برگهای به خانواده محمد قبادلو دادند و گفتند که این وصیتنامه محمد است، مادرش میگوید این دستخطو امضای پسر من نیست و آنها دروغ میگویند. خانم معصومه احمدی ضمن انتشار این تصویر، نوشت:
«هنوز هم دروغ ها ادامه دارد ... امروز به دروغ برگه ای را به من دادند بنام وصیت نامه محمد که در لحظه اعدام نوشته است. نمک به زخمم پاشیدن و آتش خشمم را شعلهور کردند. این نه دست خط محمد است و نه امضاء محمدم. نگذاشتن فرزندم فرصت این را داشته باشد که برای خانوادهاش وصیتی کند و با ما خداحافظی کند و پدرش بابت ۸ سال جنگیدن و اعتقاداتش از او عذرخواهی کند. کاش برای دروغگویی هم مجازاتی بود.»
💥💥💥 خبر کوتاه بود: 🍃🍃 _«اعدامشان کردند.» خروش دخترک برخاست. لبش لرزید. دو چشم خستهاش از اشک پُر شد، گریه را سر داد... و من با کوششی پُر درد، اشکم را نهان کردم.
_چرا اعدامشان کردند؟ میپرسد ز من با چشم اشکآلود، چرا اعدامشان کردند؟
_ عزیزم، دخترم! آنجا، شگفتانگیز دنیاییست: دروغ و دشمنی فرمانروایی میکُند آنجا. طلا: این کیمیای خونِ انسانها خدایی میکُند آنجا. شگفتانگیز دنیایی که همچون قرنهای دور هنوز از ننگ آزار سیاهان دامنآلودهست. در آنجا حق و انسان حرفهای پوچ و بیهودهست. در آنجا رهزنی، آدمکُشی، خونریزی آزادست، و دستو پای آزادیست در زنجیر...