#چالش_امشب_انجمن_ادبی_آن...
#نقدوبررسی_آثارشاعران_حاضردرگروه مدیریت چالش : جناب آقای
#محمد_محمدی زمان ارسال و شروع چالش: جمعه ها ۲۲:۰۰ تا ۲۳:۳۰
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰🌻اثراول
👇🏼چون می طلبد میکده شیرین دهنی را !
در بزم خودت راه ندادی چو منی را
گفتی که برو جای تو در مجلس ما نیست
«افسرده دل افسرده کند انجمنی را»
همواره صمیمیت تو ورد زبان بود
در پیش که استاد شدی دل شکنی را
تا زهر کلامت به دل کس ننشیند
اول به دل آنگه به لب آور سخنی را
بردی همه ی دار و ندارم به نگاهی
کی بوده چنین قاعده ای راهزنی را
از تار غم و پود خیال تو عزیزم
بر پیکر دل دوخته ام پیرهنی را
هرجا که تو باشی گذر من به همانجاست
جز کشور عشقت نگزیدم وطنی را
آن کس که لبش بر لب و اندام تو لغزید
هرگز نخورد حسرت سیمین بدنی را
امشب قلم از معجزه ی عشق تو رقصید
تا نو کند این قافیه شعر کهنی را
#یوسف_ولایی〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰جناب آقای محمدمحمدی:
ممنون از شاعران دستمون ک اثرشون رو برای نقد گذاشتن بدون نام و روحیه نقد پذیریشون تحسین برانگیزه....
با غزل روبرو هستیم و کلا غزل دلنشین هست....
از تضمین در این اثر استفاده شده و استفاده ی خوبی داشت
درمحفل خود راه مده همچو منی را
افسرده دل افسرده کند انجمنی را
این بیت از مولانا هست ...
بیت اول مصرع دوم هم تقریبا تضمینی از شعر مولاناست با کمی تغییر
در شعر مولانا اومده
در محفل خودراه نده همچو منی را
واستفاده از این دومصرع تونسته منسجم کنه دوبیت اول رو...
هرچند که استفاده خوبی بود اما در کل باید هم لول باشن مصرع ها....
و یجورایی هم اضافه گویی داره چون توضیح داده شده
گفتی که برو جای تو درمجلس مانیست هم تقریبا همون مفهوم رو داره و میشد این بیت رو تضمین گرفت و ادامه داد اثررو..
بیت سوم اثررو دوست داشتم و بیت زیبایی بود
اما درادامه اثر کشف کمی کمرنگ شد
جز کشور عشقت نگزیدم وطنی را خب ماازاین دست مصرع ها زیاد شنیدم
پایان بندی اثر هم خوب بود بنظرم اما مصرع اخر کلمه قافیه یکم معلقه در اثر بااینکه مصرع زیبایی شده اما این قافیه بستری نداره و فقط اومده...
--------------------------------
جناب آقای محمدمهدی سلیمان:
ضمن عرض سلام خدمت دوستان عزیز و شاعر گرامی
حرفهای من فقط نظر شخصی است و ممکنه کاملا اشتباه باشه
وزن غزل سالمه
روان و محتوای شعر خوبه اما چیزی که به نظر من میرسه
شعر بیشتر نظم هست و خیال و تصویر کمه ضمن اینکه مضمون جدید و خلاقیت در شعر نیست
از نظر زبانی یکدست هست غزل ولی زبان تا حدودی کهنه
بیت سوم مصرع اول فعل است باید باشه
حذف را مفعولی هست توی شعر مثل
مصرع اول بیت پنجم
بیت چهارم پند و.نصیحته که من نمیپسندم و تا حدودی با بیت قبل منافات داره
بیت هفتم
گذر من به همانجاست
ارتباط افقی خوبی با وطن نداره که در وطن ساکن میشن نه بگذرند.
وبر خلاف حرف بیت اخر شعر کاملا کهنه
ترکیبات؛شیرین دهن،زهر کلام ،کشور عشق ،سیمین بدن،معجزه ی عشق
اینها بارها و بارها تکرار شده در ادبیات کلاسیک
البته سابقه ی کار شاعر را نمیدونم براشون ارزوی موفقیت میکنم.
--------------------------------
جناب آقای مبارک نصیری:
به نظرم این شعر با همه ی زحمتی که با ان کشیده به درد نمی خورد.
شعری امروزی نیست.نه در زبان و نه در اندیشه.
به ظاهر قدرت سخنوری شاعر را نشان می دهد. ولی این اگر با شعر های قدیمی یا کهن قاطی بشود به این آسانی ها پیدا نخواهد شد .ممنون اسم شاعر را نیاوردی ، شرمنده میشدیم.اما می دانم دوستان حرف هایی برای گفتن داشته باشند. این شعر از ان شعر های خوب سنتی است.
جناب آقای محمدمحمدی:
ممنون ازشما.....
زبانی ک میگین کهن هست بیشتر بخاطر تضمینی هست که شاعر گرفته و تلفیق شدن اون با کلمات تقریبا محاوره ای مثل عزیزم یه قلم قدرتمند میطلبه اما با شاعر خوبی روبرو هستیم که دایره واژگانی خوبی داره و باید کمی از لحاظ زبانی جلوتر بیاد بنظرم.
جناب آقای مبارک نصیری:
جناب محمدی ممنون از توضیحی که روی نوشته ی من دادید.
اگر این شعر از نظر ساختار شعر خوبی نبود در موردش هیچ حرفی نمی زدم.این شعر از نظر واژگانی که فرمودید حرف ندارد.این شاعر ادبیات کهن را به خوبی بلد است.و منظور زبان کلمات محاوره ای نیست.که زبان معیار امروز توانایی سرایش شعر را دارد.
ادبیات پست مدرن حتی به ادبیات کهن هم سرک می کشد. حتی ما در این شعر عشق را در بند زبان و کلمات گذشته می بینیم.
شاعر این شعر بر صندلی ادبیات گذشته نشسته و و به خاطر حرمتی که به ان دارد راضی نمی شود عشق و نگاه امروز را به ان دخالت دهد.من در برابر انسجام کلمات و متانت باور شاعر سر فرود آورم ولی این در حالی است که من یک شاعر امروز را پشت این کلمات نمی بینم.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰telegram:
@an_anjomansherInsta: an_anjomansher
Veblag:
http://anjomanean.blog.ir🌹 از حضور سبزتان صمیمانه سپاسگزاریم
🌹