی و خزنده، عدالت اجتماعی نیز به محاق رفته است.
و پاسخ حکومت به واکنشهای مسالمتآمیز مردم به این فجایع چه بوده است؟ آیا چیزی به جز بگیروببند و سرکوب نصیب معترضان شده است؟
باید بگوییم که اگر حکومت آنقدر از مردم فاصله گرفته که نه درد آنها را میفهمد و نه تحمل شنیدن صدای آنها را دارد؛ اگر آنقدر سویههای مردمی آن زایل شده که مستضعفین را هم دیگر تکیهگاه خودش نمیداند؛ پاسخ نیروهای بهاصطلاح بدیل نیز دست کمی از ادامهی فاجعه ندارد!
آیا اپوزیسیونی که میخواهد با ابزار جنگ و تحریم و به بهای زندگی روزمرهی مردم قدرت را به دست بیاورد میتواند بدیلی واقعی عرضه کند؟ نسبت این اپوزیسیون با کودتای سال ۳۲، با کشتار میدان ژاله، با سرکوبگری خونین ساواک چیست؟ آیا آنها به لحاظ اقتصادی دنبالهی همان نظم منحطی نیستند که امروز مردم فرانسه و شیلی را به خیابانها کشانده است؟
آن بهاصطلاح اصلاحطلبانی هم که هنوز که خون مردم خشک نشده، به دنبال فضاسازی برای انتخابات آینده هستند، آن هم در حالی که صراحتا بر ادامهی سیاستهایی اصرار دارند که معیشت روزمرهی مردم را هدف گرفته است؛ آن هم در شرایطی که از محکوم کردن سرکوب معترضین نیز ابا دارند؛ عملا ثابت کردهاند که بخشی از وضعیت موجودند و نه راه حل آن.
آری! ما در میانهی چنین وضعیتی قرار گرفتهایم که گویی روزنهی امیدی نیست. اما پافشاری بر حقیقت راهها را نیز میگشاید. در میانهی تباهی وضع موجود، ما مردم، و ما
دانشجویان بعنوان بخشی از این مردم، تنها میتوانیم بر خودمان تکیه کنیم. راه ما سیاستی مردمی و مقاومتی متحد در برابر وضعیت موجود است.
درد ما مشترک است:
دانشجویان، معلمان، کارگران و زنان با به صحنه آمدنشان در سالهای گذشته نشان دادهاند که هنوز هم مسئله دموکراسی است؛ اما آن نوع از دموکراسی که نسبت به زندگی مردم و عدالت اجتماعی بیطرف نباشد.
تقدیر ما ادامهی این وضعیت نیست. تقدیر ما تکرار میدان ژاله نیست.
روز دانشجو است؛ درد مشترک را فریاد کنیم.
#دانشجویان_متحد 🍀🆔 @anjmotahed