🔻تاریخچهی شخصی
▪️ می خواهم تاریخ ساز باشم.
حداقل برای خودم که می توانم تاریخچهای دست و پا کنم.
بنابراین گاهی می آغازم و گاهی می پایانم.
چه تلقی های مدرن از تاریخ که آن را فاقد شروع و پایان می دانند را قبول داشته باشی و چه نه، می شود تاریخ ساز بود. تاریخ خودت را بنویس که مورخ، شناسنامهی تاریخ است.
▫️مثلا من از روزی که تصمیم گرفتم هیچ کس را در جایگاه تصمیم گرفتن برای احساساتم قرار ندهم، سلسلهی شادی پایدار را بنا نهادم.
از همان روز دیگر درگیر بی کفایتی درباریان نالایق نبودم. همه در حال زندگی کردن بر مبنای بهترین حدسشان بودند و من باید زندگی خودم را میسنجیدم، با سنجه هایی که خودم تراشیده بودم شان.
اینجا آزادی عاطفی را آغازیدم.
▪️یک روز تصمیم گرفتم حتی اگر قرار است اشتباه کنم، به روش خودم اشتباه کنم. نه بخاطر عمل به حرف های کسانی که مرا نمیشناختند.
چه روزی بود؟ دقیق یادم هست.
همان روزی که مشغول درس گرفتن از اشتباهات کسانی شدم که به نصیحت هایم گوش کرده بودند!
در این روز میمون و مبارک، توصیه کردن به اطرافیانم را به پایان بردم.
⭐ تکرار تاریخ ساز می شود
تکرارِ آغازیدن و پایانیدن.
آغاز بودن مثل کسی که لیاقتش را داری و پایان کسی که فکر میکنی مجبوری باشی.
دوست داری چند سال بعد، تاریخچهی خودت را چطور روایت کنی؟
✍️ علیرضا پورعلی
@Alireza_pourali