شعر ، ادبیات و زندگی

#گوهردشت
Канал
Искусство и дизайн
Книги
Музыка
Юмор и развлечения
Персидский
Логотип телеграм канала شعر ، ادبیات و زندگی
@alahiaryparviz38Продвигать
267
подписчиков
7,65 тыс.
фото
4,62 тыс.
видео
17,2 тыс.
ссылок
کانال شعر ، ادبیات و زندگی
💥💥💥

#سوئیت_گوهردشت
دلم چای می خواد، چای تو لیوان شیشه ای ، نه از این لیوان یه بار مصرفای نازک!
چای خونگی، نه چای دُلی که مثل شاش بَچَس...
دلم خواب می خواد؛
نه از این کابوسای همیشگی، که وسطش ده بار با جیغ و زوزه های ابوالفضل میپری و تا چشمت گرم بشه ، پاسدار بند میاد بیدارت می کنه:
آقا پاشو _ آمار
_ آمار عنه؟
از زنده به‌ گور شده که آمار نمی گیرن...
دلم می خواد یه جا، تنهای تنها باشم، هیچ صدایی نشنوم، هیچکسیُ نبینم،
اینجا اسمش سلول انفرادیه، ولی در واقع از موهبت تنهایی و انفرادی بودن محرومی،
از بیرون سلول یک عالمه صداهای دلخراش میاد،
اعدامیا شب تا صبح ناله می کنن، سحر که میبرنشون برای اجرا،
صدای کشیده شدن غل و زنجیر شون رو زمین ، دلِ آدمُ ریش می کنه...
از همه بدتر صدای ابوالفضل
از وقتی اومده ، پنج دقیقه خواب برامون آرزو شده،
بی وقفه داد میزنه:
آخه چرا بعد پونزده سال حبس و زجر کشیدن میخواین بکشیدم بالا،
خو همون اولش اعدام می کردین،
تازه نامزد کردم،
تازه امید به زندگی پیدا کردم،
بابا من آدم کش نیستم،
پسر عموی جاکشم رفت دعوا سر دوست دخترش، من رفتم جدا کنم،
من فقط چاقو رو از شیکم یارو کشیدم بیرون،
اثر انگشت من بدبخت مونده،
اون جاکش گردن نگرفت،
انگار نه انگار من به خاطر اون خودمو انداختم تو خطر،
عموم سپاهیه
گفت برو تو من درت میارم ،
پسرشُ فرستاد اونورِ آب منِ بدبخت اینجا پوسیدم،
نکرد دیه بده در بیام،
این همه هم ثروت داره،
آخه این چه سرنوشت تخمیه من دارم؟؟؟؟؟؟
پاسدار بند!!!!!
بگذار یه زنگ به ننم بزنم، نگرانه
پاسدار بند !!!!!
بیا دستبند پابندمُ واکن ، بذار یه وضو بگیرم، والا دست و پام برید،
پاسدار بند !!!!!
...
نعره می کشه،
از وقتی اومده همش نعره می کشه،
حتی پاسدار بند دیشبی یه کم جرم بهش داد، اما آروم نشد،( تو زندون به هروئین میگن جرم )
یه کله نعره می کشه،
پاسدار بند!!!!!
بگذار یه زنگ به ننم بزنم
_ (پاسدار بند: )
ابولی دادا چقد ضر می زنی، مغزمون رفت، گفتم که اینجا سوئیته، سوئیت تلفن نداره،
امشب آخوند میاد ازت وصیت نامه می گیره، صبح ملاقات آخرته ، پس فردا هم اجراس،(اجرای حکم اعدام)
ایشالله میری پای چوبه رضایت می گیری، توکل کن به خدا دادا ...
_ حداقل بیا دستبند پابندمُ وا کن، دِ آخه مگه مسلمون نیستی؟؟؟؟
میخوام وضو بگیرم
_ : یه بار بازت کردم خود زنی کردی، حاجی دستور داده بسته باشی،
شب خودش میاد بهش بگو، من باز کنم برام داستان میشه....
••••
●●●
شب که آخوند میاد برا وصیت نامه گرفتن ، از تلخ ترین لحظاته،
اکثر زندانیان میگن :
حاجی ما ده سال/ پونزده ساله تو حبسیم ، گور نداریم که کفن داشته باشیم، یه شِر ( تشکی که زندانی با پتو دولتی درست می کنه) و یه بالشت داشتیم اونم یادگار دادسم به همبندیمون ...
چیزی نداریم که برا وررثه بذاریم‌‌...
اصن وقت نداد این زندگی که زن و بچه دار بشیم...
بدبخت زندگی کردیم و ناکام می میریم‌....
صبح ملاقات آخره،
و معمولا بعد ملاقات آخر همه فِس میشن( سکوت مرگبار)
اما ابوالفضل همچنان جیغ می کشه و گریه می کنه ، خودش رو به در و دیوار می کوبه هی میگه : آخه من تازه نامزد کردم...
یک ساعت مونده به اذون صبح، چند تا پاسداربند میاد توی بند،
صدای کشیده شدن غل و زنجیر روی زمین،
هر قدمی که بر می دارن ، صدای مرگ میده، پاها به زور به سمت جلو حرکت می کنه...
آیا بشر کاری کثیف تر و وحشتناک تر از اعدام انجام داده؟؟؟
...
نگاه کن ، مرده هاش به مرده نمیرن،
حتی به شمعِ جون سپرده نمیرن،
مثلِ فانوسیَن
که اگه خاموشه،
واسه نفت نیست
هنوز
یه عالم نفت توشه...
نفت توشه....
چهارشنبه های مرگ
سوئیت زندان گوهر دشت،
محل نگهداری موردی ها و اجرایی ها
معمولا دو روز قبل از اجرای حکم اعدام ، زندانی را به سلول‌های انفرادی سوئیت می اندازند...
#گوهردشت _ #فجایع_شهر
مهر ۹۹
●●
#سهیل_عربی

https://t.center/alahiaryparviz38
بی خبری از وضعیت زندانی سیاسی #ارژنگ_داوودی
معلم وفعال سیاسی ارژنگ داودی بعد از انتقال از زندان زابل به زندان مرکزی زاهدان در وضعیت دشواری به سر می برد. زندانی سیاسی ارژنگ داودی که از زندان گوهر دشت تهران به زندان زابل تبعید شده بود.
صبح روز چهارشنبه ۲۷دی۱۳۹۶، به طور ناگهانی و مشکوک از #زندان_مرکزی_زابل به زندان مرکزی #زاهدان منتقل شد و از آن تاریخ هیچ خبری از وضعیت او در دست نیست.
زندانی سیاسی ارژنگ داوودی از سال ۸۲ در زندان های مختلف ایران از جمله #اوین، اهواز، #بندرعباس و #گوهردشت محبوس بوده است.
وی در مهر ماه سال ۹۵ به زندان مرکزی زابل تبعید شده بود.
این زندانی سالخورده به دلیل ابتلا به بیماری‌های مختلف و شرایط زندان در وضعیت نامساعد جسمانی به سر می برد. وی در سال‌های زندان، بارها مورد #شکنجه‌ها قرار گرفته و بخشی از بینایی و شنوایی خود را در اثر این شکنجه‌ها از دست داده است.
ارژنگ داوودی با گذراندن چهارده سال حبس، همچنان از حق مرخصی محروم می باشد.
#آزادی_زندانی_سیاسی
@alahiaryparviz38
مقاومت40روزه ما درشرایط دشوار زندان #گوهردشت، تنهاباحمایت و همدلی وهمبستگی شمامیسرشد
باورداریم که تنها درسایه اتحاد همه نیروهای سیاسی واجتماعی،تحقق آرمان آزادی و برابری امکانپذیر خواهدشد
#حقوق_بشر #ایران - بیانیه زندانیان سیاسی اعتصابی رجایی شهر برای خاتمه مشروط اعتصاب غذا

به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ امروز پنجشنبه ۱۶ شهریور ماه؛ زندانیان سیاسی اعتصابی زندان رجایی شهر در چهل و یکمین روز اعتصاب غذای خود با انتشار بیانیه ای اعلام کردند که اعتصاب غذای خود را به طور مشروط خاتمه داده و به روزه سیاسی تبدیل می کنند.
آنها پس از تشکر از هموطنان؛ همدردان و پشتیبانانشان در سراسر جهان اعلام کردند:
ما بخصوص از به توجه به اطلاعیه پارلمان اروپا که از ما خواسته اند در دومین ماه به اعتصاب غذا ادامه ندهیم و قول داده اند از طریق مراجع بین المللی خواستهای ما را دنبال کنند و حمایت کنندگانی که عهد نمودند پژواک رسای صدایمان باشند و بویژه عفو بین الملل و گزارشگران حقووق بشر در سازمان ملل ، از امروز اعتصاب غذای خود را به روزه اعتراضی تبدیل می کنیم و هم چنان پیگیر تمام مطالبات خود هستیم و مطمئنیم ایستادن شما عزیزان در کنارمان، ما را در رسیدن به حقوق پر توان تر می کند.

متن بیانیه زندانیان سیاسی اعتصابی:

هموطنان عزیز ، همدردان، پشتیبانان از سراسر جهان،
در روزهای پر تلاطم و در میان دردهای ناشی از ضرب و شتم و یورش های وحشیانه برای پایمال کردن ابتدایی ترین حقوقمان ، آنچه که قوت قلبمان میشد پیام های دلگرم کننده ای بود که اقشار مختلف هموطنان نثار ما میکردند و حمایتهای شجاعانه کنشگران حقوق بشر - سیاسی - مدنی ، پارلمانها و سازمانهای مدافع حقوق بشر که نسبت به اعتصاب غذای ما ابراز داشتند .
از همه دوستان ، یاران درد آشنای داخل و یاران زندانیان سیاسی در خارج از کشور و بخصوص پارلمانترهای کشورهای مختلف که در روزهای تاریک به یاری ما شتافتند و صدای ما را به گوش دنیا رساندند کمال تشکر را داریم .


ما بخصوص از به توجه به اطلاعیه پارلمان اروپا که از ما خواسته اند در دومین ماه به اعتصاب غذا ادامه ندهیم و قول داده اند از طریق مراجع بین المللی خواستهای ما را دنبال کنند و حمایت کنندگانی که عهد نمودند پژواک رسای صدایمان باشند و بویژه عفو بین الملل و گزارشگران حقووق بشر در سازمان ملل ، از امروز اعتصاب غذای خود را به روزه اعتراضی تبدیل می کنیم و هم چنان پیگیر تمام مطالبات خود هستیم و مطمئنیم ایستادن شما عزیزان در کنارمان، ما را در رسیدن به حقوق پر توان تر می کند.
زندانیان سیاسی اعتصابی زندان رجایی شهر
۱۶ شهریور ۱۳۹۶

در کانال تلگرام نه به زندان نه به اعدام خبرهای ما را دنبال کنید
telegram.me/NoToPrisonNoToExecution
#اعتصاب_غذا #رجایی_شهر #زندان #گوهردشت
نامه سعید شیرزاد زندانی سیاسی زندان رجایی شهر
 
به صلیب صدا مصلوبم ای دوست

تو گمان مبری مغلوبم ای دوست!!

شرف نفس من اگر شد قفس من

به سکوت تن ندادم تا نمیرم بی کفن...

39 روز از هجوم مغول وار گارد زندان گوهردشت به سالن 12گذشت...
هجومی وحشتناک تر از ۲۸فروردین...
در یکشنبه ی سیاه، ۸مرداد ۹۶ با حضور رییس زندان و رییس حفاظت و رئیس بازرسی و نیز حضور رئیس سازمان زندان ها، زندانیان سیاسی، امنیتی و عقیدتی با لباس خواب به سالن۱۰ منتقل شدند و در پی اعتصاب جمعی این زندانیان، سه روز بعد، چهارشنبه ی سیاه دیگری در تاریخ ثبت گردید.
وقتی گارد سیاه پوش ویژه اعدام ۱۱زندانی را با دست بند قپانی و چشم بند به انفرادی منتقل کردند و ساعت ها همانگونه در انفرادی نگه داشتند و این انفرادی ۱۳روز به طول انجامید.
در پی این انتقال مغول وار، اموال شخصی زندانیان مصادره و تخریب گردید.
و ۳۹روز است که دارایی این زندانیان دو پتوی سربازی می باشد.

سخن از گلایه ها نیست که پس از چهارشنبه سیاه، تعدادی از زندانیان جلویِ رئیسِ زندان سر خم کرده بودند که منتقل شدگان به انفرادی، نگذاشتند آنها غذا بخورند.

سخن از مفت خوران فرصت طلبی نیست که با دیدن گارد، خود را خراب کردند و در غیبت انفرادی رفتگان، به هم بندیانشان پشت کردند و سکوت پیشه کردند...؛ آن هم با این شرایط سالنی که بعد از ۳۹روز هیچگونه تهویه ی هوایی ندارد و امکانات بهداشتی آن صفر مطلق است و حتی یک روز آب گرم نداشته است و وضعیت آن اسفناک تر از هر تصوری است. به گونه ای که با تصور آن، آشوویتس و گوانتانامو رو سفید می شود...

سخن از گرسنگیِ اجباری ۳روز نشده ی آنانی نیست که کاغذ در جیب رییس زندان گذاشته و خود و هم ردیفانشان را تبرئه کردند.

سخن از بستن آب آشامیدنی بر زندانیان هم نیست.

سخن از این است که اگر ذره ای کمتر از بند انگشت، غیرت و شرافتِ عادل نعیمی، محمد امیر خیزی، محمد نظری و رضا اکبری منفرد در دیگر زندانیان نهفته بود بی شک زندان و زندانبان خرد و خاکستر می شد.

سخن از تنها ماندن اعتصابی ها پس از گذشت بیش از یک ماه نیست...

باز هم سخن از گلایه نیست، آن هم از همانان که در پی جاودانه شدن رفیق همیشه سرخِ توده (مرگ شاهرخ زمانی)، شادی و پایکوبی کردند...
در ۳۹مین روز اعتصاب غذا،سخن خواهش که نه، بلکه التماس از شما یاوران همیشه مومن ناشناخته است؛

التماس کمک کردن برای محمد نظری که در ۲۴سال زندانش، پدر و مادر و برادری برایش نمانده است.

او که در ۳۹مین روز اعتصابش تنها خواسته اش اعمال ماده۱۰ آئین دادرسی است.

ماده ای که بر مبنای آن، او و دیگر محکومین محاربه ای از اردیبهشت۹۲ آزاد می شدند.

ماده قانونی که اگر اعمال شود فقط از این سالن ۱۶نفر جایشان هر جایی است غیر از زندان.

محمد نظری را فراموش نکنید، که امیدمان برای آزادی اش شما یاران ناشناخته هستید.
فراموشش نکنید که در میان اعتصابیون اولویت مطلق است و بس....

یا مرگ یا پیروزی
سعید شیرزاد

زندان گوهردشت
15 شهریور 1396
 
#اعتصاب_غذا #رجایی_شهر #زندان #گوهردشت
صداي #رضاشهابي در ٢٧مين روز اعتصاب غذا و تمامي اعتصابي هاي بند١٠ در ٣٧مين روز #گوهردشت باشيم
#گوهردشت_آخرين_سنگر