@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴 ابرامآقا و فروغ فرخزاد
✍ پوران فرخزاد
«يك روز فروغ با التهاب و هيجان خاصی به من گفت با مردی آشنا شدم كه اثر فوقالعادهای روی من گذاشته. محكم و بانفوذ است. بسيار جدی است. اصلا غير از مردهاییست كه تا حال شناخته بودم. برای اولين بار احساس میکنم از كسی میترسم و حساب میبرم. او خيلی محكم است... و اين مرد كه بعدها شناختم كسی نبود غير از #ابراهيم_گلستان.
وقتی گلستان در زندگی فروغ جدی شد، او هر روز آرامتر، تودارتر و ساكتتر میشد. بعد از اين كه ابراهيم گلستان در نزديكی استوديو گلستان خانهای برای فروغ ساخت، من كه تقريبا هر روز ناهار با فروغ بودم ديگر كمتر او را میديدم. گلستان هر روز برای فروغ مسئلهای جدیتر و عميقتر میشد. فروغ با همهی قلباش عاشق گلستان شده بود و برای فروغ گویی جز گلستان هيچچيز وجود نداشت.
يك روز به ياد دارم برای ديدن فروغ رفتم به استوديو گلستان. گلستان آن روزها در سفر اروپاییاش بود.
فروغ را بهشدت ناراحت و گريان ديدم. چشمانش سرخ و ورم كرده بود. در مقابلِ اصرار و ناراحتیهايم گفت: داشتم در کشوی گلستان به دنبال چيزی میگشتم كه چند تا كاغذ به دست خط او ديدم. نامههایی بود كه در سفر قبلی خطاب به زنش نوشته بود. در اين نامهها به زنش نوشته است كه آنچه در زندگی برايش مهم است تنها اوست، مرا برای سر گرمی و تفنن میخواهد، كه من هرگز در زندگیاش مهم نبودهام و به زنش اين اطمينان را میدهد كه "
اين زن برای من كوچكترين ارزشی ندارد. وجود او برای من هيچ است، هرچه هست تنها تویی كه زن من و مادر فرزندانم هستی".
فروغ میگفت و با شدت میگريست. بعد گفت به محض اينكه گلستان برگردد برای هميشه از او جدا خواهد شد. البته وقتی گلستان برگشت نه تنها از او جدا نشد بلكه رابطه عميقتری بين آنها به وجود آمد. بیشك گلستان برای نوشتن آن نامهها دلايل قابلقبولی برای فروغ آورده بود.
فروغ با گلستان ماند تا يكبار بر سر عشق گلستان و ناراحتیهای تلخی كه اين مرد همواره برايش فراهم میآورد، دست به
خودكشی بزند. يك جعبه قرص گاردنال را يكجا بلعيد. حوالی غروب كلفتاش متوجه اين مسئله میشود و او را به بيمارستان البرز میبرند. وقتی من خودم را به بيمارستان میرسانم فروغ بیهوش بود. پس از آن هرچه پرسیدم او چرا قصد چنين كاری داشت؟ هرگز يك كلمه در اين رابطه با من حرف نزد، اما كلفتاش گفت آن روز گلستان به منزل فروغ آمده بود و به شدت با يكديگر به دعوا و مجادله پرداخته بودند و پس از آن بود كه فروغ قرصها را خورد...»
منبع: اندیشه پویا، شماره ۸۲ ـ آذر و دی ۱۴۰۱
#آموختن : ابراهیم نفتخوار یکی غارتگران و رانتخواران دربار پهلوی بود. کاخهای لندن او پول نفت ایران است. بابک زنجانی روزگار خودش بود.
@amookhtan