[ خبرگزاری عَمّار ]

#شهید_ماه
Канал
Новости и СМИ
Арабский
Логотип телеграм канала [ خبرگزاری عَمّار ]
@ammarpressПродвигать
606
подписчиков
23,3 тыс.
фото
7,15 тыс.
видео
2,82 тыс.
ссылок
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سیزدهمین #شهید_ماه افسران

🎥 موشن گرافیک|مرد جنگ

شهید مهدوی: می‌رویم تا یک تو دهنی به ابرقدرتها بزنیم.
شکست آمریکا در بزرگترین اسکورت دریایی تاریخ در #خلیج_فارس

@ammarpress
سیزدهمین #شهید_ماه افسران؛ سردار شهید نادر مهدوی

🔴 تشریح نموداری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسط شهید مهدوی

@ammarpress
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️دعای شهادتِ حاج حسین همدانی
سردار همدانی در مهرماه ۱۳۹۴ به آرزویش رسید

🔸چهارمین #شهید_ماه افسران به شهید همدانی اختصاص داشت که مطالب آن در کانال قابل دسترسی است
@ammarpress
Audio

#اختصاصی_افسران
🔴مصاحبه با همسر شهید مصطفی صدرزاده/۹

گفت میخوام برات یه خونه بخرم که هرروز به وسعت خونت اضافه بشه
تنها سرمایه زندگی ما شد حسینیه

#شهید_ماه

@ammarpress
Audio
▪️#اختصاصی_افسران
🔴مصاحبه با همسرشهیدمصطفی صدرزاده/۴

جواب همسرشهید به‌کسانی که میگفتند همسرش برای‌ پول میرفت
آقامصطفی هزینه رفت ‌و‌ برگشتشم خودش میداد

#شهید_ماه

@ammarpress
Audio
▪️#اختصاصی_افسران
🔴مصاحبه با همسر شهید مصطفی صدرزاده/۲

شهدا مثل ما زندگی میکردن
گناه داشتن، اشتباه داشتن، معصوم که نبودن
اینکه چطوری به اینجارسیدن مهمه

#شهید_ماه

@ammarpress
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️دوازدهمین #شهید_ماه افسران؛ شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده

🎥خاطره عجیب و جالب حاج قاسم سلیمانی از شهید صدرزاده

@ammarpress
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️دوازدهمین #شهید_ماه افسران؛ شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده

🎥وقتی آر پی جی رو میذاری داری میچرخونی زنت بچت همه میان تو ذهنت...

@ammarpress
▪️دوازدهمین #شهید_ماه افسران؛ شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده

🔴 خلبانی که سهله، من برای بی‌بی اگه لازم باشه فضا هم می‌رم

@ammarpress
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️دوازدهمین #شهید_ماه افسران؛ شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده

🔴 دلیل و نحوه رفتن به سوریه...

@ammarpress
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️دوازدهمین #شهید_ماه افسران؛ شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده

🎥فیلم: من مثل بقیه دنبال همسر نمیگردم، من اومدم دنبال یک همسنگر بگردم
@ammarpress
Forwarded from اتچ بات
▪️دوازدهمین #شهید_ماه افسران؛ شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده

🔴شهید مدافع حرمی که روز شهادتش را می‌دانست

🔶مصطفی صدرزاده در ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان به دنیا آمد. پدرش از جانبازان جنگ تحمیلی هست.
مصطفی در ۱۳ سالگی به شهریار آمد.
او نوجوانی خود را با شرکت در مساجد، انجام کارهای فرهنگی، بسیج و یادگیری فنون نظامی سپری کرد. در سال ۸۷ وارد حوزه علمیه شد و بعد در دانشگاه رشته ادیان و عرفان را انتخاب کرد. هم‌زمان مشغول جذب نوجوانان و جوانان و برپایی کلاس‌ها و اردوهای فرهنگی و... برای آنان بود.

🔸شهید صدرزاده در شهریور سال ۸۶ ازدواج کرد که نتیجه آن دختری به نام فاطمه و پسری به نام محمدعلی است.

🔴در جریان فتنه سال ۸۸ از مدافعان انقلاب بود و حتی با دو بار مجروحیت تا مرز شهادت پیش رفت اما سرنوشت ایشان چیز دیگری بود.

در سال ۹۲ با نام جهادی سید ابراهیم(اسم پدربزرگ همسرشان) برای دفاع از دین و حرم حضرت زینب (س) داوطلبانه به سوریه عزیمت می‌کند. با اسم و هویت افغانستانی وارد فاطمیون می‌شود و در نهایت به علت رشادت در جنگ با تکفیری‌ها، فرمانده گردان عمار فاطمیون شد.
سرانجام پس از چندین بار زخمی شدن در درگیری با داعش، ظهر روز تاسوعا مقارن با ۱ آبان ۹۴ در عملیات محرم در حومه حلب سوریه همانطور که آرزو داشت به شهادت رسید و در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار آرام گرفت.

🔶به دلیل سالروز تولد ایشان در ۱۹ شهریور دوازدهمین #شهید_ماه به ایشان اختصاص داده شده است.
@ammarpress
Forwarded from اتچ بات
یازدهمین #شهید_ماه افسران؛ شهید علم داریوش رضایی نژاد

▪️حقوق اضافه‌کاری را برای خودش حرام کرده بود

داریوش خیلی به بیت‌المال و روزی #حلال اهمیت می‌داد؛ اگر بنا به ضرورت در محل کار ساعت اضافه‌ای می‌ماند، بابت آن پول نمی‌گرفت. چون داریوش کارهایش را سریع انجام می‌داد و می‌گفت «وقتی می‌توانم در زمان انجام کار، تمام کارهایم را انجام دهم، لزومی ندارد اضافه کار بمانم».
داریوش از تلف نکردن وقت در اداره یا پرداختن به کارهای شخصی‌ همیشه پرهیز می‌کرد و می‌گفت «باید روزی حلال باشد تا اثر بدی روی بچه‌ام نگذارد».

داریوش #خمس مال خود را هم پرداخت می‌کرد. او در بحث بیت‌المال هم حساسیت ویژه‌ای داشت. گاهی برای انجام کارهای تحقیقاتی خودش در منزل پرینتر نداشتیم، اگر قرار بود برای این کار شخصی از پرینتر اداره استفاده کند، حتماً برگه را از خانه می‌برد و از امکانات اداره استفاده نمی‌کرد چون نمی‌توانست به خاطر برخی مسائل محرمانه در خارج از محل کار پرینت بگیرد.
داریوش گاهی می‌گفت «میلیاردها تومان پول در اختیار من قرار می‌گیرد؛ اگر از آن سوءاستفاده کنم، ضرر آن را می‌کشم و یقین دارم که این پول‌ها خوردن ندارد و از آنچه که حقم است استفاده می‌کنم» از این جهت بود که زندگی‌مان هم واقعاً #برکت داشت.
همسر شهید

@ammarpress
Forwarded from اتچ بات
یازدهمین #شهید_ماه افسران؛ شهید علم داریوش رضایی نژاد

▪️ خنثی‌سازی اخلالگر مغناطیسی

در بین یکی از قطعاتی که برای یکی از سایت‌های هسته‌ای وارد کرده بودیم، یک اخلالگر خیلی کوچک، اما خیلی خطرناک مغناطیسی جاسازی شده بود. آقای رضایی نژاد را از این قضیه مطلع کردیم. کار داریوش به گونه‌ای بود که هیچ‌گاه مستقیما به سایت‌های #هسته‌ای رفت و آمدی نداشت. آن روز که برای خنثی‌سازی اخلالگر مغناطیسی مجبور شد به سایت برود، اولین و آخرین بارش بود.

ایشان خیلی خونسرد قطعه را بررسی کردند. به من نگاه کردند و گفتند: دکتر میبینی دارن با ما چه کار میکنن؟ گفتم: داریوش بذار تیم متخصص خنثی‌سازی بیان، یه وقت آسیب میبینی. داریوش لبخندی زد و گفت: دکتر! ما دیگه رفتنی هستیم.

هیچ وقت داریوش را اینقدر #معنوی ندیده بودم. اصلا شاید این بمب را برای این تعبیه کرده بودند که رضایی نژاد را شناسایی کنند. دو هفته بیشتر طول نکشید که داریوش را ترور کردند.
به نقل از تعدادی از همکاران

برگرفته از کتاب شهید علم، دفتر دوم

@ammarpress
Forwarded from اتچ بات
یازدهمین #شهید_ماه افسران؛ شهید علم داریوش رضایی نژاد

▪️دکترای افتخاری بعد از شهادت

قراردادی بین دانشگاه خواجه نصیر و هانوفر آلمان نوشته شده بود که دانشجویان ارشد، نیمی از تحصیلات خود را در تهران و ما بقی را در هانوفر بگذرانند و پس از این دوره مشترک به آن ها مدرک هانوفر آلمان را بدهند.

اما داریوش به خاطر مسایل امنیتی نمی‌توانست آلمان برود. آقای عباسی رفتند از وزیر گرفته تا مسئول آموزش دانشگاه خواجه نصیر را دیدند و با آنها صحبت کردند که داریوش تمام دوره را در ایران بگذراند اما آنها قبول نکردند. بعد از شهادتش آمدند و به او دکترای افتخاری دادند. این دکترا بیشتر ما را رنجاند.
همکار شهید

برگرفته از کتاب شهید علم، دفتر دوم

@ammarpress
Forwarded from اتچ بات
▪️یازدهمین #شهید_ماه افسران؛ شهید علم داریوش رضایی نژاد

🔴کار مفید مهم‌تر از پول

در یک مساله علمی پیچیده گیر کرده بودیم و راه حلی برای آن پیدا نمی‌کردیم. گفتیم رضایی نژاد می‌تواند کار را ادامه بدهد، موضوع را با او در میان گذاشتیم و مبلغ زیادی هم پیشنهاد کردیم. بی توجه به مبلغ پیشنهادی ما گفت: «این مساله به دردی هم میخوره؟» ما هم گفتیم: نه، به دردی نمیخوره، اما اینطوری ما اولین گروهی هستیم که توی جهان این مساله رو حل میکنه. داریوش گفت: من اگه تو زندگیم بتونم، یه چوب کبریت یا یه پیچ‌گوشتی درست کنم که به درد چهار نفر بخوره، خیلی بیشتر برام ارزش تا اینکه بخوام بگم دستگاهی رو درست کردم که هیچکس مثل اون رو نداره یا مساله‌ای رو حل کردم که هیچکس حل نکرده.

می‌گفت من وقتی ببینیم پروژه‌ای مفید است آن را قبول میکنم کاری هم به پولش ندارم. درست است که من هم نیازهای روزمره دارم و باید پول بگیرم، ولی آن اصل نیست. موضوع پروژه اصل است. بالاخره هر پروژه‌ای کم یا زیاد، پولی در خودش نهفته دارد.

برگرفته از کتاب شهید علم، دفتر دوم

@ammarpress
Forwarded from اتچ بات
یازدهمین #شهید_ماه افسران؛ شهید علم داریوش رضایی نژاد

▪️تواضع عالمانه

داخل آزمایشگاه جمع شده بودیم. تقریباً همه از شاگرد اول‌های رشته بودند. استاد مقدمه را که گفت داریوش نتیجه آزمایش را حدس زد. استاد اخم کرد و با لحنی که بخواهد داریوش را مسخره کند گفت: «بچه! حالا تو جوونی، بذار بزرگتر بشی یاد می‌گیری که نباید عجله کنی!» داریوش هم بزرگوارانه خندید.

فردا برای دیدن نتیجه، داریوش نیامد. گفت می‌ترسم استاد جلوی من تحقیر شود. نتیجه همان بود که داریوش پیش‌بینی کرده بود. استاد گفت: خوب شد رضایی نژاد نیامد، وگرنه خدا می‌داند من چقدر باید خجالت می‌کشیدم.»
هم‌دوره کارشناسی ارشد شهید

برگرفته از کتاب شهید علم، دفتر دوم
@ammarpress
Forwarded from اتچ بات
یازدهمین #شهید_ماه افسران؛ شهید علم داریوش رضایی نژاد

▪️ موقع اذان هرجا بود خودش را می‌رساند.

یک کار خیلی مهم با داریوش داشتم، در به در دنبالش می‌گشتم. آن روزها موبایل هم که نداشتیم، به هرکس که می‌رسیدم سراغش را می‌گرفتم. یکی می‌گفت: چند دقیقه پیش توی حیاط بود یکی می‌گفت: نیم ساعت قبل توی کتابخانه دیدمش کلافه شده بودم که یک مرتبه صدای #اذان بلند شد. خیالم راحت شد. چون می‌دانستم موقع اذان داریوش هرجا باشد خودش را به نمازخانه می‌رساند.
هم‌دوره کارشناسی شهید

برگرفته از کتاب شهید علم، دفتر دوم

@ammarpress
Forwarded from اتچ بات
یازدهمین #شهید_ماه افسران؛ شهید علم داریوش رضایی نژاد

🔴داریوش قید دانشگاه‌های تهران را زد

به هرکس می‌گفتیم داریوش رفته دانشگاه (مالک اشتر) شاهین شهر تعجب می‌کرد. می‌گفتند او که با رتبه‌اش بهترین دانشگاه‌های تهران می‌توانست برود. راست می‌گفتند؛ اما دانشگاه شاهین شهر تنها دانشگاهی بود که خرج تحصیل دانشجویانش را می‌داد. داریوش قید دانشگاه‌های تهران را زده بود تا مبادا به خاطر خرج تحصیلش ذره‌ای به بابا فشار اقتصادی وارد شود.

معمولا آن‌هایی که از شهرستان‌های کوچک به دانشگاه آمده بودند، یا وضع مالی خوبی نداشتند سعی می‌کردند این چیزها را مخفی کنند؛ داریوش هیچ وقت خجالت نمی‌کشید از روستایی بودنش صحبت کند، خیلی صریح و با افتخار از #آبدانان و شرایط سختی که در زمان جنگ داشتند، تعریف می‌کرد. این‌ها را که می‌شنیدیم تازه می‌فهمیدیم داریوش چقدر زحمت کشیده تا به اینجا رسیده.

برگرفته از کتاب شهید علم، دفتر دوم

@ammarpress
Forwarded from اتچ بات
▪️یازدهمین #شهید_ماه افسران؛ شهید علم داریوش رضایی نژاد

🔴کمک به پدر با سن کم

مسئولیت یک فروشگاه تعاونی را داده بودند به بابا. ما طبق معمول می‌رفتیم و خرابکاری می‌کردیم اما داریوش می‌آمد و به بابا کمک می‌کرد. با اینکه کلاس پنجم بود و سنی نداشت، تمام حسابداری تعاونی با او بود. به‌خاطر همین چیزها، بابا، داریوش را از همه بیشتر دوست داشت. اگر می‌خواست قسم بخورد می‌گفت: به جان داریوش! مثل همین امروز که ناخودآگاه جان داریوش را قسم خورد و جگر همه‌مان را کباب کرد.

داریوش اینقدر پیش همه عزیز و دوست داشتنی بود که حتی خدا بیامرز عمو عبدالرضا ما هم که هفت هشت بچه داشت هر موقع می‌خواست قسم بخورد می‌گفت: به جون داریوش که خیلی برام عزیزه.

برگرفته از کتاب شهید علم، دفتر دوم
@ammarpress
Ещё