سکوت بود و شب از ناودان فرو میریخت... سکوت بود و شب از چشمهات سر میرفت... سکوت بود و شب از پنجره، اتاق، حیاط... سکوت بود و شب از مرز پیشتر میرفت... #فلورا_تاجیکی
سکوت بود و شب از ناودان فرو میریخت... سکوت بود و شب از چشمهات سر میرفت... سکوت بود و شب از پنجره، اتاق، حیاط... سکوت بود و شب از مرز پیشتر میرفت... #فلورا_تاجیکی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
——————————
۱
بگوش می رسد اینک صدای آرامی ولی صدا ضربان قشنگ بودن نیست صدای کفش کسی که دل ازتو برچیده صدای ناله ی قلبی که جنسش آهن نیست #آرزو_رجبی