در این ویدئوی کوتاه داریو آزلینی مبارز سیاسی، نویسنده، مستندساز و جامعهشناس ایتالیایی-آلمانی از شریفه محمدی و برای شریفه محمدی سخن میگوید. کارگر مبارزی که اکنون در زندان لاکان رشت توسط قضاییهی جلادان به اعدام محکوم شده است. داریو آزلینی، بیش از دو دهه است که زندگی خودش را وقف سازماندهیهای کارگری و حمایت از سازماندهیهای کارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی رادیکال در اروپا، آمریکای لاتین و ایالات متحده کرده است. او بهطور خاص بیش از یک دهه است که به شکل متمرکز در مورد تجربههای کنترل کارگری و کارخانهها و مراکز کار خودگردان پژوهش میکند، در ارتباط با بسیاری از آنها قرار دارد و به شکل عملی برای تقویت و گسترش آنها مبارزه میکند. او همچنین چندین مستند در مورد تجربههای کنترل کارگری و خودگردانی کارخانهها در نیکاراگوئه، ایتالیا، مکزیک و ونزوئلا ساخته است. ما در ایران آزلینی را علاوه بر ترجمهی برخی مقالات پراکنده به ویژه به عنوان یکی از سرویراستاران کتابی میشناسیم که رفقای سایت نقد بخش اعظم آن را تحت عنوان «شورا: شکلِ سیاسیِ سرانجام مکشوف؟» ترجمه و منتشر کردهاند. ۲۳ تیر ۱۴۰۳
جورچین یکم. ثروت هنگفت آریامهر این گزارش در تاریخ ۲۰ دی ۱۳۵۷، هنگامی که هنوز محمدرضا پهلوی ایران را ترک نکرده بود، در روزنامهی نیویورکتایمز منتشر شده است. در سالهای بعد از سرکوب انقلاب ۵۷ و استیلای جمهوری اسلامی، بسیاری از هواداران نظام سلطنتی، اطرافیان خاندان پهلوی و بعضن انقلابیون پشیمان از کردهی خود، به این تصور عمومی دامن زدند که روایتها در مورد دارایی خاندان پهلوی و فساد گستردهی اقتصادی در میان ایشان، مقامات دولتی و نزدیکان دربار شایعاتی بیش نبودهاند. بازماندگان خاندان پهلوی، از جمله فرح دیبا و رضا پهلوی، نیز در گفتوگوهای گوناگون و اظهارات مختلف تلاش کردهاند میزان این داراییها و به ویژه آن بخشی از این داراییها که پیش از سقوط سلطنت پهلوی از ایران خارج شده است را بسیار کمتر از میزان واقعی جلوه دهند. دارایی عظیمی که در طی این سالها با سرمایهگذاریهای مختلف و نیز افزوده شدن کمکهای مالی دولتهای دیگر، از جمله دولت آمریکا و عربستان سعودی، به میزان آن افزوده شده است و کسی اطلاع دقیقی از آن ندارد. ترجمهی گزارش منتشرشده در نیویورکتایمز اولین سند از در این مورد است که در «منجنیق» و در چارچوب بخش جورچین از پروژهی آرشیوهای قدغن منتشر میشود. اسناد دیگری نیز در این مورد وجود دارد که به مرور منتشر خواهد شد. #منجنیق#جورچین
فلاخن شمارهی صد و بیست و هشتم. اعتصاب یک هنر است؛ تجربههای کارگری در صد و بیست و هشتمین فلاخن گفتوگویی را خواهید خواند با سیروس کفایی، کارگر مبارز شرکت «آلبرت هاین» در هلند که بزرگترین فروشگاه زنجیرهای این کشور است. او که یکی از رهبران مبارزات کارگریِ این شرکت در هشت سال گذشته بوده، در این گفتوگو با ما از تجربیاتی حرف زده که در این هشت سال به دست آورده است: از مسیرهای پیچیده و دشواری که برای اعتصاب در کشوری که سنت مبارزات کارگری ندارد، پیموده شده است، چگونگی حل مشکل زبان مشترک میان کارگرانی که بسیاری از آنها از کشورهای مختلف به هلند آمدهاند و زبان مشترکی ندارند، تلاش برای ارتباط با ارتش بیکارانی که از کشورهای شرق اروپا به هلند آورده میشوند تا طبقهی کارگر را تضعیف کنند، مقاومت در برابر موانع قانونی در مقابل اعتصاب و قوانین سختگیرانه برای فشار به کارگران اعتصابی، و راههای همکاری با کارگرانی که برخی از آنان به احزاب راست افراطی هلند یا مرتجعانی نظیر اردوغان گرایش دارند. در این گفتوگو همچنین از این میخوانیم که سرمایهداری معاصر در هلند از چه راههایی برای تضعیف طبقهی کارگر اقدام میکند، از کشورزداییِ کارگران، پخش کردن و بیثبات کردن آنها در سرتاسر جهان، خصوصیسازی نهادهای استخدامی نیروی کار، تلاش برای خریدن رهبران کارگری، فساد رهبران اتحادیهها، فرستادن جاسوس میان به محیطهای کار و تهدید دائمی امنیت شغلی کارگران. با این وجود در گفتوگو با سیروس کفایی خواهیم دانست آنچه مبارزهی کارگری نیاز دارد صبر، استقامت و تداوم است، چیزی که کفایی آن را به کار برده و در هشت سال گذشته در سازماندهی چندین اعتصاب موفق نقش داشته است. فلاخن صد و بیست و هشتم را بخوانید: #منجنیق#فلاخن