▪️ايران را انديشه ايرانشهری حفظ كرد نه
#زبان فارسی!
در ایران، دین اسلام سه چهار قرن قبل از نظامالملک، دین رسمی شده بود اما بهخلاف بسیاری کشورهای دیگر که به جهان اسلام پیوستند و امروز به آنها میگوییم کشورهای اسلامی، نظام اندیشه سیاسی در ایران، از ورای اسلام، حفظ شد و به دوره بعد از اسلام نیز انتقال یافت. من این تداوم اندیشه ایرانِ پیش از اسلام در دوران اسلامی را «اندیشه ایرانشهری» نامیدم. اروپاییها گفته بودند که ایران ادامه پیدا کرد و ضمن این که وارد دنیای اسلام شد، در بیرون دنیای اسلام ماند و بنابراین، ایران متفاوت است با کشورهای عربی. ایران جایی است که
زبان فارسی در آن تداوم پیدا کرده است یعنی ایرانیان
زبانشان را حفظ کردهاند در حالی که کشورهای دیگر در قلمرو دنیای اسلام،
زبانشان را از دست دادهاند. چیزی که من افزودم و سی سال است میکوشم توضیح دهم این است که: آری!
زبان فارسی یعنی
زبان فارسی جدید که حدود ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ سال است به آن حرف میزنیم،
زبان ملی ماست و مهم است که این
زبان را حفظ کردهایم ولی
زبان اگر صرفِ
زبان بود و اگر با خودش یک چیز متراکمتر و اساسیتری بار نمیآورد که آن
زبان را حفظ کند، باقی نمیماند.
زبان چیزی است که با آن، مطلب و آنچه در ضمیر است را بیان میکنیم اما
زبان باید چیزی را بگوید. اگر
زبان چیزی را نگوید، نمیماند و
زبانهای مهم،
زبانهایی هستند که چیز مهمی میگویند. و
زبان فارسی به این اعتبار،
زبان مهمی است، چون حداقل این است که در سه دوره یعنی
زبان فارسی باستان، چند شاخه
زبان پهلوی و
زبان فارسی جدید، توانسته است چیزهای مهمی را بیان کند. برای نمونه، نهتنها فردوسی بلکه دیگران همچون حافظ هم اشارههایشان به جمشید و جام و... تمامش متوجه ادبیات ایران باستان است و تداوم فکر ایرانی است. آنچه که از ایران باستان مانده بود و بهرغم اسلام یا ورای اسلام ماند و به دوره اسلامی منتقل شد، این را بهتر است بگوییم اندیشه ایرانشهری. آن چیزی که تداوم ایران را درست کرد و آن چیزی که پایه و اساس تداوم ایران است،
زبان فارسی نیست بلکه اندیشه ایرانشهری است که زبانش
فارسی است.
#جواد_طباطبایی#اندیشه@aminhaghrah