#فرهنگ_مصرفاینجا
#آلمان 🇩🇪🔹با
#همسایه آلمانیمان ارتباط زیادی نداشتیم، در حد سلام و علیکی در راهرو. اما همین که فهمید منتظر به دنیا آمدن فرزندمان هستیم، در خانه مان را زد و گفت که دوستش یک تخت
#کودک اضافی دارد، چون فرزندش بزرگ شده و باید برایش تخت جدیدی بگیرند. پیش خودم گفتم لابد فکر کرده ما خیلی در تنگنا هستیم. زیاد خوشم نیامد، اما تشکر کردم و قبول کردم. وقتی تخت را برایمان آورد، پرسیدم چقدر و چگونه پولش را بدهم، گفت: "لازم نیست، او هم بابت این
#تخت پولی نداده،
#فرزند تو نهمین کودکی است که با این تخت بزرگ می شود."
روایت از
#شادیاینجا
#ایران 🇮🇷🔹بعد از کلی بالا-پایین و سنجش جوانب، بالاخره تصمیم گرفتم به یکی از فامیل های نزدیکم پیشنهاد بدهم نگاهی به وسایلی که قصد فروش آنها را داشتم بیندازد. وسایل کهنه ای نبود، چون من بخاطر
#مهاجرت برای
#تحصیل، می فروختمشان. کار به صحبت درباره قیمت نکشید، فامیل نزدیک شدیدا بهش برخورد و در یک پیام موبایلی بهم گفت که "با خودت چه فکر کرده ای؟! لطفا دیگر در این باره مزاحم ما و خانواده ما نشو! " و علی رغم علاقه و صمیمیتی که بین ما بود، از آن به بعد رابطه ما شکل دیگری پیدا کرد، متاسفانه!
روایت از
#امید#پی_نوشت :
زندگی ما چقدر با
#سبک_زندگی_اسلامی فاصله دارد؟!
#قدری_بیاندیشیم!
به ما بپیوندید
👈👈👈👈 #تبلیغ_بین_المللی_اسلام 💠 @Allah4all💠 @tick_idea