پناهي خوب ميدانست، درك زيبایي از عالم و كهكشان خلقت داشت، امّا براي او بسيار سخت بود كه اين مردمان چرا در زندگي آنچه ميدانند بكار نميگيرند. ناليدنهاي او از زمين و زمان به خاطر آن بود كه ميديد آدميزاد بر روي زمين به بهاي اندك چه كارهاي طاقت فرسا که انجام نميدهد؟ براي او زمين قطعه بهشتي بود كه ميشد بر روي آن به سمت آسايش و كمال رفت اما او ميديد كه بر روي زمين بر سر هيج و براي هيچ چه ها نميكنند. او اين سخن روسي را به همه يادآوري مي نمود كه:
"به زودي همهی ما در زير خاك خواهيم خفت،
خاكي كه به هم مجال نداديم تا دمي بر روي آن بياساييم. "
#گل_بیمنت_بارون #تفسیری_از_شخصیت_و_شاعرانگی_حسین_پناهی#غلامعلی_الهی #دکتر_داود_کیانی @anapanapub