من به ادبیات روسی خیلی علاقهمندم. دلیلش شاید چندان معقول نباشد. میدانید دلیل آمدن من از جنوب به تهران چه بود؟ فقط برف بود. من به برف، سرما، سردسیری و قطب علاقه دارم(علاقه شاعرانه). ادبیات روس هم پر است از برف همانطور که میدانید اکثر شاهکارهای ادبی دنیا متعلق به روسیه است. من ادبیات روسی را به دلیل ساختار طبیعی یا جغرافیایی که در اشعارشان است(ربطی به انقلابشان ندارد) دوست دارم. بنابراین در سال ۱۳۷۱ سفری به اروپای شرقی داشتم. برداشت اولم تخیلی از تصاویر دکتر ژیواگو، بوریس پاسترناک و داستایوفسکی بود. در برگشت از آنجا نوشته زیر که حالت شعرمانند را دارد نوشتم:
در جنوب کتان زرد مرسوم است
در شمال ابریشم آبی،
ما ساکنین این خرس گسترده
همه سرماخوردهی یک زمستانیم.
#نوید_یک_روز_بلند_نورانی#مجموعه_مصاحبههای_حسین_پناهی#نشر_آناپنا @anapanapub