🌹از حضرت فاطمه(س) شانزده قطعه شعر به جای مانده است که بیشتر این اشعار در سوگ و دعا و نیایش است. سبک شعری او روان و شفاف و دارای لحنی آرام است و عواطف را برمی انگیزاند، بویژه در سوگسرودی که برای پیامبر(ص) سروده است.
🌹واژه های شعر فاطمه، آسان و مأنوس است و هر خواننده ای می تواند آن را درک کند.
🌹چه خوب است مداحان گرامی، قضایای بعد از پیامبر(ص) و ابعاد ظلم به خاندان رسالت را برای مستمعین باز کنند..و در گریه های احساسی توقف نکنند.
🌷حضرت فاطمه(س) در سوگ پدر چنین می سراید:
🍂پس از تو خبرهایی پراکنده شد و گرفتاریهایی در رسید،
🍂🍂که اگر خود شاهد آن می بودی سخن به درازا نمی کشاندی.
🍂🍂ما تو را از دست دادیم، چنان که زمین بارانش را
🍂🍂و قوم تو دگرگون شدند؛ پس آنان را بنگر و بر آنان گواه باش.
🍂🍂ای کاش مرگ پیش از تو، ما را در بر می گرفت.
🍂🍂آنگاه هرگز بر تو ناله و نوحه سر داده نمی شد و کتابها بین ما و تو حجاب می انداخت.
🍂🍂مردانی ترشرو به ما می نگرند. از دمی که تو از ما پنهان شدی، خوار گشتیم و تمام خیر را تاراج کردند.
🍂🍂در قیامت هر جا که من باشم، ظالم سزای ظلمش به یاور ما [علی(ع)] را خواهد دید.
🍂🍂مردانی نیت دلشان را بر ما آشکار کردند، هنگام که چشم فرو بستی و آنان تمام میراثت را غصب کردند.
🍂🍂هر قومی، خویشانی دارند و منزلتی در پیش خدا.
🍂🍂و آنان که نزدیکترند جایگاه برتری دارند.(1)
🍂در سوگسرودی دیگر چنین می سراید:
🍂راستی که ما و تمام خلق، با چشم فرو بستنش عزادار شدیم.
🍂🍂راستی تو بدر و نوری بودی که از آن روشنایی گرفته می شد.
🍂🍂بر تو، کتابهایی از خدای صاحب عزّت فرود آمد.
🍂🍂و جبرئیل روح القدس که پیوسته زایر ما بود پس از تو از ما پنهان شد و تمام خیرها رخت بربست.
🍂🍂کاش پیش از تو، مرگ ما را در برمی گرفت زیرا تو کوچیدی و میان ما و تو حجاب افتاد.
🍂🍂سرزمینهایی بر من تنگ شده اند، پس از آنکه فراخ و گسترده بودند
🍂🍂و تنها گشاده رویی و زیبایی دو سبط تو پناهگاه من است.
🍂🍂به خدا قسم تو از همه خلق برتر بوده ای و راستگوتر.
🍂🍂تو را خواهیم گریست، تا زمانی که زنده ایم و تا زمانی که چشمهامان بی رمق شوند.(2)
🍂در شعر دیگری که در رثای پیامبر سروده است، چنین می گوید:
🍂روح تو برای دنیا مرثیه ای خواند و به سوی ما شتافت؛
🍂🍂و پیغام داد که کوچ نزدیک است پس آنگاه وداع نمود.(3)
🍂🍂تو برای من کوهی بودی که در دامنش پناه می جستم.
🍂🍂امروز مرا به زمینی خشک و سترون می سپاری.
🍂🍂تو تا زمانی که زنده بودی یار و یاور من بودی.
🍂🍂امروز اما چه کسی بال و پرم را می گشاید.
🍂🍂چشم فرو می بندم و می دانم که بهترین سواران و سلاحم از دست رفته است.
🍂🍂اجل او فرا رسید و عزایش را به من سپرد
🍂🍂و دردآورترین مرگها، اعماق دورنم را فرسود.
🍂🍂کلاغ پرِ بالهایش را بر من ریخت.
🍂🍂از این رو میان شمشیرها و نیزه ها سرگردان مانده ام.
🍂🍂راستی من از آنان که می آیند و می روند در شگفتم
🍂🍂زیرا که در رفت و آمدشان مرگ را به همراه دارند.
🍂🍂امروز انسانهای زبون بر ما چیره شده اند و من از ذلت می گریزم.
🍂🍂و با دستم ستمگران را پس می زنم.
🍂🍂اگر قمری شبانگاهان از شدت اندوه می گرید
🍂🍂من بر شاخه ای نشسته روز و شبم را می گریم.
🍂🍂خداوند مرا بر این مصیبت شکیبا کرد.
🍂🍂با مرگ پیامبر چراغم فرو مرد.
🍂ای چشمهایم! بگریید هر صبحگاه(4)
📕1 بلاغات النساء ط نجف، ص14، و ط قاهره، ص18.
📗2.مناقب ابن شهر آشوب، ج1، ص208.
📗3.همان، ج3، ص136.
📗4.همان، ج1، ص208.
#ریحانه_النبی #ظلم_به_خاندان_نبوت#جفا_به_رسول_الله #اشک_سیاسی#سوز_سینه #گریه_شب_روز_فاطمهکانال «ضد اسلام آمریکایی
🇺🇸»
👉 @americanislam