#چاپ_دوم_رسید#بانویی_در_دریاچه#ریموند_چندلر#فتحاله_جعفری_جوزانیچاپ دوم / ۳۷۶ صفحه / ۱۶۰،۰۰۰ تومان
به نقطهای که کاملاً بالای سرِ من بود نگاه کرد. «توی بِی سیتی . اون خونه را میتونم پیدا کنم، ولی آدرسِش یادم رفته. فکر کنم دوشیزه فرامسِت میتونه اون را بهت بده. نیازی نیست بدونه که اون را برای چی میخوای. به احتمال زیاد میدونه. و گفتی صد دلار هم بیعانه میخوای.»
گفتم: «وِلِش کن. اون فقط یه چیزی بود که وقتی داشتین من را لگدمال میکردین گفتم.» نیشخند زد. بلند شدم و در¬حالی¬که نگاهش میکردم کنارِ میز معطل کردم. بعد از یه لحظه گفتم: «چیزِ مهمی را که از من پنهون نمیکنید، میکنید؟» به شستِش نگاه کرد. «نه. هیچی را پنهان نمیکنم. من نگرانم و میخوام بدونم که اون کجاست. شدیداً نگرانم. اگر هر چزی گیر آوردی، هر وقتی که بود، به من زنگ بزن، شب یا روز.» گفتم که اون کار را میکنم، و با هم دست دادیم و من طولِ اون دفترِ دراز و خنک را طی کردم و برگشتم رفتم بیرون، جایی که دوشیزه فرامست با وقار پشتِ میزِش نشسته بود...
#نشر_آناپنا @anapanapub