🔴 این کلیپ رو با این تصویرسازی ذهنی ببینیدکه در سال ۵۳ پیش از میلاد میان سپاه «
اَبَرسردار ایرانی سورنا، سردار ایرانی_اشکانی» و
«کراسوس سردار رومی»، در
«حرّان» آن نبرد معروف شکل گرفت و در ۹ ژوئن پس از یک نبرد خونین، سپاه
روم کاملا شکست خورد و
کراسوس و فرزندش پوبلیوس کراسوس کشته شدند. از آن زمان تا حدود هفتصد و هفتاد سال بعد، بین دو طرف حالت جنگ و گاهی صلح برقرار بود.
اما دستکم در زمان اشکانیان دست بالا همواره با ایران بود.
اشکانیان بر
«آیین مهرپرستی یا کیش مهر» بودند که ارتش اشکانی بر سنت ایرانیان باستان، همواره پیش از شروع نبرد با دشمنان و بویژه رومیان،
با سرودن یزشهای آریایی_اهورایی و انجام آیینهایی که ترکیبی از سنتهای آیین رازآلود باستانیِ زروانی و مناسک مهرپرستی همراه بود نبرد را میآغازیدند.
پیروزیهای پیاپی اشکانیان بر روم، این ذهنیت را در بین سربازان رومی به وجود آورد که این آیین و خدای ایرانیان که باعث پیروزی آنان میشود !!!
به همین دلیل رومیان و بویژه سربازان رومی ترغیب به پذیرش
«کیش مهر» شدند که این آیین در روم باستان بعنوان
«آیین میترا و میترائیسم» که برداشت رومیان از
«کیش مهر» بود آنچنان فراگیر شد که حتی با رسمی شدن مسیحیت در روم و ایجاد واتیکان، نمیتوان بین سنتهای میترائیسم و کیش نوظهور مسیحیت تفکیک قائل شد.
این کلیپ نمایشی است از آیینهای جنگی و حماسی ساسانیان که توسط قوم زازا که شاخهای از کردهای ایران باستاناند و در ترکیه فعلی ساکناند اجرا شده است.
قوم زازا با افتخار خود را از تبار ساسانیان میدانند.ساسانیان نیز خود را از تبار هخامنشیان میدانستند و البته که آیینهای رزمی و جنگی_حماسی اشکانیان نیز، بازماندهای از آیینهای جنگی اقوام ایرانی در دوران هخامنشی است.
اما دقت در ریزهکاریهای این کلیپ و زبانِ بدن افراد حاضر در آن، برای ما ایرانیان بسیار جالب، غرورآفرین و قابل تامل است ...
این رقص حماسی با حضور زنان و مردان پیش قراولی آغاز میشود که گویی در حال نشانهگیری و پرتاب تیر با کمان به سمت دشمن هستند؛
سپس با کشیدن دست بر خاک که نشانی از مالکیت و خوردن سوگند به خاک است دست بر شمشیر برده و ضربتی دشمنافکن میزنند،
پس از آن صفشکنان که ترکیبی از ۳ زن و ۴ مرد (۷ نفر، عدد مقدس در آیینهای باستانی ایرانزمین) هستند شانه به شانهی یکدیگر با کوبیدن پا بر روی زمین برای دشمن خط و نشان میکشند ...
کوبیدن پا بر زمین نمادی از میهندوستی و وطنپرستی و تعلق خاطر به خاک میهن است که اوج آن را امروز هم، در رقصهای کردی، لری، آذری و ... در ایرانمان میبینیم.
حاضران در این آیین حماسی، با حرکاتی ششدونگ و پرانرژی؛ آمادگی جسمانی و ایستادگی تا پای مرگ برای میهن را به رخ میکشند و سپس چنان گارد میگیرند که گویی در یک دست سپر دارند و نیزهای در دست دیگر؛
و آنگاه نیزه را پرتاب میکنند و با قرار دادن دست در بالای چشمان و نظاره کردن افق، چنان مینمایند که گویی در حال نظارهی فرار دشمناند و بنوعی در حال تحقیر و خوار شمردن دشمن هستند.
اعتماد به نفس و غرور حاضرین چنان است که پیش از نبرد از پیروزی خود آگاهاند و غمی از شکست به دل راه نمیدهند؛ صدای پرصلابت و پهلوانمنشِ آوازخوان نیز به القای این احساس کمک بسیاری میکند.
درنهایت با اینکه زنان هم در این رقصِ مشترک حضور دارند اما برخلاف معمول و انتظار، آنچه بیش از عشوهگریهای زنانه از بانوان حاضر به چشم میآید، صلابت، شجاعت و پهلوانی است تا ناز و کرشمههای معمول در رقصهایی با حضور زنان.
چرا که این رقص، بازآفرینی یک آیین حماسی است.
#جاوید_شاه#رضاشاه_روحت_شاد#کردستان_فرزند_ایران#چو_ایران_نباشد_تن_من_مباد#در_دیده_ما_شاه_بود_مظهر_یزدان#تا_کور_شود_دیده_بیگانه_پرستان